صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش 1

تاریخ سند: 20 آبان 1342


گزارش 1


متن سند:

امشب آقای سید عبدالحسین دستغیب بعد از نماز به منبر رفت سخنان او 35 دقیقه طول کشید که اطراف چند آیه از سوره القیمۀ مردم را از اوضاع قیامت بیم میداد و می ترسانید در ضمن گفته های خود فقط این گفته ها را بیان کرد.
مأمور و مفتشهای دولتی که برای جاسوسی به مجلس ها می آیند این بیچاره و بدبختها و بی دینها نمی توانند تمام گفته ها را ضبط کنند ولی جاسوسان خدائی که بر حق هستند تمام را می گویند دست و تمام اعضای بدن جاسوسان هستند بلی یحیی بن معاذ که مردی دانشمند و بسیار دانا بود روزی نزد هارون الرشید رفت هارون خیلی به او احترام کرد و از او درخواست کرد که نصیحتی به او گوید یحیی کمی فکر و بعد گفت ای هارون اگر مجاری خوردن و آشامیدن تنگ شود که نتوانی چیزی فرو بری چه خواهی کرد گفت نصف از اموال و مملکت و سلطنت خود را میدهم تا درد برطرف شود یحیی گفت اگر مجرای پائین بسته شود که آنچه که فرو میبری خارج نشود چه می کنی هارون گفت نصف دیگر را هم می دهم یحیی گفت بنابراین ارزش مقام و سلطنت تو معلوم شد چه هست این که ارزش ندارد از این گفتار یحیی هارون پند گرفت و کمی به خود آمد بله این سلطان بد آنروز بوده است مسلمانان.
آری دنیا ارزش ندارد که آدم تهمت بزند ظلم کند هر کار زشتی را انجام دهد.
اتابکی روی پرونده سید عبدالحسین دستغیب

توضیحات سند:

1ـ در گزارش مشابه دیگری چنین می خوانیم: گزارش تاریخ : 20 /8 /42 امروز در ساعت 1810 دقیقه آقای سید عبدالحسین دستغیب در مسجد جامع به منبر رفت و راجع به خلقت بشر و ارزش دنیا و سلطنت هارون الرشید صحبت کردند و در ضمن سخنرانی گفتند که تکیه کلام من روی فرد خاصی نیست و برای تمام افراد است از شاه تا گدا در این مجلس تعداد صد نفر از بازاریها شرکت داشتند و در ساعت 1910 دقیقه مجلس مذکور خاتمه یافت.
ناظمی روی پرونده دستغیب ر.ک: ضمیمه شماره 29

منبع:

کتاب شهید آیت‌الله سید عبدالحسین دستغیب به روایت اسناد ساواک صفحه 174

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.