تاریخ سند: 4 آذر 1345
متن سند:
از : آلمان
به : 315 شماره : 2363
مهندس حسین نظری در حدود هفت سالست در فرانسه اقامت دارد و در
یکی از بنگاههای مهندس خصوصی کار می کند.
او بارهاست به آلمان شرقی
رفت و آمد دارد.
دکتر تقی مسعودیه سابقا در لایپزیک مدرسه عالی موسیقی را
به پایان رسانید و در رشته آهنگسازی دانشنامه گرفت و پس از یکسال کار در
ایسلند برگشت به آلمان
شرقی و با وضع ناهنجاری
اخراج شد.
وی فعلاً آسپیران
موسیقی در شهر کلن است و
رساله دکترای خود را
می نویسد.
مهندس نظری قرار بود
اواخر اوت برای مرخصی و
استراحت عازم یونان شود
ولی براثر برنامه غیر
منتظره ای مجبور شد تاریخ
حرکتش را عوض نماید.
بنابراین در روز 21 /5 /45
به طرف یونان حرکت کرد.
برنامه غیر منتظره عبارتست
از تشکیل غرفه ای در جشن
سالانه روزنامه او مانیته ارگان کمیته مرکزی حزب کمونیست فرانسه که امسال
روز 21 /6 /45 سپتامبر در پارک و نسان برگزار شد.
در این جشن بسیاری از ارگانهای احزاب برادر نیز غرفه هایی تشکیل دادند و
برای نخستین بار نیز برای ارگانهای حزب توده ـ روزنامه مردم و مجله دنیا نیز
غرفه ای ترتیب داده شد.
مامور و مسئول تشکیل غرفه نامبرده آقای مهندس بود
که با رفقای خود هر شب (گاهی تا صبح) به ترتیب و ترجمه مشغول بود.
آقای اصغر نقدیه دانشجوی دانشکده دندان پزشکی در شهر بردوات ولی
تابستان را نزد خانمش در شهر تور بسر می برد ـ اصغر آقا خواهرزاده محمدپور
هرمزان است که فعلاً ساکن لایپزیک و مسئول و مترجم مجله مسائل بین المللی
است.
در صحبتها با آقای مهندس معلوم شد که سازمانهای توده ای که در سالهای
1959 ـ 1962 ـ خیلی اوج گرفته و گسترش یافته بود کاملاً از هم پاشیده شده.
پخش روزنامه مردم و دنیا از 150 نسخه به 5ـ 6 نسخه تنزل کرده است و همین
سرنوشت نیز نصیب سازمانهای توده ای در انگلستان ـ آلمان غربی ـ سوئیس و
بلژیک شده است.
کاری که
آقای مهندس فعلاً دارد این
است که بین (رهبری) حزب
در لایپزیک و حزب
کمونیست فرانسه نقش
رابطه را بازی می کند و
گاهگاهی نیز با (رهبران)
جبهه ملی ارتباط برقرار
می نماید و یا موجب تماس
گرفتن آنان با (رهبران)
حزب در لایپزیک می شود.
فریدون نظری فعلاً چند سال
است که مهندس است و
اکنون دو سال است که رساله
دکترای خود را درباره
ریلهای بی درز راه آهن تهیه
می نماید.
رساله جالب و ارزنده ای است که از لحاظ فنی و اقتصادی در تمام
کشورها برای خود راه باز می نماید.
فریدون می گفت که سال گذشته و امسال
سازمان امنیت ایران دو نفر را برای کسب اطلاع به برنو و پراگ فرستاده بود تاپی
ببرند چه کسانی را (رهبری) حزب برای کارهای مخفی به ایران فرستاده است.
علتش هم این بود که پس از گرفتاری پرویز حکمت جو و همکارانش معلوم
می شود که یک نفر دیگر را نیز از چکسواکی به ایران فرستاده اند.
این دو نفر
عبارتند از هایده محسنی همسر دکتر محسنی دکتر داروساز که سالها در پراگ
بودند و سپس با آلمان غربی منتقل شدند و فعلاً در آنجا کار می کند و لازیک پسر یونا ـ اهل پهلوی، ارمنی
دانشجوی فنی در شهر وین.
به طوری که مهندس فریدون نظری می گفت در حین صحبت و مشروبخوری
دستجمعی روبیک (آسیبران اقتصاد در پراگ) از دهنش پرید و گفت شخصی را که (رهبری) حزب به ایران
فرستاده مقدس زاده مشهور به دایی، افسر سابق ارتش است.
وی آدمی است درویش منش و همیشه
می گفت می خواهد در ایران بمیرد.
در تمام دورانی که در چکسلواکی مسئول حزب بود هیچ چیز برای
خودش دریافت نکرد و سالها با همان /800 کرون ساخت و با سختی زندگی کرد.
میگفت که هایده خانم در حین مستی اعتراف کرد که به دستور و با نقشه سازمان امنیت که مرکزی در کلن
است به چکسلواکی آمده است گویا با شخصی در سفارت ایران در آلمان غربی ارتباط جنسی نیز دارد
همین خانم ارتباط نزدیک خود بالا زیک و مامور بودن وی را نیز گوشزد کرد.
دکتر حسینقلی بهرامی در
پراگ، دکتر در فلسفه است ـ بیکار بوده و فقط ماهی /1200 کرون دریافت می کرد ولی الان معلم زبان
فارسی نیز شده است (مدتی در دانشگاه پراگ)
آقای مهندس حسین نظری درباره یکی از دوستانش که خبرنگار روزنامه او مانیته است و بارها به ویتنام
سفر نموده و خاطراتش را نگاشته است صحبت نمود.
این خبرنگار خانم مادلین ریفواست به ایران نیز سفر نموده و کتابچه ای در این باره نگاشته است.
خانم
نامبرده در ماههای اوت و سپتامبر نیز به ویتنام سفر کرد (نمیدانم برگشته است یا نه).
نظریه نمایندگی : خانم مادلین ریفوکیست که قبلاً مکاتبات عادی حزب با حسین نظری به وسیله وی
انجام می شد.
مطالعه گردید در پرونده کلاسه 155513 ضمیمه و بایگانی فرمایید.
منبع:
کتاب
چپ در ایران - حزب توده در خارج از کشور به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 230