تاریخ سند: 27 اسفند 1346
درباره: اظهارات سیدمحمود نوری
متن سند:
شماره: 41371 /20ﻫ3 تاریخ: 27 /12 /1346
از: ساواک تهران
به: تیمسار ریاست ساواک اداره کل سوم 316
درباره: اظهارات سیدمحمود نوری
بازگشت به شماره77309 /316-9 /11 /46
قسمتی از اظهارات نامبرده بالا در مورد ساختن مسجدی در دو فرسنگی دماوند که مربوط به حوزه استحفاظی ساواک دماوند بوده است مورد تائید قرار گرفته بدین صورت که در قریه آئینهورزان در سالهای اخیر مسجدی با کمک مردم محلی و چند نفر از بازاریهای مقیم تهران از جمله حاجی توسلی بنا شده است که هنگام افتتاح مسجد در سال قبل عدهای از ساکنین محلی و روحانیون دعوت داشتهاند منجمله آیتاله امین که از نجف آمده بود و سیدجمال هاشمی معروف به مجد1 پیشنماز مسجد جامع دماوند2 و سیدمحمود نوری واعظ قمی نیز حضور داشتهاند این مسجد تازه بنا به نام مسجد آئینه ورزان نامیده شد و به نام خمینی معروفیتی ندارد در مورد حبیباله عسگری که به اتهام قتل مرحوم حسنعلی منصور در حال حاضر در زندان به سر میبرد مقرر فرمائید چنانچه تحقیقات کاملتری مورد نیاز است از مشارالیه به عمل آید و مشخصات کامل سیدمحمود نوری که با وی آشنائی داشته از او استفسار گردد.3 ب
از طرف رئیس ساواک تهران. نواب ...
بهرهبرداری شد و یک نسخه در پرونده محمود نوری به کلاسه 80944 ضمیمه شد.
آقای صالحی بررسی و نظریه اعلام شود.27 /12
ارائه شود. 27 /12 /46
تکثیر شد.
_____________________
1. حجتالاسلام سید جلالالدین مجد مشهور به «هاشمى» از فضلاى حوزه علميه و شاگردان مرحوم آيتالله العظمی بروجردى بود. وی در سال 1338 به دعوت مردم دماوند به اين شهر مهاجرت کرد و به امامت جماعت مشغول شد. در سال 1360 به قم مراجعت و در سال 1374 درگذشت.
2. مسجد جامع دماوند: بنابر اخباری كه شفاهاً نقل شده، مسجد جامع دماوند بر روي آتشكده¬اي بزرگ بنا شده است. اين خبرها را مي¬توان جدي گرفت، چرا كه در بسياري از مناطق دنياي اسلامي، اماكن عبادي دوران قبل از اسلام، به مسجد تبديل شده¬اند و این موضوع به تایید برخی از مورخان مسلمان نیز رسیده است. سوابق تاریخی نشان می¬دهد که بسياري از آتشكده¬هاي زردشتي قديمي به مسجد تبديل شده¬اند كه مسجد سليمان در حوالي استخر، مسجد يزد خواست، مسجد جامع بروجرد، مسجد ني ريز، مسجد سركوچه نائين نمونه¬اي از آنهاست.[در این باره نک: مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک، جلد اول، صفحه 11 تا 21 مقدمه، مرکز بررسی اسناد تاریخی].
شواهد و آثار باقيمانده، پايه و اساس فعلی مسجد را به دوره سلجوقيان ميرساند.
حاج نصرالله كياماري درباره تعمير و تخريب و ساختن مسجد جديد در عرصه مسجد جامع عتیق، گفته است: «يكي از پيرمردهاي محله درويش، براي من تعريف كرد كه اين مسجد را در زمان صفويه دو برادر از ثروتمندان و متمولين دماوند، تعمير كردهاند. ظاهراً ساختمان مسجد خشت و گل و سنگ بود و تبديل به بناي متروكه¬اي شده بود. اين دو برادر همت كردند و مسجد را تعمير و تكميل كردند. اين كه در چه مدت ساختن نميدانم، طوری كه شنيده¬ام هفت قطار شتر آجر از ورامين به دماوند آمده تا مصالح ساختماني را تأمين كند. در حدود 160 سال پيش(1250 هجري¬قمري) زلزله مهيبي در دماوند رخ داد كه بناهاي زيادي را تخريب و نفوس بسياري را از بين برد. مسجد هم به سبب همين زلزله دستخوش خراب شد. مردم از محلات مختلف جمع شدند و هر محل، گوشهاي از مسجد را ساختند. تعمير وسط ساختمان را نيز خوانين به عهده گرفتند. اين ساختمان به همين شكل بود تا زمان مرحوم حاج عبدالله توسلی[دائی آقای عسگراولادی] كه ايشان براي مرمت و تعمیر بنا همت كرد. يكي از روزها حاج عبدالله مرا ديد و گفت: بيا و براي مسجد حوضي بساز. من هم قبول كردم. مشغول ساختن حوض شدم. چند روز بعد حاج عبدالله آمد و به من گفت: استاد نصرالله دست نگهدار، فعلاً ساختن حوض را تعطيل كن. من هم اطاعت كردم. ايشان رفت ده، پانزده روز بعد معمار لُرزاده را آورد و كار مسجد هم به تدريج شروع شد. آقاي مجد[سیدجلال¬الدین مجد مشهور به هاشمی امام جماعت مسجد جامع دماوند از سال 1338 تا 1360] كه به دماوند آمدند، ايشان كار بازسازي مسجد را جديتر پيگيري كرد. در هنگامي كه بناي مسجد را ميخواستند خراب كنند، از طرف باستانشناسي آمدند و مانع تخريب ستونهاي مسجد شدند چرا كه مربوط به دوران سلجوقيان بود. مرحوم حاج عبدالله برخي از ستونها را خراب كرد اما دو تا از آنها را ديگر نگذاشتند كه آن ستونها به همان شكل باقي بود تا اين كه آخرين آنها بعد از انقلاب برداشته شد. اداره باستانشناسي گفتند حالا كه تصميم شما بر تخريب است، پس بايد بندكشي پاي ديوار محراب و شبستان هم به همان سبك زمان سلجوقيان بندكشي شود. من اين كار را قبول كردم و با آقاي استاد محمدتقي كرماني مشغول كار شديم.» (مقاله: مسجدجامع عتیق دماوند، مسعود نصرتی، به نشانی: damavandnameh.ir)
3. جریان گزارش علیه سیدمحمود نوری (سیدمحمود نوریزاده فرزند مسلم، روحانی و واعظ) و تعدادی از افراد ساکن در قریه آئینه ورزان دماوند تا مورخ 28 /9 /48 ادامه مییابد و اتهام دیگری مبنی بر تخریب افکار عمومی به برخی افراد ساکن آن روستا و تعدادی از افراد ساکن تهران که به آن روستا رفت و آمد میکردند، زده میشود. بعد از مکاتبات بین اداره کل سوم ساواک و ریاست ساواک تهران و دماوند، ساواک دماوند پس از بررسیهای لازم اعلام مینماید:
«تحقیقات مجددی که به عمل آمده است، نسبت به فعالیت [مضره] نامبرده [سیدمحمود نوریزاده] در منطقه این ساواک اطلاعی به دست نیامده است، علیهذا اعمال وی در قریه عین ورزان [آئینه ورزان] تحت نظر میباشد. ضمناً در قریه یادشده به علت اختلاف محلی علیه هم شکایتهایی دارند، از جمله منشاء همین خبر آقای ... که در آن قریه دارای علاقه ملکی و ساختمان میباشد چندی قبل به این ساواک مراجعه، ضمن بیان مطالبی علیه عدهای دادخواهی نموده [که] زمین وی مورد تجاوز دیگران قرار گرفته که جهت احقاق حق به دادگستری و ژاندارمری محل هدایت گردیده است.»
منبع:
کتاب
حبیبالله عسکراولادی به روایت اسناد ساواک صفحه 175