صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

در ساعت 1730 مورخه 6/5[6]/2537 عده‌ای از مردم تاکستان قزوین که از مکتب اسلام به سرپرستی واعظ اسلامی پیروی می‌نمایند

تاریخ سند: 8 شهریور 1357


در ساعت 1730 مورخه 6/5[6]/2537 عده‌ای از مردم تاکستان قزوین که از مکتب اسلام به سرپرستی واعظ اسلامی پیروی می‌نمایند


متن سند:

شماره: 83 /5ج /7000 /02 /501 /906 تاریخ: 8 /6 /2537[1357]
از: اطلاعات و ضداطلاعات وابسته به لشگر 16
به: ریاست سازمان اطلاعات و امنیت شهرستان قزوین
آگهی خبر

برابر اطلاع واصله.
در ساعت 1730 مورخه 6 /5[6] /2537 عده‌ای از مردم تاکستان قزوین که از مکتب اسلام به سرپرستی واعظ اسلامی پیروی می‌نمایند، به طور دسته‌جمعی از انتهای خیابان ششم بهمن به سوی منزل اسلامی حرکت نموده و پس از وارد شدن به خیابان ششم بهمن، با فرستادن صلوات و دادن شعارهای درود بر زعیم بزرگ خمینی و‌ ای مسلمان بپا خیز برادرت کشته شد (منظور کافی1 بوده است چون در تاکستان شایع شده بود که کافی را به عمد کشته‌اند تا در سخنرانی مهدیه حاضر نشود)2 و همچنین شعار درود بر خمینی بت‌‌شکن، لعنت بر این یزید قانون‌شکن، به طرف مسجد نو تاکستان حرکت نمودند. در این مسجد، واعظانی چون حاج سیدحسن موسوی شالی (گویا این شخص حق منبر رفتن ندارد و به طور نشسته برای مردم سخنرانی می‌کند) و واعظ اسلامی سخنرانی می‌نمایند و همچنین واعظ دیگری (مشخصات نامعلوم) قرار بود که در مسجد سخنرانی نماید، اما با ورود مأموران ژاندارمری، مردم روشنائی مسجد را قطع نموده و با استفاده از تاریکی شب، واعظ مورد نظر را فراری داده‌اند. اشخاصی که در این تظاهرات شناخته شدند عبارت بودند از:
1. عیسی طاهرخانی فرزند امامعلی که در جنب فلکه ششم بهمن تاکستان روبروی آسیاب حاج حسنعلی مغازه خرازی فروشی دارد.
2. علی رحمانی فرزند ابراهیم سیدعلی صاحب مهمان‌خانه دلگشا روبروی شهرداری تاکستان.
بقیه مردم، محصلین از کلاس سوم تا ششم متوسطه بودند که در مدرسه اسلامی مشغول تحصیل بوده و تعدادی نیز اشخاص متفرقه بین آنان دیده می‌شد.
ضمناً در همین روز بر درب و دیوار اماکن دولتی از جمله مدارس، شعارهای ضد ملی و میهنی بسیاری نوشته شده بود.
ارزیابی خبر . قابل بررسی است.
مراتب جهت اطلاع و هرگونه اقدام مقتضی آگهی می‌گردد.
با توجه به سابقه مورد بررسی امنیت داخلی قرار گیرد. 15 /6 /37
قبلاً اقدام شده.
فتوکپی در پرونده علی رحمانی و عیسی طاهرخانی بایگانی شود. عربی 12 /6 /37

توضیحات سند:

1. حجت‌الاسلام شیخ احمد کافى، فرزند میرزا محمد در اول خرداد 1315 ﻫ ش در مشهد مقدس دیده به جهان گشود. در شش سالگى وارد دبستان ایمانى مشهد شد و به فراگیرى دروس متداول مشغول شد. پس از آن هم زمان با تحصیل دروس جدید، در نزد پدر بزرگ خود به فراگیرى علوم اسلامى پرداخت. بخشى از مقدمات را نزد وى خواند و در سال 1327 وارد مدرسه علمیه نواب مشهد شد. از پانزده سالگى در حرم مطهر رضوى حضور مى‌یافت و با صداى گرم خود براى زائران دعاى کمیل مى‌خواند. در سال 1333 به همراه پدر بزرگ خود مرحوم حاج میرزا احمد کافى عازم نجف‌اشرف شد و در مدرسه آیت‌الله‌ سیدمحمدکاظم یزدى معروف به مدرسه سید به تحصیل پرداخت و از محضر آیات عظام: سیدابوالقاسم خویى، سیدمحسن حکیم، سیدمحمود شاهرودى، شهید سید اسدالله‌ مدنى و حسین راستى کاشانى بهره برد. در سال 1338 به توصیه شهید آیت‌الله‌ مدنى به مشهد بازگشت و در اواخر سال 1342 در تهران ساکن شد. اولین سخنرانى سیاسى وى علیه لایحه انجمن‌هاى ایالتى و ولایتى در تاریخ 14 /12 /41 در منزل آیت‌الله‌ قمى ایراد و منجر به بازداشت وى شد. در دوم فروردین سال 1342 به دلیل ایراد سخنرانى علیه رژیم شاه تحت تعقیب قرار گرفت و در قیام 15 خرداد 42 جزء وعاظى بود که اعلامیه‌اى در حمایت از امام(ره) صادر و امضا کردند. در تاریخ 4 /11 /43 به مدت چهار ماه و در تاریخ 8 /4 /49 تا 18 /4 /49 نیز در بازداشت بود. در سال 1354 به علت سخنرانى علیه رژیم صهیونیستى دستگیر و توسط کمیسیون امنیت اجتماعى به سه سال تبعید به ایلام محکوم شد وی در ایلام نیز با اقامه نماز جماعت و تأسیس کتابخانه و مدرسه علمیه به تلاش خود استمرار داد و به دلیل این فعالیت‌ها و تلاش آیت‌الله‌ سیداحمد خوانسارى و سرازیر شدن مردم به شهرستان ایلام براى دیدار او، ساواک مجبور شد از باقى مدت تبعید وى صرف‌نظر نماید و وی در تاریخ 29 /8 /55 مجدداً به تهران بازگشت. ساواک مرتباً جلسات، مکاتبات و تلفن‌هاى وى را کنترل مى‌کرد و در مواقع حساس او را احضار و تذکرات لازم را به او مى‌داد. وی علاوه بر وعظ و خطابه در فعالیت‌هاى فرهنگى و خدمت‌رسانى به مردم محروم فعالیت گسترده داشت. ساخت مهدیه تهران، تأسیس صندوق قرض‌الحسنه مهدیه، ارائه خدمات درمانى و تأسیس داروخانه مهدیه، تأسیس حوزه علمیه مهدیه، خریدارى مشروب‌فروشى مجاور مهدیه و تبدیل آن به کتابخانه، عیادت از بیماران، احداث درمانگاه در شهرهاى مشهد، گرگان، دهلران، آران کاشان، ساختن بیش از بیست مهدیه در شهرهاى مختلف، تأسیس حوزه علمیه ایلام، ساخت حمام در ایلام، ساوه و دهلران و ... از جمله فعالیت‌هاى ارزشمند او بود. همزمان با تحریم جشن میلاد امام زمان(عج) از سوى امام خمینى(ره)، مرحوم کافى به‌رغم فشار ساواک، حاضر به برگزارى جشن نشد و به عنوان سفر راهى مشهد مقدس گردید که در بین راه، طى یک تصادف در 30 تیر 1357 درگذشت.
حجت‌الاسلام حاج شیخ احمد کافی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1383.
2. تصادف اتومبیل حجت‌الاسلام حاج شیخ احمد کافی در کیلومتر 12 جاده قوچان . مشهد در روز سی‌ام تیر ماه سال 1357ش و کشته‌شدن ایشان، دارای بازتاب بسیار گسترده‌ای در سراسر کشور بود. مصادف شدن این تصادف به نیمه شعبان، منجر به پخش وسیع این نظریه گردید که این تصادف عمدی بوده است و به همین دلیل، تشییع پیکر ایشان در مشهد مقدس، به تظاهراتی بزرگ و خونین تبدیل شد.

منبع:

کتاب آیت‌الله علی اسلامی به روایت اسناد ساواک صفحه 133


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.