تاریخ سند: 13 دی 1344
حضرت آیتاللّه العظمى آقاى حکیم دام ظله ـ نجف
متن سند:
از: اصفهان تاریخ:13 /10 /44
به: نجف
حضرت آیتاللّه العظمى آقاى حکیم دام ظله ـ نجف
در اثر هیجانى که از حرکت ضریح مطّهر حضرت ابوالفضل1 سلاماله علیه در مردم اصفهان پیدا شد چنان احساسات عدهاى تحریک شد که بى اختیار بیراهه براى زیارت حرکت کرده و از قرار مسموع در بصره و بغداد در زندان هستند دستور فرمایید آنها را رها کنند که چند روزى زیارت کرده مراجعت نمایند. مزید تشکر و دعاگویى خواهد بود.
در پرونده سید حسین خادمى
توضیحات سند:
1ـ همزمان با ورود و اقامت امام در نجف، ضریح حضرت ابوالفضل(ع) که به همت مردان نیکوکار اصفهان ساخته و آماده شده بود براى حمل به عراق آماده گردید. شاه و دربار که همیشه درصدد بهرهگیرى شخصى از هرگونه مراسم مذهبى بودند و بدون کوچکترین عقیده و ایمانى، معتقدات ملت مسلمان را به بازى مىگرفتند فوراً دست به کار بهرهبردارى از مراسم حمل ضریح حضرت ابوالفضل(ع) به عراق شدند و با بوق و کرنا کوشیدند وانمود کنند که ضریح مزبور ((به امر ملوکانه)) و ((از دسترنج مبارک خاندان سلطنت!)) ساخته شده است و از طرفى به منظور سوء استفاده از موقعیت مرحوم آقاى حکیم و وانمود کردن این موضوع عارى از حقیقت که مرحوم حکیم با شاه موافق و همراه است عکس آن مرحوم را در کنار عکس شاه مونتاژ کرده در سراسر کشور پخش کردند و مردم را مجبور مىکردند که عکس مزبور را در مغازههاى خود نصب کنند و در پیشاپیش ضریح ابوالفضل نیز حرکت مىدادند.
ضریح حضرت ابوالفضل را از اصفهان تا کرمانشاه همراه با عکس مونتاژ شده مرحوم حکیم و شاه و با کارگردانى ساواک گرداندند و سرانجام در روز 29 آبان ماه 1344 با شعار «جاوید شاه» وارد بغداد کردند.
در بغداد نیز سفارت ایران تدارکات و بهرهبردارىهاى لازم را از این مراسم به نفع شاه و رژیم به عمل آورد و شمارى از ایرانیان مقیم عراق را همراه کارمندان و مأموران سفارت به اسم استقبال از ضریح حضرت حضرت ابوالفضل (ع)، به تبلیغ به نفع رژیم شاه واداشت. و با این وضع ناروا و توهینآمیز و جسارت به مقام والاى حضرت عباس بن على (ع) ضریح را به کربلا بردند و براى شاه مدیحه سراییها و بهرهبرداریها کردند.
این صحنه سازیها و بازىگریها و سوء استفادهها که از جریان حمل ضریح حضرت عباس (ع) به عمل آمد، براى امام دردآور و رنجآور بود و نظر به اینکه در شرایطى نبود که بتواند از روى آن عوام فریبىها و ریاکاریهاى شاه پرده بردارد، بیشتر رنج مىبرد و درد مىکشید، چنانکه خود در نامهاى که آن روزها به یکى از علماى قم نوشته است، رنج درونى خود را در رابطه با جریان ضریح چنین بازگو کرده است: «راجع به ضریح و سوء استفادههایى که از آن کردند، با آنکه برایم خیلى سنگین بود صبرت و فىالعین قضى و فى الحلق شجى. انا للّه و انا الیه راجعون...»
(ر.ک. نهضت امام خمینى. ج 2 ص 281 و 282)
منبع:
کتاب
آیتالله حاج آقاحسین خادمی به روایت اسناد ساواک صفحه 138