صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : تشنج در مجلس شورای ملی

تاریخ سند: 24 تیر 1344


موضوع : تشنج در مجلس شورای ملی


متن سند:

شماره: 684 /322 پیرو گزارش قبلی در مورد تصمیم فراکسیون پارلمانی حزب مردم از روش حزب ایران نوین قبل از ظهر روز جاری هلاکو رامبد لیدر فراکسیون حزب مردم در جلسه علنی مجلس شورای ملی به عنوان نطق قبل از دستور از روش حزب ایران نوین1 انتقاد نموده و در این موقع محسن خواجه نوری لیدر فراکسیون حزب ایران نوین با استفاده از ماده 72 آئین نامه مجلس قصد پاسخگوئی به اظهارات هلاکو رامبد را داشته ولیکن اعضاء فراکسیون حزب مردم از این موضوع ناراحت شده و گفته اند در این مورد از ماده 72 نمی توان استفاده کرد زیرا به شخصی توهین نشده که برابر آئین نامه و ماده مزبور کسی بخواهد از خود دفاع نماید.
در این موقع عطاءاللّه خسروانی2 وزیر کار و دبیرکل حزب ایران نوین اجازه صحبت خواسته و مهندس ریاضی رئیس مجلس به وی اجازه داده ولیکن چون مطابق آئین نامه وزراء قبل از آنکه مجلس وارد دستور شود اعتراض کرده و در نتیجه بین آنها از یک طرف و از طرف اعضاء فراکسیون ایران نوین کشمکش شروع شد و کلمات رکیک رد و بدل گردیده و در نتیجه جلسه متشنج و مهندس ریاضی جلسه را ترک نمود و بعد هلاکو رامبد و مهندس والا3 آئین نامه را به ایشان ارائه و او را قانع ساخته اند که بر خلاف آئین نامه به وزیر کار اجازه صحبت داده شده و به این ترتیب مهندس ریاضی مجددا به جلسه مراجعت نموده است.
ضمنا در مجلس شورای ملی بین چند نفر از نمایندگان مجلس گفته می شد که با توجه به انتقاد شدید هلاکو رامبد از روش حزب ایران ممکن است دولت روز جاری به پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاه شرفیاب و استعفای خود را تقدیم نماید.
[ناخوانا] ارسال شود در پرونده های مربوطه بایگانی گردید و اقدام دیگری ندارد این اطلاعیه در پرونده مهندس ریاضی به کلاسه ر ـ ی 258 بایگانی شود احمدی 27 /4 /44 رئیس بخش 322 رشیدی 27 /4

توضیحات سند:

1ـ در اواخر آذر ماه سال 1342، حسنعلی منصور تشکیل حزب جدیدی را به نام ایران نوین اعلام کرد و عده ای از مقامات دولتی و نمایندگان مجلس را به عنوان اعضای حزب معرفی نمود.
قائم مقام حزب، امیرعباس هویدا عضو هیئت مدیره شرکت ملی نفت بود که بعدا جای خود را به عطاءاله خسروانی وزیر کار کابینه علم داد.
اکثریت نمایندگان مجلس نیز با اشاره شاه به حزب جدیدالتأسیس پیوستند و منصور در مصاحبه ای (با محمود طلوعی) اواخر بهمن ماه 1342 رسما آمادگی خود را برای احراز نخست وزیری اعلام داشت بعد از منصور نوبت هویدا رسید.
در اوایل حکومت هویدا، خسروانی از هویدا تمکین نمی کرد و هویدا نه تنها بر هیئت دولت بلکه بر حزب اکثریت هم تسلط نداشت هویدا سرانجام با تمهید مقدماتی توانست موقعیت خسروانی را متزلزل کند و کاندیدای مورد نظر خود، دکتر منوچهر کلالی را به مقام دبیرکلی حزب تعیین نماید.
کلالی حزب ایران نوین را به صورت احزاب چپ به تشکیلات منظمی تبدیل کرد و شعباتی در سراسر کشور ایجاد کرد.
گسترش تشکیلات حزب ایران نوین به کانون قدرت مستقلی تبدیل شده، کم کم خود شاه را به وحشت انداخت و تشکیل یک کنفرانس بزرگ حزبی در آذربایجان که ضمن استقبالی شاهانه از کلالی به عمل آمد به برکناری وی از دبیرکلی حزب انجامید.
خود هویدا بعد از برکناری کلالی، دبیرکلی حزب ایران نوین را به عهده گرفت تا، با تشکیل یک کنگره بزرگ حزبی در دیماه سال 1353 و دعوت از نمایندگان احزاب بزرگ جهان به این کنگره به اجرای نقشه ای که علم برای نابود ساختن حزب ایران نوین کشیده بود کمک کند.
در این کنگره هویدا که دهمین سال نخست وزیری خود را به پایان رسانده بود و تصور می کرد جای پایش محکم شده است، مغرورانه گفت که در انتخابات آینده حتی یکی از کاندیداهای حزب رقیب (حزب مردم) را هم به مجلس راه نخواهیم داد.
نمایندگان حزب مردم در مجلس که همه از عوامل علم بودند شکایت نزد او بردند و علم سرانجام زهر خود را ریخت و فکر تشکیل حزب واحد رستاخیز را نخستین بار او به شاه تلقین نمود.
شاه کمتر از دو ماه پس از تشکیل کنگره بزرگ حزب ایران نوین در استادیوم سرپوشیده آریامهر (آزادی فعلی) تصمیم خود را درباره انحلال احزاب ایران نوین، مردم و پان ایرانیست و تشکیل حزب واحد رستاخیز اعلام داشت.
2ـ عطاءاللّه خسروانی فرزند محمدهاشم (شهاب) در سال 1298 ه ش به دنیا آمد.
پس از اتمام تحصیلات و اخذ دیپلم متوسطه از کالج البرز تهران در رشته های زبان و حقوق در دانشسرای عالی و دانشکده حقوق به تحصیل پرداخت و سپس برای ادامه تحصیلات عازم فرانسه شد و در آنجا موفق به اخذ دانشنامه در رشته علوم اجتماعی گردید.
(متولد 1298) از مهره های قدیمی وابسته به بریتانیا و دربار بود که در سال 1322 به همراه برادرش (خسرو خسروانی) نشریه افکار ایران را منتشر می کرد.
خسروانی در دولت منوچهر اقبال معاون وزیر کار در امور پارلمانی شد و در سال 1340 به همراه دوستان قدیمی خود در دبیرستان «ایرانشهر» (حسنعلی منصور، جمشید آموزگار و...) در نقش «نخبگان» آمریکایی ظاهر گردید و در دولت های امینی و علم و منصور وزارت کار را به دست گرفت.
در پی ترور منصور و همزمان با انتصاب امیر عباس هویدا به صدارت، در اسفند 1343 محمدرضا پهلوی، خسروانی را به دبیر کلی «حزب ایران نوین» گمارد و این امر، از آغاز، نارضایی جواد منصور، دکتر حسن زاهدی و دیگر بنیانگذاران «کانون مترقی» را برانگیخت.
خسروانی علاوه بر دبیر کلی «حزب حاکم» در دولت هویدا وزارت کار و سپس وزارت کشور (1347) را به عهده داشت.
خسروانی که طبق ارزیابی ساواک، فردی «عوامفریب و حرّاف» محسوب می شد، تصور می کرد که به سادگی خواهد توانست رقیب بی صلاحیت خود را کنار زند و به ریاست دولت برسد.
از این رو وی در سال 1345 از طریق برادرش خسرو خسروانی، سفیر ایران در واشنگتن، به ایجاد ارتباطاتی با برخی از مقامات آمریکایی دست زد.
«تحقیقات غیر محسوس» ...
تا سال 1348 ادامه یافت و شاه که اقدامات جاه طلبانه خسروانی را خطرناک تلقی می نمود.
در این سال وی را از وزارت و دبیرکلی حزب ایران نوین کشور برکنار ساخت و بدینسان یکی از فعال ترین رقبای هویدا برای همیشه از صحنه سیاست خارج شد.
با تشکیل کنگره ای به نام کنگره آزاد زنان و آزاد مردان که در دوره ریاست علم فراهم گردید که ظاهرا محصول انقلاب سفید شاهانه و جمعی از نمایندگان کارگران و کشاورزان و روشنفکران (که بیشتر اعضای کانون مترقی حسنعلی منصور بودند) و زنان بود، کاندیدهای نمایندگی مجلس شورای ملی و سنا را تعیین نمود.
ولی در واقع کنگره فقط نمایشی برای تأیید و تصویب صورت کاندیداهایی بود که از طرف یک گروه پنج نفری مرکب از احمد نفیسی (شهردار تهران و رئیس کنگره) حسنعلی منصور (رئیس کانون مترقی) عطاء خسروانی (وزیر کار) حسن زاهدی (رئیس بانک کشاورزی) و نصرت اللّه معینیان (وزیر مشاور و سرپرست تبلیغات) تعیین شده بودند.
در اوایل حکومت هویدا، عطاءاللّه خسروانی وزیر کار که به دبیرکلی حزب ایران نوین انتخاب شده بود از هویدا تمکین نمی کرد و هویدا نه فقط بر هیئت دولت، بلکه به حزب اکثریت هم تسلط نداشت.
هویدا سرانجام با تمهید مقدماتی توانست موقعیت خسروانی را در رهبری حزب متزلزل کند و کاندیدای مورد نظر خود دکتر منوچهر کلالی را به مقام دبیر کلی حزب تعیین نماید.
(ر.ک : ظهور و سقوط سلطنت پهلوی ج 2 ص : 378، 379 ؛ 3ـ مهندس عبداله والا فرزند حسین ظهیرالسلطان، ملاک و پیشکار احمد شاه بود که در سال 1301 در قریه شال خلخال بدنیا آمد.
وی فارغ التحصیل هنرسرایعالی در رشته شیمی در سال 1322 و لیسانسیه حقوق از دانشگاه تهران در سال 1324 و مسلط به زبانهای فرانسه و انگلیسی بود.
نامبرده در سال 1321 با ثریا شقاقی دختر یکی از متمولین تهران ازدواج نمود و تنها صاحب یک فرزند بنام کامران در سال 1333 گردید.
وی کار مطبوعاتی خود را در سال 1321 با عنوان مدیر مسئولی نشریه تهران مصور آغاز نمود و در ادامه با توجه به نزدیکیش به دهقان توانست به عنوان رابط نشریه با ارتش در زمینه چاپ نشریه در چاپخانه ارتش و همچنین تنظیم مطالب تحت عنوان زیر ذره بین ایفای نقش بنماید.
پس از درگیر شدن احمد دهقان با رزم آرا بخاطر چاپ مقاله "من جاسوس شوروی در ایران بودم" و نهایتا قتل احمد دهقان، عبداله والا با کمک رزم آرا توانست دو سال به تاریخ تولدش در شناسنامه بیافزاید و از سال 1301 به 1299 تغییر دهد و با این روش صاحب امتیازی نشریه تهران مصور را که می بایست بر طبق قانون مطبوعات حداقل سی سال سن داشته باشد، بدست آورد تا به عنوان جانشین احمد دهقان امور نشریه را بدست گرفته و منویات مورد نظر!! خود را جامه عمل بپوشاند.
نامبرده در دوره های 20 و 21 مجلس شورای ملی از خلخال نمایندگی مردم را بعهده داشته و طی بررسی به عمل آمده در اسناد ساواک 7 مجموعه سند پیرامون سوابق و زندگینامه عبداله والا شناسایی گردیده است.
در اسناد شماره 9 /25718 و 10 /25718، ساواک به 42 سئوال مختلف پیرامون وی پاسخ داده است.
در این سند علاوه بر مشخصات سجلی و سوابق تحصیلی و خانوادگی به روحیات و افکار، نقاط قوت و ضعف، سوابق خدمتی، پای بندی به رژیم و فعالیتهای سیاسی پاسخ گفته شده و علاقمندی وی به شاه خوب و نسبت به مذهب عادی ارزیابی شده است و یا اینکه علاقمندی نامبرده به مقام، شهرت، زن و پول فوق العاده تشخیص داده شده و از جمله نقاط ضعف وی نیز به همین مسائل اشاره گردیده است.
به استناد اطلاعات مندرج در این سند وی طرفدار سیاست غرب در رژیم مشروطه سلطنتی و در ادوار گذشته وفاداری خود را نسبت به شاه به ثبوت رسانیده است.
(سند شماره 87) در سند 42 /25718 پیرامون عبداله والا اظهار شده است: وی دارای مرام ضد کمونیستی شدید می باشد و طرفدار مقام شامخ سلطنت و با توده ایها و مصدق مبارزه پی گیر نموده است.
(سند شماره 88) در سند شماره 56 /25718 که به منظور تعیین صلاحیت جهت شرکت در مراسم سلام تنظیم شده، عنوان گردیده است: مهندس عبداله والا صاحب امتیاز و مدیر مجله تهران مصور و تماشاخانه تهران و نماینده مجلس شورای ملی فاقد حسن شهرت درگذشته بوده و روش روزنامه نگاری وی ضد کمونیستی و حتی مقالات عدیده ای در این زمینه هم درج نموده است.
نامبرده در اواسط سال جاری (1345) ضمن همکاری با بهرام شاهرخ مقالات شدیدی علیه دولت آقای هویدا منتشر نمود که در نتیجه از طرف وزارت اطلاعات تضییقاتی از نظر آگهی و رپرتاژ برای وی بعمل آمد.
ضمنا به علت فوق الذکر از حزب مردم نیز اخراج گردیده است.
(سند شماره 89) در سند شماره 60 /25718 آمده است: خیلی حساس و زودرنج بوده و وضع مادی خوبی ندارد.
برای عقیده خود ارزش و احترامی بیش از آنچه که هست قائل می باشد و با اکثریت میانه خوبی ندارد و نطقهایش بیشتر با اعتراض و تشنج همراه است.
رویهمرفته شخص مغرضی نیست و اگر نفرتی داشته باشد به علت زمینه قبلی بوده که برایش فراهم شده بود.
(مجموعه سند شماره 90) در اسناد ساواک در سال 1350 مشخصات، سوابق، فعالیت ها و نظرات وی در قالب فرمی تنظیم شده است.
در این اسناد به مطالب زیر اشاره شده است : ...
مدیر مجله تهران مصور و رئیس تئاتر نصر و رئیس سندیکای مرکزی صنعت چاپ می باشد.
...
(مشاغل قبلی وی) روزنامه نگاری بوده و سابقا رئیس فدراسیون ژیمناستیک و عضو انجمن طرفدار پیش آهنگی بوده است...
...
(میزان ثروت) بیش از 50 میلیون ریال ـ دارای زمین و ساختمان تماشاخانه نصر و صاحب سهم از زمین و ساختمان سینما اروپا ـ منزلی در شمیران و منزلی در تهران خیابان شاه آباد و پنجاه هزار متر مربع زمین در بندر پهلوی و صاحب چاپخانه تهران مصور ـ منزل مسکونی وی اجاره ایست و ماهیانه در حدود بیست و شش هزار ریال اجاره بها می پردازد...
...
درآمد وی از سینما اروپا و تماشاخانه تهران و چاپخانه و مجله تهران مصور و اجاره منزل در حدود پانصد هزار ریال...
...
عضو حزب مردم و جمعیتهای غیر سیاسی کلوپ روتاری...
...
(سرگرمی ها) مطالعه و معاشرتهای دوستانه و قمار می کند و علاقمند به عیاشی و خوشگذرانی...
...
(اعتیادات مضره) ندارد، سیگار می کشد، مشروب می نوشد...
...
تاکنون هیچگونه قرائن و اماراتی که دال بر عدم علاقمندی به رژیم و کشور باشد از وی مشاهده و بدست نیامده است(سند شماره 92) سرانجام در 1369 ش درگذشت.
او نیز عضو کلوپ روتاری بود و در لژ کوروش عضویت داشت.
(روزنامه اطلاعات، شماره 11211، 1342 ش ؛ دولتمردان ایران، جلد 2، ص 320)

منبع:

کتاب عبدالله ریاضی به روایت اسناد ساواک صفحه 101


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.