تاریخ سند: 20 اردیبهشت 1346
موضوع : دومین سمینار منطقه ای کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در فلورانس
متن سند:
از : ایتالیا
به : 315 شماره : 553
دومین سمینار منطقه ای کنفدراسیون دانشجویان ایرانی مقیم خارج از تاریخ
13 تا 15 آوریل 1967 در شهر فلورانس برگزار شد گروه شرکت کننده به ترتیب
عبارت بودند :
از شهر فلورانس ـ رضا
تیموری ـ مهدی تیموری ـ
فرهاد خردمند ـ خسرو
خردمند ـ هوشنگ
امیرتیمورـ از کمونیستهای
طرفدار چین.
هوشنگ
مهدوی و علی محمدی
طرفدار حزب منحله توده که
به طور خیلی ضعیفی از این
حزب طرفداری می کردند و
همچنین هوشنگ آزاده ـ
مهوش حمیدی ـ گیتی
طباطبایی که دارای گذرنامه
از بحرین می باشند و فرید
شیخ الاسلامی ـ فرخ باور ـ
مینا شالچی ـ رضا صدر لقایی ـ محمدیان از طرفداران و اعضاء جبهه ملی و
همچنین از رم نیز قیصری ـ مهرداد فرجاد ـ محمد میربابایی طرفداران حزب
توده و کاتبی ـ بهروز بدیع1 ـ همدانی ـ رحمت خسروی ـ پرویز نعمان ـ دکتر
میرمدرسی ـ بهروز فولادی نیز از اعضای این حزب شرکت داشتند.
از مونیخ
یازده نفر شرکت داشتند که نام هشت نفر آنها به ترتیب عبارت بود از کلاه روزان ـ
علوی ـ متعمی طرفدار قاسمی ـ فروتن ـ سقایی و مابقی یعنی موسی رادمنش ـ
فرید ـ صور ـ صادقی ـ اردیبهشت طرفدار سازمان انقلابی توده از اشتوتگارت
خانم نسرین سجادی طرفدار سازمان انقلابی و چنگیز پهلوان2 و اعلم اعضای
هیئت دبیران کنفدراسیون شرکت داشتند.
از ونیز بنان و از بلونا شاه حسینی نیز
شرکت داشتند.
براساس مندرجات اطلاعیه رسیده در فلورانس و دیگر شهرهای ایتالیا
تشکیلات مخفی وجود ندارد ولی نشریات کماکان از طرف حزب منحله در
آلمان واصل می گردد و همچنین خاطر نشان شد که پرویز نعمان از رم به
فلورانس تغییر منزل می دهد تا در فلورانس کمیته شهری سازمان انقلابی حزب
توده تشکیل دهد.
در این مجمع ابتدا نطق
افتتاحیه توسط رحمت
خسروی3 دبیر فرهنگی
کنفدراسیون ایراد شد که اهم
آن برای اطلاع بیشتر درج
می گردد.
رحمت خسروی در نطق
خود خاطرنشان کرد که
برای پیشروی مقاصد
ضروریست که همگام با
دیگر سازمانها پیشرفت و
برای انجام این عمل ما باید
سمینارهای بیشتری جهت
حلاجی مسائل سیاسی
جهت یافتن راه حل مبارزه با
امپریالیزم تشکیل داده، وی در سخنرانی خود اظهار داشت که باید از چهارچوب
مبارزات صنفی خارج شد.
در این هنگام مقاله ای از توکلی که برای سمینار کلن درباره تأثیر فرهنگ اروپا بر
ایران نوشته شده بود توسط خسروی قرائت گردید نکات مهم این مقاله عبارت
بود از تاریخ ارتباط ایران و اروپا از نظر فرهنگی و اقتصادی ـ ارتباط ایران و
اروپا در دوره صفویه ـ راههای اروپا به شرق ـ رد و بدل سفراـ پیشرفت تکنیک
اروپا در عهد قاجاریه و تضعیف دولت ایران در آن عهد ـ استعمار ایران
در دوره قاجاریه ـ جنبش روحانیون ـ اختلاف روشنفکران ـ جبهه واحد و
گروههای انقلاب مشروطه و بالاخره نشر و بسط و توسعه افکار انزواطلبی و
صوفیگری آن زمان.
رساله دیگر رساله ای بود از رم که توسط همدانی خوانده شد در این مقاله سه
مسئله مورد بررسی قرار گرفت که عبارت بود از :
1ـ شرایط اجتماع ایران در راه سرمایه داری وابسته به امپریالیزم.
2ـ در مورد خانواده و تذکر اینکه اغلب خانواده ها از خرده بورژواها می باشند.
3ـ مدرسه و شرایط
اجتماعی ایران که امکان
تحصیل را به کسی نمی دهد.
از مطالب بالا نتیجه گرفته
شد که کوششهای دولت در
جهت مخالف حرکت تاریخ
است.
موضوع درخور
اهمیت دیگر رساله سازمان
زنان از رم بود که در آن
خاطر نشان شده بود که «ما
زنان همیشه در سازمانهای
خود باقی خواهیم ماند» در
این رساله همچنین
خاطرنشان شد که زنان ایران
دارای شعارهای توخالی و
پوچ هستند که بیشتر جنبه
اغوای زنان در آن مطرح است.
در خاتمه خسروی با رساله انجمن زنان مخالفت
کرد و خاطرنشان کرد که سازمان زنان باید در چهارچوب فعالیت صنفی جلو
برود.
در این موقع علوی از مونیخ در این بحث شرکت کرد و اظهار داشت که
اغلب تازه واردین از نظر سیاسی بیسواد هستند و باید راهی یافت که شعور
سیاسی آنان را بالا برد و باید ماهیت هیئت حاکمه را برای آنان تشریح کرد، و
همچنین ابراز داشت که ما کارهای توده ای زیادی انجام می دهیم مثلاً گروههای
فلسفی ـ ادبی و موسیقی که تنها راه ایجاد توده ها است.
در این مورد
صادقی از مونیخ اظهار کرد که باید تازه واردها را با امور جاریه آشنا کرد و روش
سیاسی به آنها آموخت.
پس از خاتمه بحث در مورد رساله زنان رم، رساله
فلورانس درباره فرهنگ استعماری (جبهه ملی) خوانده شد که در آن ابتداء از
پیدایش استعمار و طریقه استعمارگری صحبت به بیان آمد و از پیشرفتهای اخیر
ایران انتقاد شد که در حال حاضر استعمارگران دریافته اند که دیگر با سیستم
ارباب و رعیتی نمی توانند دنیا را حفظ نمایند، لذا شیوه های تازه ای انتخاب
نموده اند و آن سیستم جدید نیوکلونیالیسم است که جانشین استعمار کهن شده
است.
رساله رم در مورد فرهنگ
استعماری (طرفدار چین)
دیگر از مباحث مورد بحث
جلسه بود که در آن
خاطرنشان شده که به جای
توسعه فرهنگ اصیل و ملی
فرهنگ بورژوازی و به
همان نسبت نیز فرهنگ
استعماری جانشین فرهنگ
ملی ما گردیده و همچنین در
این رساله خاطر نشان شده
که بورکراتیسم نظامی و
توسعه شرکتهای تعاونی
خود یک نوع فرهنگ
استعمار است.
سپس رساله مونیخ در مورد فرهنگ استعماری به وسیله فرید قرائت شد.
او
خاطر نشان کرد که دو نوع فرهنگ بوجود می آید او همچنین فرهنگ را پدیده ای
دانست وابسته به زیباییهای اجتماع که در ظاهر آن را جزء روبنا می بینیم.
رساله
دیگر خوانده شد که مربوط به جنگ و صلح بود که متعمی آن را قرائت کرد در این
مورد بحث به پیشرفت و توسعه شیوه های مختلف امپریالیسم حمله شد و
همچنین خاطرنشان شد که تشدید تضاد منافع امپریالیزم و خلق ها و فشار آن بر
ملتها جنگهای عادلانه را اجتناب ناپذیر می نمایند.
امپریالیزم دارای ماهیت
جنگ طلبانه است و تا زمانی که وجود دارد برقراری صلح ممکن نیست گوینده این رساله یادآور شد که
مبارزه به خاطر صلح جدا از جنگ برعلیه امپریالیزم نیست.
در این هنگام یکی از اعضاء جبهه ملی
فلورانس به نام فرهنگ و شخص دیگری به نام باور رساله های طولانی خواندند که قسمت اعظمش حمله
به روسیه و تعریف و تمجید از چین بود.
رساله فرهنگ بیشتر در مورد حمله به حزب توده بود.
در رساله
فرهنگ درباره برقراری صلح ابتداء در مورد تعلق دانشجو به صنف دانشجویان سخن به میان آمد و گفته
شد که در حال حاضر در سه قاره آسیا ـ آفریقا و آمریکای لاتین فعالیت برعلیه امپریالیزم درگیر است و در
جهان امروزی جنگهای ارگانیزه شده به چشم می خورد که در یک جبهه انسانها با قدرت معنوی و مختصر
ساز و برگ نظامی قرار دارند و جبهه دیگر دولتها با تمام نیروهای مدرن.
در خاتمه گفته شد که اتحاد
شوروی از نیروی خود برای آزادی ملل استفاده نمی کند و در هر حال یک راه بیشتر باقی نیست و آن این
که بایستی دیوار دهنی را شکست و تمام ملتها اسلحه بدست شوند تا پیروزی مارکسیسم واقعی در جهان
برقرار گردد.
سپس رساله جنگ و صلح فلورانس فرخ باور بدین شرح قرائت شد.
امروز مرکز انقلابات
ضد امپریالیستی چین است.
امپریالیسم آمریکا با ساختن سازمانهای دانشجویی قلابی و تهدید جنگ
اتمی با چین دو نیروی بزرگ انقلابی یعنی چین و دانشجویان را می خواهد از میدان بدر کند.
امپریالیزم
جهانی انقلاب مردم ویتنام را سرکوبی می نماید و بورکراسی شوروی در مقابل هیچ اقدامی نمی کند در
اینجا قرائت رساله به پایان رسید و مجمع وارد شور و بحث در مورد رساله شد، ابتدا اردیبهشت از مونیخ
سئوال کرد آیا طرح اینگونه مسائل از طرف کنفدراسیون صحیح است یا نه؟ پاسخ داده شد که باید مسئله
جنگ و صلح در چهارچوبی خیلی بالاتر مطرح گردد.
در این هنگام کاتبی از رم متذکر شد که بهتر است
برای درک این موضوعات فدراسیونهای اطریش و سازمان گراتس خود را آماده تر کند تا بتوانید این
موضوعات را هضم کنید.
در این میان خسروی اظهار داشت که طرح چنین مسائلی مهم و دارای نتیجه
مطلوب می باشد، مثلاً طرح مسئله ویتنام که امروز به همه مربوط می باشد در خاتمه جلسه نتیجه گیری به
عمل آمد و نتایج زیر حاصل شد.
1ـ تماس بیشتر با تازه واردین.
2ـ تربیت کادرهای فعال از طرف کنفدراسیون.
3ـ تشکیل سمینارهای دسته جمعی 4ـ متوسل شدن به هر وسیله جهت تماس با تازه واردین.
5ـ نشریات کنفدراسیون باید بیشتر به اهمیت موضوع یعنی فرهنگ استعماری توجه نماید در این هنگام
نتیجه گیری به اتفاق آراء مورد قبول شرکت کنندگان در مجمع واقع شد.
مسئله مهمی که در این مجمع به
چشم می خورد همبستگی و خوش آمدگویی چینیها به جبهه ملی و همچنین عدم شرکت توده ایهای
شوروی در این سمینار بود.
توضیحات سند:
1ـ بهروز بدیع تبریزی ـ فرزند
محمد، متولد 1310 تبریز
نامبرده برادر شمس الدین بدیع
تبریزی، افسر سابق متواری به
شوروی بوده که در سال 1334
جهت ادامه تحصیل به ایتالیا
عزیمت کرده و به فعالیت در
سازمانهای دانشجویی
می پردازد.
او ابتدا به جبهه ملی گرایش
داشته و متعاقبا به سازمان
انقلابی حزب توده می پیوندند.
دوبار به عنوان عضو هیئت
کاردان انتخاب و همچنین
چندین بار در کنگره فدراسیون
شرکت نموده است.
مشارالیه جزء گروه چهار نفری
بوده که به کنسولگری ایران در
ژنو حمله نموده است.
وی نهایتا
اعلام نموده که از کلیه فعالیتهای
خود کناره گیری کرده است.
(اسناد ساواک ـ پرونده های
انفرادی)
2ـ چنگیز پهلوان ـ فرزند
نعمت اله، متولد 1317 تهران.
نامبرده در سال 1337 جهت
ادامه تحصیل به اطریش عزیمت
و ضمن تحصیل در رشته علوم
سیاسی به فعالیت در
سازمانهای دانشجوئی پرداخت
است.
ساواک از او به عناوین مؤسس
اتحادیه دانشجویان ایرانی مقیم
اطریش، از اعضاء کارداران
اتحادیه، عضو هیئت دبیران
فدراسیون اطریش، عضو هیئت
دبیران کنفدراسیون و نهایتا دبیر
تشکیلات کنفدراسیون نام برده
است که در اغلب کنگره های
فدراسیون و کنفدراسیون
مشارکت داشته است.
برابر اسناد او ابتدا به حزب توده
گرایش داشته و پس از انشعاب
در حزب توده به جبهه ملی
گرایش پیدا کرده و در آخر با
اعضاء سازمان انقلابی حزب
توده ارتباط برقرار نموده است.
او در سال 1348 به کشور
مراجعت نموده و با واسطه
مهرداد پهلبد در وزارت
فرهنگ و هنر اشتغال یافته است.
(اسناد ساواک ـ پرونده های
انفرادی)
3ـ رحمت اله خسروی ـ فرزند
علی اصغر، متولد 1309
نامبرده در سال 1333 ایران را
ترک و در ایتالیا سکونت گزیده
و متعاقبا بدان کشور پناهنده
می گردد.
برابر سوابق ساواک او یکی از
طرفداران سرسخت حزب توده
بوده که در ایتالیا سازمان
«CUDI» و مجددا «سازمان
دانشجویان و جوانان دمکرات»
را تأسیس نموده است، همچنین
از اعضاء هیئت دبیران
فدراسیون دانشجویان ایتالیا
و هیئت اجرائیه کنفدراسیون،
دانشجویان بوده است.
او پس از خاتمه تحصیل در
رشته معماری، در دبیر خانه
حزب کمونیست ایتالیا، که از
قبل به صورت مرتب با آن
مرتبط بوده و بعضا کمکهای
مالی نیز دریافت می نموده
شاغل شده و اقدام به تهیه
مقالاتی در مطبوعات ایتالیا و
نیز انجام مصاحباتی در
تلویزیون ایتالیا برعلیه رژیم
شاه نموده است.
او همچنین با وکیل کاولیری،
فدراسیون جوانان حزب
کمونیست ایتالیا، حزب
سوسیالیست کارگری ایتالیا
مرتبط و با اعضاء آن احزاب و
گروهها مستمرا ملاقات و
مذاکره داشته است.
(اسناد ساواک، پرونده های
انفرادی)
منبع:
کتاب
چپ در ایران - حزب توده در خارج از کشور به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 414