تاریخ سند: 16 تیر 1344
موضوع: فعالیت روحانیون و ایادی وابسته به آنها
متن سند:
شماره: 750/ س ت /3
به قرار اطلاع، پس از تحصن طلاب حوزه علمیه قم در منازل عدهای از روحانیون آن شهرستان و اقدامات دیگری در همین زمینه که از طرف روحانیون و ایادی وابسته به آنها در مورد آزادی خمینی و همچنین انصراف از اعدام قاتلین مرحوم منصور1به عمل آمد و نتیجهای از آن عاید نگردید، عدهای از روحانیون و وعاظ و افراد طرفدار آنها درنظر دارند اقدامات دیگری را برای آزادی خمینی آغاز کنند.
نامبردگان معتقدند که از طرف عدهای از روحانیون از جمله میرزا عبدالله چهلستونی، شیخ بهاءالدین نوری، شریعتمداری، حکیم، سیدمحمدرضا بهبهانی، تقویشیرازی در مورد آزادی خمینی تاکنون اقدامات زیادی شده است و تلگرافات و نامههایی هم به دربار شاهنشاهی و دولت نوشتهاند ولی هیچیک از مقامات مسئول مملکتی در مورد آزادی خمینی و سایر خواستههای آنان اقدامی نکردهاند.
بنابراین باید وعاظ و مبلغین دینی و همچنین افراد متعصب بازاری و غیره فعالیتهای جدیدی را برای آزادی خمینی آغاز کنند و طومارهایی هم تهیه نمایند و برای روحانیون طراز اول شهرستانها بفرستند و از آنها بخواهند هرچه زودتر اقدامات جدی برای آزادی خمینی معمول دارند.
روحانیونی که در این مورد بیش از همه فعالیت دارند و تبلیغ میکنند عبارتند از: حسین بجستانی پیشنماز مسجد رضوانالها، شیخ فضلالله مهدیزاده محلاتی.
نظریه رهبر عملیات: چون در این مورد شایعاتی در جنوب شهر تهران موجود میباشد و زمزمههایی در این زمینه میشود دستور داده شد که تحقیقات جامعی به عمل آید.
امور اجتماعی 17 /4 /44 ـ اطلاعیه شود.
18 /4 /44
گیرندگان: ریاست ساواک استان مرکزی جهت اطلاع (2 نسخه)
تعداد نسخه: 3
توضیحات سند:
1.
حسنعلی منصور: او که به وطنفروشی و احیای کاپیتولاسیون افتخار میکرد و در راه خدمت به شاه و امپریالیسم آمریکا قائد بزرگ را تبعید مینمود و آزادیخواهان ایرانی را به زنجیر میکشید سرانجام جزای وطنفروشی و خیانت به اسلام و ملت و اسائه ادب نسبت به قائد بزرگ اسلام را یکجا دریافت کرد و تیر انتقام ملت از آستین قهرمان پرافتخار اسلام محمد بخارائی بیرون آمد و او را در برابر خانۀ ملت از پای درآورد.
دستگاه جاسوسی شاه به علت وحشت بیش از حد و به منظور کنترل اوضاع در روزهای اول، مرگ او را از ملت ایران پوشیده داشت! و حتی «سطحی بودن جراحات وارده و بهبودی حال جناب آقای نخستوزیر را» گزارش کرد!!
در اعلامیهای که ساعتی پس از قتل منصور از طرف دولت انتشار یافت چنین آمده بود:
« ساعت ده صبح امروز در موقعی که جناب آقای منصور نخستوزیر در مقابل در ورودی مجلس شورای ملی از اتومبیل پیاده میشدند مورد سوء قصد جوانی که طبق اوراق محتوی، او محمد بخارائی نام دارد قرار گرفتند ضارب بلافاصله دستگیر و آقای نخستوزیر به بیمارستان پارس انتقال داده شدند.
طبق اظهار پزشکان معالج حال آقای نخستوزیر رضایتبخش است و ...
.
» (جراید تهران، پنجشنبه اول بهمن 1343)
اعلامیههای پزشکی نیز که هر روز مرتب انتشار مییافت روبه بهبودی و رضایت بخش بودن حال نخست وزیر را اعلام میداشت حتی در دهمین اعلامیۀ پزشکی که 4 روز بعد از قتل منصور صادر شد چنین آمده بود:
«حال عمومی جناب آقای نخستوزیر روبه بهبودی است.
جراحات وارده بطور رضایت بخش در حال التیام است، درجۀ حرارت بالا ضربان نبض هنوز سریع است، احتقان خفیفی در ریهها موجود است که درمان در آن مؤثر واقع شده است! (جراید تهران، 4 بهمن 1343)
ولی سرانجام در تاریخ 7 بهمن 43 به ناچار طی اعلامیهای خبر مرگ او را رسماً اعلام داشتند و امیرعباس هویدا قاچاقچی سابقهدار پاریس که ـ طبق معروف ـ وابسته به حزب صهیونیستی « بهائی» نیز میباشد مأمور تشکیل کابینه گردید.
به دنبال روکار آمدن هویدا، پاسداران نهضت امام خمینی در حوزۀ علمیۀ قم طی تلگرافهائی به هویدا از اوضاع خفقانبار ایران و جنایات و قانونشکنیها و بیدادگریهای رژیم به صورت نصیحت و اندرز پرده برداشتند و هویدا را از پیمودن راه دولتهای علم و منصور جداً بر حذر داشتند و آزادی و بازگشت قائد بزرگ اسلام را خواستار شدند...
»
رژیم شاه که از قیام قهرآمیز و قهرمانانۀ «گروه محمد بخارائی» سخت غافلگیر و وحشتزده شده خود را در پرتگاه سقوط و نابودی میدید و میدانست که چشمپوشی از اعدام این گروه، خطر برباد رفتن تاج و تخت شاهنشاهی را یک گام نزدیکتر میسازد لذا بیاعتنا به افکار و خواستههای مردم و روحانیون در سحرگاه روز 26 خرداد 1344 چهار نفر از فرزندان انقلابی اسلام: صادق امانی، محمد بخارائی، رضا صفارهرندی، مرتضی نیکنژاد را به جوخۀ اعدام سپرد و خون پاک آنان را بر زمین ریخت و با ارعاب و تهدید و تشدید خفقان از برگزاری مجالس ختم و ترحیم و مراسم شب هفت و چهلم برای آنان جلوگیری به عمل آورد.
(بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، سید حمید روحانی، جلد اول، صفحه 799 تا 826)
آیتالله جعفری هر ساله برای شهدای مؤتلفه اسلامی مجلس بزرگداشت برپا میکرد.
گویا تصمیم به قتل حسنعلی منصور در شبستان گرمخانه گرفته شده بود و ساواک از این جهت به آیتالله جعفری مشکوک بود.
این مسجد یکی از مراکز تجمع اعضای هیئت مؤتلفه اسلامی بود و شهید حاج مهدی عراقی از اعضای شورای مرکزی گروه مذکور روابط صمیمی با آیتالله جعفری داشت.
(رک: یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیتالله غلامحسین جعفری، صفحه هجده مقدمه)
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 194