تاریخ سند: 23 بهمن 1353
درباره: رزم دانشآموز دبیرستان ابنسینا
متن سند:
شماره: 13680/ ﻫ 1 تاریخ: 23 /11 /1353
از: ساواک استان ساحلی مدیریت کل اداره سوم 324
به: تیمسار ارتشبد ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور
درباره: رزم دانشآموز دبیرستان ابنسینا
بازگشت به شماره- 4230 /324- 7 /11 /53 1
پاسخ موارد خواسته شده به شرح زیر به استحضار میرساند.
1- مفاد گزارش خبر مربوطه صحت دارد.
2- ضمن تحقیقاتی که به عمل آمده نامبرده از افراد متعصب مذهبی میباشد که احتمالاً ارتباطاتی با عناصر مذهبی افراطی دارد که نسبت به شناسایی آنها به منبع آموزش داده شده است.
3- افرادی که در جلسات مذکور شرکت مینمایند تعددی از دانشآموزان دبیرستان ابنسینا و همچنین دانشآموزان دانشسرای مرزنشینان و عدهای فرهنگی و افراد مختلف میباشند.
4- در کتابخانه مورد بحث تعدادی کتب از جلال آلاحمد 2و صمد بهرنگی3و مهدی بازرگان و دکتر شریعتی4 وجود دارند که تعدادی از آنها به منظور مطالعه در اختیار منبع قرار گرفته و گزارشات آن به موقع ارسال گردیده است.
مراتب جهت استحضار و هرگونه اقدام مقتضی اعلام میگردد.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت استان ساحلی. محمد بیکزاده
بیطرفان 23 /11 /53
بایگانی شود 24 /11 /53
______________________
1. سند بازگشتی اطلاعاتی جهت تکمیل صحت و سقم گزارش، تحقیق پیرامون نحوه افکار و عقاید، ارتباط با عناصر مذهبی و شناسایی شرکتکنندگان در جلسات درخواست شدهاست.
2. سید جلال آلاحمد، فرزند آیتالله سید احمد طالقانی مشهور به آلاحمد در سال 1302 ﻫ ش در خانوادهاى روحانى چشم به جهان گشود. آموزش ابتدایى و متوسطه را در تهران خواند و رشتهی ادبیات فارسى را تا مقطع دکترای ادامه داد. آلاحمد در سال 1323 به حزب توده پیوست و در مدّتى کمتر از 4 سال در ردیف رهبران توده قرار گرفت. وى مدت 2 سال به نوشتن مطالبى پرداخت که خود آن را «پرت و پلا» مىنامد و به سبب همین نوشتهها مأموریت یافت زیر نظر احسان طبرى به انتشار نشریه بپردازد. در سال 1326 آموزگار شد و شروع به تدریس کرد و همزمان همکارى نزدیکى با جراید وقت تهران داشت. در همین سال با انشعاب از حزب توده که دنباله رو سیاست استالین بود، با همکارى خلیل ملکى و انورخامهاى یک حزب سوسیالیست (زحمتکشان) را بنا نهاد. در ماجراى ملّى شدن صنعت نفت فعالانه شرکت جست و پس از مرداد 1332 از سیاست کناره گرفت و دنبال کار تحقیق و تعلیم رفت. با بروز تحول عظیم در افکارش و روى آوردن به دین در سال 1340، اسلام را به عنوان یک دین جامع و روحانیت را تنها پایگاه ملى براى مبارزه با غرب و غربزدگى خواند و از امام خمینى(ره) به عنوان منجى یاد کرد. وى براى احراز هویت ملّى، «غربزدگى» را در 1341 منتشر کرد. در سال 1343 به حج رفت و «خسى در میقات» را نوشت. در سال 1347 اقدام به تشکیل کانون نویسندگان ایران نمود و کنگرهی هنرمندان دربار را تحریم کرد. مهمترین آرای سیاسى و اجتماعى و مذهبى آل احمد در کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» آمده است. وى تشیع را نوعى نهضت مبارزهی روشنفکرى مىدانست و انتظار و اجتهاد را دو نقطهی اوج آن مىخواند. جلال آل احمد که در طول زندگى 25 کتاب و سفرنامه و مقاله را به رشتهی تحریر درآورد و 11 عنوان ترجمه انجام داد، در شهریور 1348 در اسالم دارفانى را وداع گفت.
سید جلال آلاحمد به روایت اسناد ساواک،تهران، مرکز بررسى اسناد تاریخى،1379
3. صمد بهرنگى، فرزند عزتاللّه در سال 1318 ﻫ ش در محله چرنداب تبریز به دنیا آمد. پدرش کارگر بود و به سختى چرخ زندگى را مىچرخاند. صمد در محله چرنداب درس خواند و دوره متوسطه را در دبیرستان تربیت گذراند. سپس وارد دانشسرا شد و اولین تلاشهاى سیاسى خود را با انتشار روزنامه دیوارى «خنده» آغاز کرد. پس از پایان دانشسرا به عنوان آموزگار راهى روستاهاى ممقان، گوگان و... شد و به کودکان روستایى درس داد. صمد بهرنگى نوشتن را از همین زمان و با ارسال مقالاتى به نشریه «بامشاد» شروع کرد و در کنار تدریس وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز شد و در رشته زبان انگلیسى فارغالتحصیل شد. وى کارمند اداره فرهنگ تبریز بود و در تاریخ 8 /1 /43 به اتهام تبلیغ مرام کمونیستی مورد حساسیت ساواک قرار گرفت. ولى به زودى تبرئه شد. صمد با کتاب «الدوز و کلاغها» در سال 1345 داستاننویسى را آغاز کرد. آخرین کار و مشهورترین داستان او «ماهى سیاه کوچولو» نام داشت که چند روز پس از مرگش پشت شیشههاى کتابفروشىها جا گرفت. صمد بهرنگى در سال 1347 در روس ارس غرق شد. آثار به جاى مانده از صمد بهرنگى را مىتوان در موضوعات داستان، ترجمه و تحقیقات بومى و تربیتى دستهبندى کرد. کتاب ماهى سیاه کوچولو که توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به چاپ رسید در سال 1348 جایزه بهترین داستان کودکان را در نمایشگاه بولونیاى ایتالیا به خود اختصاص داد و در همان سال برنده جایزهاى در چکسلواکى شد و در سال 1347 نیز از طرف شوراى کتاب کودک به عنوان کتاب سال معرفى شد.
طبق اسناد به جاى مانده در ساواک صمد بهرنگى در تاریخ 7 /6 /1347 به اتفاق دوستش که ستوان یکم دامپزشک بود و جهت معاینه دامهاى ژاندارمرى به خارلو اعزام شده بود، در پاسگاه کلاله براى شنا به داخل رود ارس مىروند که در نتیجه عدم آشنایى با فن شنا و قرار گرفتن در مسیر تند و عمیق آب، صمد بهرنگى غرق مىشود. ساواک مرگ وى را مشکوک دانسته و دستور بررسى داده است. جسد وی در تاریخ 17 /6 /47 پیدا و در تاریخ 19 /6 /47 نیز مجلس ترحیمى در مسجد شاهمردان چرنداب برای وی برگزار میشود. نحوه مرگ مشکوک صمد بهرنگى به دلیل سوابق اجتماعى و آثار قلمى وى موجب شد که در افواه عمومى ، احتمال قتل او به دست عوامل رژیم پهلوی، شایع شود.
4. دکتر علی شریعتی، فرزند محمدتقی در سال 1312 ﻫ ش در روستایی از توابع شهرستان سبزوار متولد شد. تحصیلات متوسطه را در دبیرستانهای مشهد به پایان برد و پس از گذراندن دورهای در دانشسرای تربیت معلم، آموزگار یکی از روستاهای خراسان شد. چندی بعد با ورود به دانشگاه مشهد در رشته ادبیات و زبان فارسی فارغالتحصیل شد. شریعتی برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و در آنجا دکترا گرفت. آشنائی وی با لوئی ماسینیون، ژانپل سارتر، ژان برگ، جورج گورویچ و فرانتس فانون بر عمق یافتههای علمی او افزود. تلاشهای سیاسی دکتر شریعتی در خارج از کشور بهطور جدی ادامه یافت تا جائی که وقتی در سال 1343 به ایران بازگشت، در مرز ترکیه دستگیر شد و شش ماه به زندان افتاد.
پس از آزادی سخنرانیهای او در دانشگاه مشهد و حسینیه ارشاد تهران توانست جوانان فراوانی را به پای افکار و آرای او بنشاند. همین توجه به همراه افشاگریهای او علیه رژیم باعث شد که بار دیگر دستگیر و حبس شود. دکتر شریعتی پس از آزادی از زندان تصمیم به هجرت گرفت و راهی انگلستان شد، اما در 29 خرداد سال 1356، در عین ناباوری درگذشت و پس از انتقال به سوریه در زینبیه دمشق دفن شد.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک / استان هرمزگان - کتاب 1 صفحه 137