تاریخ سند: 4 تیر 1346
موضوع: ملاقات با دکتر علی امینی
متن سند:
4877 /20 ﻫ 4 تاریخ: 4 /4 /46
موضوع: ملاقات با دکتر علی امینی
ساعت ۸ روز دوشنبه 31 /3 /46 عدهای در حدود ۱۲ نفر در منزل آقای دکتر علی امینی نخستوزیر اسبق ایران حضور داشتند افراد شناخته شده عبارت بودند از آقایان اشتری وزیر سابق، حائری شخصی که در مقابل پارک امینالدوله منزل دارد. پیامی، اشترى، نادری از شرکت تلفن، رنجبر یکی از گاودارهای امامزاده معصوم، محمودی کرمانی و سرمست، دکتر امینی با عصبانیت اظهار داشت که در دستگاه دولت یک برنامه حسابی و تمام اجرا نمیگیرد مثل آنست که همه انتظاری دارند و با سرگردانی سرگرم هستند مثلاً خواستند در نقطهای حمام بسازند بنده گفتم اینکار واجبتر است گفتند حمام مقدم است چهل هزار تومان خرج کردند و با سلام و صلوات افتتاح کردند ولی چون حمام آب ندارد مدتها است از آن استفاده نمیگردد. نادری از شرکت تلفن اظهار داشت آقا اشخاصی را سر کار آوردهاند و به جای یک کار چند کار را به او واگذار کردهاند یا اینکه فلانی که سالها مورد بیمهری بوده روی کار آوردهاند اکنون شغلی به او واگذار کردهاند به فکر کار نیست به فکر آنست که تلافی کند یا اینکه حالا که برایش پا داده جیب خالی خود را پر کند و تا جایی که مقدورش میباشد ناراضی درست کند. دکتر امینی گفت باید یک کاری کرد که نارضایتیهای گذشته از بین برود من یک آخوندی سراغ دارم که در زمان تیمسار بختیار در خانه او ریختند و زن او بچه انداخت ولی بچه فلج است میگوید من تا زنده هستم در فکر آنم که روزی بشود میدان به دستم بیاید چند شاهرک از آنهایی که به من ظلم کردهاند با دندان بجوم آقای حائری گفت خدا رحم کند ناراضیها هنوز در فکر تلافی هستند هادی اشتری گفت آقای دکتر امینی هزارها ناراضی بر ناراضیهای قبلی افزودهاند و دیگر مقدور نیست رضایت آنها را فراهم آورد اضافه کرد که ما در نخستوزیری جنابعالی سعی میکردیم نارضایتیها را برطرف کنیم و بگوییم گذشتهها را باید فراموش کرد دکتر امینی خندید و گفت همه آمدند طبقه سوم و اکثریت را ناراضی کردند بنده آمدم و مشتی از رجال و پولدارها را ناراضی کردم. امینی اضافه کرد که اگر برنامهها روی عدالت اجرا گردد و جنبه منفی پیدا نکند خودبهخود نارضایتی از بین خواهد رفت. نادری از شرکت تلفن گفت با آمدن نجمآبادی در شرکت تلفن نه نواقص قبلی اصلاح نشد بلکه کارهای جدید هم متوقف گردیده. تمام وقت اداری به کاغذپرانی میگذرد کاری انجام نمیگیرد مثل این است که همه میخواهند ارباب رجوع را از سر خود باز کنند بدون اینکه کاری انجام داده باشند.
حائری که مرد درویشی است یکی دو بیت شعر مولانا را خواند و گفت زیاد عجله نکنید کارها مسیر خود را طی خواهند کرد صبر داشته باشید و حوصله کارها درست میشود امینی گفت آقای حائری شما را میگویند پوست کلفت. ولی ما نمیتوانیم مثل شما درویش باشیم حائری خندید گفت کمکم عادت خواهید کرد و تمرین درویشی را هم از بنده سوال خواهید نمود.
این جلسه در حدود ساعت 5 /9 به پایان رسید. ش
منبع:
کتاب
علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 296