در موضوع وکالت دشتى1 در ساوه، شرحى حضور مبارک حضرت اشرف روحى فداه عرض شد.
متن سند:
شیروخورشید تاریخ 25 برج جدى ئیل [2]13 وزارت جنگ ضمیمه
اداره
دائره محرمانه است و فورى
نمره
کفالت محترم ارکان حرب کل قشون
در موضوع وکالت دشتى1 در ساوه، شرحى حضور مبارک حضرت اشرف روحى فداه عرض شد. معلوم گردید به جنابعالى دستور شفاهى فرمودهاند و به بنده نیز امر فرمودند ابلاغا تصدیع دهم که در ظرف امروز از صدور تلگراف رمز و غیره و هر وسیله[اى] که تسریع آن را عقیده دارید، با کمال فوریت تصمیمى اتخاذ فرمایید که انتخاب ایشان در ساوه حتمى و دچار تردید نگردد.
فرجاللّه بهرامى دبیر اعظم
توضیحات سند:
1. على دشتى، فرزند عبدالحسین، در سال 1274 شمسى در یک خانواده ایرانى در کربلا به دنیا آمد. تحصیلاتش را در حوزههاى علمى نجف شروع کرد و در همانجا به پایان رساند. جاذبه آزادى بعد از عزل محمد علیشاه و اوایل سلطنت احمد شاه، او را در سال 1298 به ایران کشاند.
دشتى در 11 اسفند سال 1300 روزنامه «شفق سرخ» را منتشر کرد. او هدف خود را «تولید انقلاب افکار و تهییج روح بیدارى جامعه» اعلام کرد. اما این هدف خوشایند دولتهاى وقت نبود. در نتیجه «شفق سرخ» بارها به سبب چاپ مقالات تندش دچار توقیف شد. در کابینه قوامالسلطنه یک بار هم تمام روزنامهها توقیف شدند که «شفق سرخ» هم یکى از آنها بود.
دشتى که در سال 1301 پس از شلاق خوردن مدیر روزنامه ستاره ایران از سردار سپه انتقاد کرده بود، کم کم به او نزدیک شد. در ماجراى انقراض قاجاریه و تغییر سلطنت هم، دشتى و «شفق سرخ» نقش مؤثرى داشتند. از این تاریخ، دشتى به صورت یکى از محارم «رضا شاه» در آمد که در سفر و حضر با او بود. دشتى در دوره پنجم مجلس شوراى ملى به دستور سردار سپه از ساوه و زرند انتخاب شد. اما مدرس با اعتبار نامه او مخالفت کرد. اما در دورههاى ششم، هفتم، هشتم و نهم از بوشهر به مجلس فرستاده شد. رضاخان بعدا چون نسبت به او بدبین شده بود، جلوى انتخاب او را در دورههاى دهم و یازدهم گرفت. با آنکه دشتى بعد از شهریور 20 با جبههگیرى علیه رضا شاه به شهرت رسید ولى همه راههایى را که به دربار منتهى مىشد نبست. او در همان حال که به شدت به شاه سابق حمله مىکرد، جسته گریخته از بعضى کارهاى او تعریف مىکرد. به این جهت بعد از مدتى جبهه خود را عوض کرد و به شاه جدید نزدیک شد. فاصلهاى که شیخ على (دشتى) عمامه به سر و عبا به دوشِ ریشو را از سناتور على دشتى، شیک پوشى که لباس آخرین مد مىپوشید، کراوات «سولکا» مىزد و روى کفشهایش «گتر» مىبست جدا مىکرد، خیلى سریع طى شد. او از نظر فکرى هم همین قدر زود تغییر کرد. او که در آغاز یک روزنامهنویس مذهبى بود، بعدها روحانیون به دفعات درباره مقالات «شفق سرخ» از او شکایت کردند، به طورى که حتى در دوره رضا شاه هم با همه تجدد نمایى که داشت، چند بار ناچار شدند دستور توقیف «شفق سرخ» را به سبب مقالات ضد مذهبى آن، صادر کنند. پس از انقلاب وى دستگیر و زندانى گردید و نهایتا در سن 85 سالگى به علت بیمارى و کهولت سن در گذشت. (پرونده انفرادى على دشتى در ساواک؛ بهزادى، على، شبه خاطرات)
منبع:
کتاب
انتخابات مجلس پنجم به روایت اسناد (جلد اول) صفحه 423