تاریخ سند: 24 بهمن 1338
گزارش اطلاعات داخلی
متن سند:
شماره : 6133 / د ـ 1
موضوع : جلسه حوزه شماره 22 زحمتکشان
روز 19 /11 /38 ساعت 30 /18 جلسه حوزه شماره 22 اصناف بازار تهران حزب زحمتکشان
با حضور سید جلال حسینی.
علی اصغر قناد، امیرناصر قندی، عبدالرضا حسنی، جعفر انصاری
و ولی اللّه قدیمی در منزل دکتر بقائی تشکیل گردید.
جعفر انصاری درباره انتصاب آقای اردشیر
زاهدی به سمت سفیر کبیر ایران در آمریکا و انتصاب جمال امامی به سمت سفیر کبیر ایران در
ایتالیا و مسافرت سلطان محمد پادشاه مراکش به عراق بطور مفصل صحبت کرد و در میان
صحبت خود اظهار داشت: انتصاب جمال امامی به سمت سفیر کبیر ایران در ایتالیا قدری بجا
بود اما اردشیر زاهدی به درد سفیر کبیری ایران در آمریکا نمی خورد و خیال می کنم اردشیر
زاهدی غیر از کارهای سیاسی برای این منظور با آمریکا می رود که 2 و یا 3 دختر خوشگل در
آنجا پیدا کند و برای...
بفرستد.
سپس سید جلال حسینی درباره مسافرت تیمسار بختیار به
قطر و قبایل خلیج نشین های خلیج فارس و مشاجره تیمسار علوی کیا با آقای دکتر اقبال در
سفارت بلژیک و بردن حسن صدر وکیل دادگستری به سازمان امنیت در روز شنبه گذشته و
مهمان بودن شاپور حمیدرضا در منزل یکی از رجال قدیمی در چند شب قبل با حاضرین بطور
مفصل صحبت کرد و در میان صحبت خود اظهار داشت کشور ایران مثل یک اتاقی شده است که
پایه های آن تیمسار سپهبد بختیار می باشد و طاق آن سپهبد علوی مقدم و اگر روزی میان
بختیار و علوی مقدم سازشی بشود، باید فاتحه سلطنت محمدرضا را خواند و فعلاً قدرت سپهبد
بختیار از همه بیشتر است و سازمان امنیت هم یکه تاز میدان کشور ایران می باشد.
سپس سید
جلال حسینی اظهار داشت: در چند شب قبل، در سفارت بلژیک جشن بوده و در آنجا دکتر
اقبال به تیمسار علوی کیا می گوید این ساختمانی که شما دارید چند طبقه
در جاده شمیران می سازید به چه درد می خورد، تیمسار علوی کیا به دکتر اقبال می گوید من از
وقتی که پدرم فوت کرد به کار زراعت و تجارت مشغول شدم و از این راه اندوخته ای جمع کردم
اما آنهائی باید خجالت بکشند که در مجلس با کمال صراحت می گویند که من از مال دنیا یک
وجب زمین هم ندارم ولی مرتبا در پاریس ساختمانهای چند طبقه می سازند و وجوهات زیادی
در بانکهای خارج سپرده اند و این هم حرفی بود که دکتر اقبال نوکر شاهنشاه از معاونش شنید و
قدرت جواب گوئی آن را نداشت.
سپس سید جلال حسینی اظهار داشت: پریروز هم بختیار که
دلال شیوخ خلیج فارس شده است، از قطر به تهران وارد شد، شاهنشاه، ایشان را احضار کرده اند
بختیار جواب داده، که فعلاً وقت ندارم و چند شب قبل هم شاهپور حمیدرضا در منزل یکی از
رجال قدیمی مهمان بوده و در سر شام آن رجل قدیمی به شاهپور حمیدرضا می گوید پدرت
رضاشاه تا سال 1317 زیر نظر انگلیسیها کار می کرد و راحت بود اما تا خواست از فرمان آنها
سرپیچی کند آن بلا را به سرش آوردند و اما این برادرت خیلی زرنگ است و دستورات ارباب را
به نحواحسن انجام می دهد.
سپس سید جلال حسینی اظهار داشت: علاوه بر شاهنشاه که
حلقه نوکری انگلیسها را به گوش دارد، در ایران یک باند بسیار قوی انگلیسی وجود دارد که
ریاست آنها با «لیدن» است و در ایران این باند قوی زیر نظر دکتر فلاح کار می کنند و شب و روز
کارهای مهم مملکت ما را کنترل می نمایند و به انگلستان گزارش می دهند.
سپس سید جلال
حسینی درباره انتخابات در بحرین اظهار داشت: در چندی قبل، شاهنشاه رنگ کرده ایران
صریحا اظهار داشت که بحرین استان چهاردهم ایران است و باید برای آنجا هم نماینده در نظر
بگیریم اما بعد از آنکه به انگلستان پیش ارباب رنگ کارش رفت به شاهنشاه گفتند درباره بحرین
حرفی زده نشود، بعد که شاهنشاه از انگلستان برگشت درباره بحرین اصلاً حرفی نزد و انگلیسها
به شاهنشاه دستور دادند که با شیخ نشین های خلیج فارس تماس بگیرید
تا اذهان ملت ایران درباره بحرین از یاد برود.
سپس سید جلال حسینی درباره قتل زنی که در
مسافرخانه حاج مهدی در قم روی داده است و حاج مهدی را بدون گناه دستگیر کرده اند
صحبت کرده و در میان صحبت خودش اظهار داشت: ما حسن صدر و مرتضی قاموس را به
وکالت حاج مهدی قمی انتخاب کردیم، در شب جمعه گذشته، حسن صدر در دانشگاه تهران
جلسه سخنرانی داشته اند و در دانشگاه، حسن صدر در بین سخنرانی خودش می گوید در
مملکتی که ملت آن حق اجتماع در محلی را ندارند و مطبوعات آن آزادی عمل ندارند و قلم
آزادیخواهان را شکسته اند این جلسات و این اجتماعات بسیار لازم است، روز شنبه گذشته
صبح دو نفر افسر از طرف سازمان امنیت با ماشین جیپ به درب منزل حسن صدر می روند و
ایشان را به سازمان امنیت می برند و در آنجا به حسن صدر می گویند باید از وکالت پرونده قتل
زن در مسافرخانه قم که قاتل آن حاج مهدی قمی می باشد، استعفا بدهی و حسن صدر می گوید
این وکالت دادگستری حرفه و شغل من می باشد و قانون این اجازه را به من داده، یک سرهنگی
که در سازمان امنیت بوده، به حسن صدر می گوید شما باید از این وکالت حاج مهدی استعفا
بدهی و اگر ندهی در موقع معین نخواهی توانست از موکلت دفاع نمائی و ما هم قانون را زیر
چکمه های خودمان له و خورد کرده ایم، امروز صبح که من در منزل حسن صدر بودم، عین
جریان کار حسن صدر را بوسیله تلفن به اطلاع آقای دکتر بقائی رساندم.
علی اصغر قناد اظهار
داشت: من هم امروز ظهر در خدمت آقای دکتر بقائی بودم و ایشان قول صددرصد دادند که به
جای حسن صدر وکالت مهم این پرونده را قبول نمایند، در این موقع سید جلال حسینی از جا
بلند شدند و صورت علی اصغر قناد را بوسیدند و سپس سید جلال حسینی رونوشت یک نامه را
که تصمیم دارند درباره جریان واقعه قتل زنی که در مسافرخانه حاج مهدی در قم اتفاق افتاده
است و ارباب مهدی قمی را بی گناه دستگیر کرده اند بطورنامه سرگشاده 100 برگ چاپ نمایند
و در بین عده ای از علما و روحانیون قم و تهران پخش نمایند به نظر علی اصغر قناد رساندند و
قناد عین نامه را به اطاق طبقه بالای منزل دکتربقائی بردند و به نظر دکتر بقائی رساندند و دکتر
بقائی چند جمله از آن نامه را کم و زیاد کردند و جهت چاپ 100 برگ از آن نامه، آن را به دست
سید جلال حسینی دادند.
سپس سید جلال حسینی درباره ایران و عراق صحبت کرد و اظهار
داشت در روزهای جمعه تقلید محاکمات عراق را، رادیو تهران در می آورد یکی نیست به این
رجال پفیوز ایران بگوید پدر سوخته ها، شما خودتان هزاران نفر را خفه کردید و با بدترین وضع
در زندانهای قزل قلعه و در زندانهای و تبعیدگاهها از بین بردید، شما که خوی یزیدی دارید حق
ندارید به دروغ کشور همسایه ما عراق را بکوبید.
سپس علی اصغر قناد اظهار داشت: اینکه
دوست عزیزم آقای حسینی فرمودند که اگر بختیار و علوی مقدم با هم سازش نمایند باید فاتحه
سلطنت را در ایران خواند این را من هم قبول دارم اما این شاهنشاه خیلی زرنگ و شارلاتان
است، از دو نیروی بختیاری و علوی مقدم که با هم اختلاف دارند، استفاده برده و پایه کارهای
خودش را محکم کرده است، سازمان امنیت کارهای شهربانی را کنترل می کند و شهربانی هم
درست مواظب سازمان امنیت است که اگر خواست عملی علیه شاهنشاه انجام بدهد فوری آن را
به عرض شاهنشاه می رساند و این را هم که می گویند فعلاً قدرت بختیار از شاهنشاه هم بیشتر
است کاملاً درست است چون با این زنی که سپهبد بختیار تحمیل شاهنشاه کرده است شاهنشاه
را درست مثل موم نرم کرده است.
در ساعت 40 /21 جلسه حوزه مزبور پایان یافت و کلیه
حاضرین به ترتیب منزل دکتر بقائی را ترک نمودند.
افتخاری
منبع:
کتاب
مظفر بقایی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 273