تاریخ سند: 11 آبان 1357
ساعت 1930روز 7/8/57 حدود سه هزار نفر از دانشآموزان و دبیران شهرستان سبزوار
متن سند:
شماره: 2 /25 /542 تاریخ:11 /8 /1357
از: شهربانی استان خراسان (اطلاعات)
به: ریاست سازمان اطلاعات و امنیت خراسان
برگ خبر
برابر اطلاع واصله.
ساعت 1930روز 7 /8 /57 حدود سه هزار نفر از دانشآموزان و دبیران شهرستان سبزوار به راهنمائی آقایان وزیری رحیمی. ملازاده و چند نفر دیگر از سایر دبیران، در جلو هنرستان صنعتی آن شهر حوزه استحفاظی ژاندارمری اجتماع و به نفع آیتالله خمینی شعارهائی میدادهاند. آنان در موقعی که قصد ورود به شهر داشتند، به وسیله بلندگو اعلام شده که متفرق شوند لیکن دانشآموزان به وسیله سنگ به مأمورین انتظامی حمله و در نتیجه 5 نفر از مأمورین شهربانی مختصر جراحتی برداشته و شیشه اتومبیل کلانتر انتظامی و چند جام از شیشههای حزب رستاخیز1 را شکسته و دخالت مأمورین انتظامی باعث متفرق شدن آنان بدون حادثه گردیده است.
بایگانی شود فعلاً. 16 /8 /57
توضیحات سند:
1. حزب رستاخیز: در طی سالهای 1320 تا 1353 احزاب مختلفی از جمله مردم، ملیون و ایراننوین فعالیت میکردند. اما در سال 1353ش حزب «رستاخیر» را به عنوان تنها حزب قانونی کشور اعلام کرد و عضویت آن را اجباری ساخت و دستور داد کسانی که با آن مخالف هستند ایران را ترک کنند! این حزب بر سه اصل استوار بود: وفاداری به قانون اساسی، وفاداری به نظام شاهنشاهی، و وفاداری به انقلاب شاه و ملت. هویدا، نخستوزیر وقت، به دبیرکلی حزب رستاخیز انتخاب شد و «رستاخیز» کانونی گردید برای تجمع کسانی که به دنبال نفوذ و قدرت بودند. امام به محض تأسیس حزب رستاخیز آن را مخالف شرع شمرده فتوا به حرمت عضویت در آن دادند و اجبار مردم را به عضویت در آن نقض قانون اساسی دانشتند. در اولین سالگرد تشکیل حزب، رژیم اعلام کرد که بیست و سه میلیون نفر عضو آن هستند! (جمعیت ایران در آن زمان 33 میلیون نفر بود) شاه هیچگاه اجازه نمیداد در حزب، اعضا پیرامون نفت، بررسی اصلاحی یا انتقادی انقلاب سفید، خرید اسلحه و تجهیزات و سیاست خارجی، جلسات و مذاکراتی داشته باشند. شش ماه پس از تشکیل حزب مقامات آمریکا در ایران به واشنگتن گزارش کردند که این حزب عملاً نقشی در سیاست ایران ندارد. هنگام انحلال این حزب حتی یک نفر هم مخالفت نشان نداد!
امام طی پاسخ به استفتای مردم در مورد حزب رستاخیز در 28 صفر 1395 چنین اعلام کردند: «نظر به مخالفت این حزب با اسلام و مصالح ملت مسلمان ایران، شرکت در آن بر عموم ملت، حرام و کمک به ظلم و استیصال مسلمین است و مخالفت با آن، از روشنترین موارد نهی از منکر است و چون این نغمه تازه که به دستور کارشناسان یغماگر برای اغفال ملت از مسائل اساسی، از حلقوم شاه برخاسته تا کشور را بیش از پیش خفقانزده کند و راه را برای مسائلی که در نظر دارند، بازنمایند و قوه مقاومت را به کلی از ملت سلب نموده و نفسها را در سینهها حبس سازند... علمای اعلام و سایر طبقات بدانند که تشکیل این حزب، مقدمه بدبختیهای بسیاری است که اثراتش به تدریج ظاهر میشود. بر مراجع اسلام است که ورود در این حزب را تحریم کنند و نگذارند حقوق ملت ایران پایمال شود.»
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 16 صفحه 259