موضوع: اظهارات محمدرضا سعیدی
متن سند:
تاریخ: ۲۵/۳/۴۸
موضوع: اظهارات محمدرضا سعیدی
نامبرده بالا در یک ملاقات با هاشمی ۱ اظهار داشت: در روز پنجشنبه ۲۲/۳/۴۸ عدهای، از جمله آقای نجفی شهرستانی در منزل حاج حسن آقا سعید دور هم جمع شدند و پیرامون روابط سیاسی ایران و عراق و اوضاع داخلی عراق صحبت شده، پسر آقا سید علی خلخالی که اخیراً از عراق آمده است در این جلسه حضور داشت و گفته است که آقای حکیم به کاظمین آمده بودند و در آنجا خیال داشتند اقداماتی بکنند ولی ریختند و خواستند پسر آقای حکیم را بگیرند و چون آقای حکیم وضع را چنین دیدند به نجف رفتند و در حال حاضر منزل آقای حکیم در نجف محاصره میباشد و عدهای [از] طلاب هم راه افتادند که برای دیدن آقای حکیم بروند ولی آنها را راه ندادند و طلاب به عنوان دعا به مسجد کوفه میروند که میریزند و تمام طلاب را با باطوم میزنند و چند تیر هوایی شلیک میکنند ولی چون میبینند با این وضع نمیشود تیر زمینی میاندازند که در حدود چهار نفر از طلاب کشته و عدهای زخمی میشوند و آقای حکیم در حال حاضر در منزل کوفه شان هستند که آنجا هم تحت نظر و محاصره میباشد ۲ و حاج آقا باقر قمی و حاج آقا حسن سعید و یک نفر دیگر، اعلامیهای بسیار تند و مفصلی تهیه کردند که هر کدام بهتر باشد امضا و چاپ کنند و در همان جلسه با وزارت اطلاعات تماس گرفتند و گفتند اگر در عراق چنین خبرهایی بود پس چرا ما را با خبر نکردید بعد هم مذاکره میشود و میگویند ما باید با دولت تماس و اجازه بگیریم و به عنوان دعا در مسجد شاه مجلسی تشکیل بدهیم و به آیات قم هم باید پیغام بدهیم و بگوییم که ایشان هم چنین و چنان کنند و این جریان از اوضاع فیضیه و یا ۱۵ خرداد ایران بدتر است باید کارهایی بکنیم.
ملاحظات:
نظریه رهبر عملیات: احتمالاً هاشمی همان شیخ علی اکبر هاشمی رفسنجانی یکی از روحانیون افراطی میباشد. ب
توضیحات سند:
۱- حجتالاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی در هر فرصتی که پیش میآمد، با آیتالله سعیدی دیدار میکرد و او را از رخدادهای ایران و منطقه آگاه میکرد. در این روزها حوادثی که در عراق میگذرد از اهمیت ویژهای برخوردار است و اگاهی روحانیون از واقعیتها مسئلهای است که آقای هاشمی رفسنجانی به آن حساسیت دارد، و از آنجا که آیتالله سعیدی و مسجد موسی بن جعفر (ع) تریبونی برای تودههاست، اقتضا دارد که آقای سعیدی از تمام جریانها بخوبی آگاه باشد.
۲- آیتالله العظمی حکیم در اعتراض به عملکرد حزب بعث عراق، بدرفتاری مأموران بعثی با ایرانیان مقیم عراق و زوار ایرانی، در تاریخ ۲۴/۷/۴۸ مردم را به اجتماع در صحن مطهر حضرت امام علی (ع) در نجف فرا خواند، اما مردم عراق که انگیزه آقای حکیم از این دعوت را پشتیبانی از ایرانیان میدانستند. و نه اعتراض کلی به حزب بعث - از آن استقبال چندانی نکردند، با این وجود، شمار زیادی از روحانیون نجف و کربلا و شهرهای دیگر و بعضی از علمای تراز اول نجف در این اجتماع شرکت کردند. آقای حکیم، شخصاً با مردم سخن نگفت و ففط پیامی از طرف او برای شرکت کنندگان خوانده شد که به طور محتاطانه از شدت عمل مأموران دولتی نسبت به ایرانیان انتقاد شد و یک سلسله مطالب کلی و نصایح مطرح گردید. بعثیها که احتمال میدادند در این اجتماع حرف حسابی زده شود و مردم پیام آقای حکیم را به سراسر عراق برسانند و این امر، سرآغاز جنبش و حرکت مردمیشود، در صدد فریب بر آمدند و در همان روز از کاخ ریاست جمهوری با آقای حکیم تماس گرفتند و به او وعده دادند که اگر مردم را تحریک نکند به خواستهای او عمل خواهند کرد: این فریبکاری مؤثر واقع شد و اجتماع به سردی برگزار گردید. اقدامات آقای حکیم به هدر رفت. پس از آن، رژیم بعث برای بیرون راندن آقای حکیم وارد صحنه شد و با گماردن شخص خونخواری به نام سرتیپ علی هادی «وطواط» به ریاست دادگاه به اصطلاح انقلاب، شماری از مخالفان را به جوخه اعدام سپرد و عده زیادی از علما را دستگیر و شکنجه کرد. در این میان، دستگیری و اخراج ایرانیان ساکن نجف به دنبال مذاکره مقامات عراقی و آقای حکیم متوقف شد، اما در شهرهای دیگر ادامه بافت، ضمن اینکه رژیم بر فشار خود بر اطرافیان، بستگان و نمایندگان آقای حکیم شدت بخشید. آقای حکیم، قصد هجرت به لندن داشت و رژیم هم که زمینهها را از هر جهت به نفع خود آماده کرده بود هیچ واکنشی نشان نداد. در عین حال، در همین موقع میشل عفلق تئوریسین بعث وارد عراق شد و با توقف هشت روزهاش، رهنمودهایی در باب افزایش فشار بر علما و روحانیون شیعه صادر کرد. توطئه او به اجرا درآمد و حزب بعث، سید مهدی حکیم فرزند آیتالله حکیم را به جاسوسی برای ملا مصطفی بارزانی متهم کرد و زیر شکنجه از او اعتراف گرفت. ضمناً نقشه ترور شیخ محمد شریعت نماینده امام در پاکستان را کشید که با شکست روبرو شد.
منبع:
کتاب
شهید آیتالله سیدمحمدرضا سعیدی به روایت اسناد ساواک صفحه 296