تاریخ سند: 11 فروردین 1348
موضوع: سخنرانی آقای فلسفی در مسجد ترکها1
متن سند:
به: 316
از: 20 ه 4 شماره:38070 /20 ه 4
ساعت 1700 روز پنجشنبه 7 /1 /48 موقعیکه آقای فلسفی در مسجد ترکها
مشغول سخنرانی بود آقای علم با تعدادی از همراهان خود وارد مسجد مزبور
گردید.
بمحض اینکه آقای فلسفی چشمش به آقای علم2 افتاد مطالب قبلی
خود را تغییر داده و شدیدا
شروع به حمله و اعتراض
بدولت و آقای علم نمود و
گفت اگر یک عده آدم
حسابی در ایران پیدا شود
همانا آخوندها هستند زیرا
تحصیلات دارند اروپائیها
قدر علوم دینی ما را بهتر
میدانند زیرا برای دانشگاه
کانادا از ایران آخوند بردند
تا تدریس فلسفه اسلامی
بنماید حتی خارجیها در
خود تهران در خیابان
فرانسه محلی برای تحصیل
فلسفه اسلامی درست
کرده اند.
بلی آخوندها سواد
دارند نه دانشجویانی که از دانشگاههای ایران بیرون میآیند آنوقت شما چطور
اجازه میدهید در تلویزیون آخوند را به شکل روباه در بیاورند شخصی عبا
بدوش بیندازد تسبیح در دست بگیرد و یک کله روباه سرش بگذارد و آن زنکه
آواز بخواند و مسخره بکند بگوید ملا نگو بلا بگو ما مجتهدین معروفی داشتیم
چون ملای شیرازی چون شیخ بهائی و غیره و غیره.
ای آقای آیت اله خوانساری
ای آقای وزیر دربار این چه وضعی است؟ ای خاک بر سر این دولتها چرا اجازه
میدهند آن نانجیب آدم چنین نمایشنامه بنویسد باید مسبّبین تنبیه شوند منکه
دیوانه شدم من چه بگویم که الساعه چه حالی دارم.
اسم این نمایشنامه را
گذارده اند شهرقصه1 من میگویم اسم آنرا بگذارند شهرغصه ما از کلیه این
نمایشنامه عکس گرفته ایم و حتی صداها را توی ضبط صوت ضبط نموده ایم.
خلاصه خیلی با شدت و حدت و فریاد بدولت تاخت و از نمایشنامه شهرقصه
تنقید نمود.
نظریه رهبر عملیات: پخش نمایشنامه شهرقصه در تلویزیون با عکس العمل
عده ای از روحانیون مواجه گردیده است.
آقای صالحی
با تماس با بخش 3 ساواک موضوع حمله و اعتراض به دولت
صحت ندارد 20 /1
توضیحات سند:
1 ـ گزارشگر ساواک از قول
شخصی به نام کاظم وزیری در
مورد این سخنرانی چنین آورده
است:
موضوع: کاظم وزیری
تاریخ: 19 /1 /48
نامبرده بالا در یک
صحبت خصوصی پیرامون
سخنرانی محمدتقی فلسفی
اظهار داشت آقای فلسفی شب
عاشورا در مسجد ترکها
سخنرانی بسیارجالبی کرد که از
فحش هم بدتر بود و راجع به
شهر قصه تلویزیون و
نوحه خوانی در رادیو صحبت
نمود و گفت این اعمال لطمه
بدین میزند.
فلسفی واعظی
است که فعلاً خیلی بدرد این
مملکت میخورد.
نوار سخنرانی
فلسفی را در شب عاشورا من
دارم و در حال حاضر سیدحسن
توسلی (مغازه دار سرای دلگشا)
آن نوار را از من گرفته است و
پیرامون اعلامیه های آیت اله
خمینی گفت فعلاً خیلی سخت
میگیرند ولی من در منزل دارم
ضمنا در این مذاکره علی
وزیری برادر یادشده و
ابوالقاسم وزیرنیا حضور
داشتند.
2 ـ آقای فلسفی می گوید:
اما گاهی انتقادهای من به یک
سلسله از اعمال نامشروع رژیم
بود.
مثلاً در آن زمان تآتری اجرا
کردند به نام «شهر قصه».
نویسنده نمایشنامه، به مذهب و
روحانیت اهانت بسیار کرده بود.
من در یکی از منابر خود در شب
عاشورا در حضور عَلَم وزیر
وقت دربار گفتم:
«به روحانیت اهانت می کنید؟
این روحانیت است که مردم را
به یمن اسلام نگاه داشته و حافظ
امنیت است؛ ...
ر.ک: خاطرات و مبارزات،
ص 214
1 ـ شهر قصه، نمایشنامه ای بود
که توسط بیژن مفید نوشته و در
سال 1349 شمسی به
کارگردانی و با حمایت وزیر
فرهنگ و هنر وقت ـ پهلبد ـ که
شوهر خواهر شاه بود، در تالاز
سنگلج (25 شهریور) به نمایش
درآمد.
این نمایشنامه به
حمایت سایر مسئولین وقت
فرهنگ رژیم شاه در جشن هنر
شیراز نیز اجرا شد و سپس از
تلویزیون سراسری پخش
گردید.
در این نمایشنامه با
استفاده از حیوانات به عنوان
تمثیلی از آدمها قصه ای نحیف،
هزل و ریتمیک ساخته و
پرداخته شده بود.
روباه در لباس
روحانیت ظاهر می شد و در
توهینی آشکار به معتقدات و
مقدسات شیعیان، تکرار می کرد:
«گریه کنید مسلمانان ثوابه» این
نمایش، برای رژیم دستاویزی
جهت مبارزه با مذهب جهاد و
شهادت و روحانیت مروج و
پاسدار باورهای مذهبی بود.
ر.ک: خاطرات و مبارزات، ص
214
منبع:
کتاب
حجتالاسلام محمدتقی فلسفی به روایت اسناد ساواک صفحه 345
