تاریخ سند: 2 بهمن 1341
موضوع: جلسه هیئت اجرائیه جبهه ملی
متن سند:
شماره: 18719/س ت تاریخ:2 /11 /1341
موضوع: جلسه هیئت اجرائیه جبهه ملی
صبح روز سهشنبه 2 /11 /41 جلسه هیئت اجرائیه جبهه ملی در منزل اللهیار صالح تشکیل و تا ساعت 1110 ادامه داشته است. افراد شناخته شده عبارتند از علیاکبر اکبری عیدگاهی . سیدمهدی ابطحی. رضا یزدی . نادر ابراهیمی قاجار1 . شیخ مصطفی رهنما . هادی مؤتمنی که در منزل (خارج از جلسه) حضور داشتهاند.
در جلسه فوق موضوع پخش تراکت بررسی و قرار شده است که بعدازظهر امروز افراد به اتفاق سران جبهه ملی در تمام شهر تهران به پخش اعلامیه بپردازند. ضمناً به طوریکه صحبت بود داریوش فروهر برای مذاکره به ساواک احضار گردیده است.
توضیحات سند:
1. نادر ابراهیمى قاجار کرمانى، فرزند عطاءالله در سال 1315ش، به دنیا آمد. تحصیلات دوران ابتدائى را در شهرستان گرگان گذراند و سپس به تهران رفت و از دبیرستان دارالفنون دیپلم گرفت. وی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران ادامه تحصیل داد و در سال 1342 فارغالتحصیل شد. وى که از دوران نوجوانى به حزب ملت ایران پیوسته و در سمتهاى مختلف از قبیل تئوریسین، گویندگى در حزب، تنظیمکننده مرامنامه حزب و... فعالیت کرده بود، در سال 1347 در این رابطه چنین گفته است: «من از کودکى به پانایرانیسم پیوستم، این واقعه در مشهد اتفاق افتاد. سخنان احساسى و میهنپرستانه آنها در من که بسیار جوان بودم تأثیر گذاشت و خود به خود داوطلب عضویت این حزب شدم ...»
او که به کار تصحیح متون فارسى، اشتغال داشت مدتى به عنوان حسابدار در بانک عمران کار کرد و مدتى نیز مدیر مجله بررسى کتاب وابسته به سازمان انتشارات مروارید شد و با نشریات مختلفى از قبیل اندیشه و هنر، فردوسى، آرش و ... همکارى کرد. وى همچنین در کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان در قسمت انتشارات فعالیت داشت.
نادر ابراهیمى که در حوزهی سینما و تلویزیون نیز فعالیت داشت و دغدغههای فرهنگی وی قابل تحسین بود، آثار و تألیفات متعددى نیز دارد. ایشان پس از پیروزى انقلاب اسلامى به نویسندگى ادامه داد و با انتشار کتاب سرود جنگ، از دفاع مقدس تجلیل کرد و پس از آن رمانى درباره زندگینامه ملاصدرا بنام «مردى در تبعید ابدى» نوشت. انتشار یک دوره کتاب 3 جلدى به نام (سه دیدار) در رابطه با حضرت امام خمینى (ره) از آثار دیگر اوست. وی در 16 خرداد 1387 در تهران درگذشت.
منبع:
کتاب
اللهیار صالح به روایت اسناد ساواک-جلد اول صفحه 525