نپیمودن راه صحیح برای دستیابیبه تفکر اصیل اسلامی
متن سند:
نپیمودن راه صحیح برای دستیابیبه تفکر اصیل اسلامی:
مهدیهاشمی با رها کردن بعد اخلاقی دین و الگو نگرفتن از بزرگان حوزه علمیه، عملاً زمینههای انحراف را در خویش فراهم ساخت. اگر مهدی هاشمی از عدم تهذیب نفس به عنوان یکی از ریشههای لغزشهای فکری یاد میکند، باید ریشه عامل دوم را در الگو نگرفتن وی از بزرگان دین و متون اصیل اسلامی دانست. البته مراجعه وی به منابع و نویسندگانی که خود در دستیابی به اسلام اصیل در مسیر بیراهه گام برداشته بودند، عامل تقویت کننده این انحراف به شمار میرود. این منابع و نویسندگان را میتوان به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم کرد. مهدی هاشمی در هر دوره از زندگی خود، یا باور و اعتقادی را از آنها به صورت کامل و یا ناقص به عاریت گرفت و یا با ترکیب باورها و برداشتهای مختلفاین نویسندگان با مبانی اسلامی و شیعی، تفکر سومی را پیریزی کرد که عملکردها و اعترافات وی، گویای این تقسیمبندی است. شناخت قسم اول - به عاریت گرفتن و پذیرفتن کامل و یا ناقص باورهای غیراسلامی - به خوبیمقدور و میسور است، اما شناخت تفکر سوم ترکیب باورهای غربی با باورهای اسلامی که بیشتر در سخنرانیها، نوشتهها و کلاسهای درس او مشخص میشود، به سادگی میسر نیست و نیازمند تحقیق و تأمل ویژهای است.
منبع:
کتاب
بنبست - جلد اول / مهدی هاشمی ریشههای انحراف صفحه 31