تاریخ سند: 15 آذر 1332
حضور تیمسار معظم و محبوب کیا
متن سند:
شماره: 164 تاریخ: 15 /9 /1332
وسیله آقای رزمجو
گزارش
حضور تیمسار معظم و محبوب کیا
محترماً گزارش هفتگی سازمان جوانان شاهدوست و میهنپرست کلارستاق1 و کجور و تنکابن را به شرح زیر به عرض عالی میرساند.
1. پس از مراجعت سرهنگ 2 اردشیری فرمانده گردان مستقل مرزونآباد2 از رشت مقدمتاً برای توسعه سازمان جوانان به اتفاق جناب سرهنگ هشیولا و سرهنگ 2 اردشیری در منزل جناب آقای رزمجو تشکیل جلسه داده و برنامه نصب تابلوی جدید و اضافه نمودن تنکابن بر تابلو تهیه و سپس تصمیم اتخاذ نمودند که با حضور رؤسای عشایر و سازمان به منظور تهیه برنامه رژه 21 آذر جلسهای از رؤسای عشایر و سازمان جوانان تشکیل و در ضمن مذاکرات آقایان حاج کاظم زال زر و الیاس شجاعی کجوری بخشدار چالوس از وجود تشکیلات سازمان جوانان اظهار ناراحتی کرده و شدیداً مخالفت خود را ابراز و حتی الیاس شجاعی که نفری هم ندارد افراد سازمان را تهدید و اظهار داشت که در روز 21 آذر با افراد سازمان مبارزه خواهد کرد. البته از طرف جنابان سرهنگ هشیولا و سرهنگ 2 اردشیری جواب مکفی و مستدل به آنها داده شده و سازمان هم با اطمینان به صحت عمل و ایمان خود در انجام وظیفه شاهدوستی و میهنپرستی و با اعتماد به الطاف پروردگار توانا و مراحم پدر تاجدار و توجه مخصوص آن تیمسار معظم و تشکیلات منظمی که از افراد فهمیده و آهنین اراده به وجود آمده تزلزلی به خود راه نداده و کمال متانت و بردباری و توأم با شهامت و رشادت به توسعه و بسط سازمان مشغول و خود را با همه ملت شاهدوست و میهنپرست ایران از یک خانواده دانسته و عملاً ثابت نموده و مینماید که با هیچ کس سوء نظری نداشته و امیدواریم این قبیل آقایان نیز تدریجاً به اشتباه خود واقف شده و عقیده خود را نسبت به سازمان تغییر دهند.
2 . طبق برنامه صحیح و منظم جشن تأسیس دومین سال سازمان جوانان ضمن نصب تابلوی جدید با حضور کلیه رؤسای ادارات محلی و حمایت جنابان سرهنگ هشیولا و اردشیری و سرکار سرگرد ابطحی رئیس عشایر منطقه و فرماندار محترم نوشهر و شهردار چالوس و صنوف مختلفه بازار و خوانین محلی از دو ساعت بعدازظهر روز جمعه مورخه 13 /9 /32 برپا و پس از سخنرانیهای جالب و مؤثر از طرف جنابان سرهنگ هشیولا و اردشیری و افراد سازمان و خوانین محلی که حمایت قبایل و عشایر خود را نسبت به سازمان اعلام کردند اینجانب نیز مقاله مفصلی در حضور جمعیت زیاد که از مدعوین و غیره بیش از یکهزار نفر بودند قرائت و تنها حاج کاظم زال زر و خواجهوندها به عنوان اعتراض از شرکت در جشن خودداری نمودند. مجلس با فریادهای زندهباد شاهنشاه محبوب و پاینده باد استقلال و عظمت ایران باستان . نیرومندباد ارتش شاهنشاهی ایران، با شکوه خاصی برگزار و تابلوی جدید نیز در میان احساسات پرشور جمعیت با کف زدنهای شدید حضار از سالن دبیرستان شاهپور چالوس حرکت داده شد و جلوی دفتر کار سازمان نصب گردید.
3. سرکار سرگرد ابطحی در تاریخ 8 /9 /32 به سمت سرپرست عشایر کجور و کلارستاق منصوب و به چالوس وارد شدند.
4. وضع منطقه از لحاظ امور سیاسی آرام و هیچگونه اتفاقی رخ نداده است.
5. در این هفته آقای اشتری3 استاندار استان دوم به چالوس وارد عدهای از آقایان عشایر به اتفاق آقای حاج زالزر به ملاقات ایشان رفته ولی استاندار نسبت به زالزر و الیاس شجاعی که شکایتهایی از ایشان شده بود توجهی نکردند.
6. چون آقای رزمجو را احضار فرمودید بدینوسیله به عرض میرساند که ایشان بستری و به هیچوجه قابل حرکت نیستند و البته شخصاً نیز نامهای به حضورتان تقدیم خواهند داشت.
7. در تاریخ 14 /9 /32 آقای قناتآبادی4 نماینده مجلس شورای ملی به چالوس آمدند پس از صرف نهار در ساعت 6 بعدازظهر به تهران حرکت کردند.
رئیس سازمان جوانان شاهدوست و میهنپرست کجور و کلارستاق و تنکابن . بمانعلی منصوری
توضیحات سند:
1. کلارستاق، منطقهای کوهستانی در ساحل دریای خزر، از 4 دهستان به نامهای: کوهستان. کلاردشت. بیرون بشم و دشت یا قشلاق تشکیل شده و از رود نمکآبرود در غرب تا رود چالوس در شرق به ترتیب آن را از بخشهای تنکابن و کجور جدا میکند.
2. مرزونآباد، نام منطقهای در غرب شهرستان بابل است که شامل 7 روستا به نام: درویشخیل. بولهکلا. میانرود. باریککلا. گلهکلا. شمشیرمحله و مشهدیکلا میباشد.
3. هادى اشترى، فرزند مهدى و در سال 1277 ش، در تهران متولد شد. وى داراى تحصیلات قدیمه (معادل دیپلم) و کارمند وزارت کشور ، استاندار استانهاى تهران ، مازندران و گیلان ، وزیر مشاور و معاون وزارت کشاورزى و مورد حمایت شاه و دربار بود. وی طرفدار سیاست غرب به ویژه انگلستان بود و از این رو اداره تامینیه سفارت آمریکا در تهران به دنبال کسب اطلاع از نامبرده بود. اسناد ساواک . پرونده انفرادى
4. سیدشمسالدین قناتآبادی ملقب به آقا شمس، فرزند محمدحسین در سال 1298 ش در تهران متولد شد. با مدرک تحصیلی پنجم ابتدائی مدتی در قم مشغول تحصیل علوم دینی بود، اما به علت داشتن دو فقره پرونده ـ یکی به اتهام چاقوکشی و دیگری منافی عفت در شهرداری و دادسرای قم ـ بنا به تقاضای عدهای از روحانیان از قم اخراج و به دنبال آن مدتی در تهران علیه علما و روحانیان و مدتی نیز در احزاب و گروههای سیاسی از جمله همکاری با حزب زحمتکشان فعالیت داشت و در سال 1327 به کرمانشاه تبعید گردید.
شمسالدین قناتآبادی صاحب امتیاز روزنامۀ «ملت ما» ارگان مجمع مسلمانان مجاهد و «روزنامه آتش» در سال 1320 به عنوان نماینده به مجلس شورای ملی راه یافت و در دورههای هجدهم و نوزدهم نیز انتخاب گردید. طی سه دوره نمایندگی در مجلس، گزارشهائی درخصوص سوء استفاده از موقعیت و مصونیت پارلمانیاش، خرید و فروش و قاچاق تریاک، اخذ رشوه، کلاهبرداری، فساد اخلاقی، روابط نامشروع و اعتیاد به مواد مخدر به ساواک منحله واصل گردیده است.
قنات آبادی به پاس فعالیت و خدماتش در جریان واقعۀ 28 مرداد 1332 نشان رستاخیز دریافت کرد و در اوایل دورۀ نوزدهم مجلس از لباس روحانیت خارج شد. وی در سال 1342 به معاونت نیابت تولیت آستان قدس رضوی منصوب شد، ولیکن در آنجا هم مورد انزجار مردم مشهد قرار گرفت.
شمس قناتآبادی در سال 1348 تقاضای ملاقات حضوری با شاه را داشت و با ارسال عریضههائی ضمن در اختیار گذاشتن اطلاعات خود، به ساواک و دربار نزدیک شد. ضمناً با درخواستهای وی از قبیل دریافت تلفن، دریافت هزینۀ معالجه در خارج از کشور، دریافت وجه نقد از ساواک ـ به دستور مستقیم شاه ـ و دریافت زمین (دویست هکتار) از اراضی گرگان موافقت شده است. یادشده طی سال های 1354 لغایت 1357 سهامدار و مشاور حقوقی کارخانه بزرگ پشمبافی تاج (اصفهان) بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی پروندۀ وی در شعبه هفده دادگاه انقلاب اسلامی تهران تحت رسیدگی بوده است. شمس قناتآبادی در سال 1365 فوت کرد.
ر.ک: خاطرات شمس قناتآبادی و نهضت ملی شدن نفت، تهران، مرکز بررسیهای تاریخی، 1378.
اسناد ساواک . پرونده انفرادی
منبع:
کتاب
سپهبد حاجعلی کیا و سازمان کوک - کتاب اول صفحه 82
