تاریخ سند: 28 مرداد 1347
موضوع: دکتر علی امینی نخستوزیر اسبق
متن سند:
گزارش خبر
به: ۳۱۲ شماره گزارش: 1802 /20 ﻫ 8
از: ۲۰ ﻫ 8 تاریخ گزارش: 28 /5 /47
موضوع: دکتر علی امینی نخستوزیر اسبق
ساعت ۱۰:۳۰ روز چهارشنبه گذشته (23 /5 /47) جلسه هفتگی منزل دکتر امینی نخستوزیر پیشین با حضور فضلاله گرکانی مدیرکل اسبق وزارت دارائی، محمدحسین فریور عضو اسبق نخستوزیری در زمان حکومت دکتر مصدق، باقری از بازرسان بازنشسته وزارت دارائی، یداله محمدی عضو بانک مرکزی ایران تشکیل گردید.
1- ابتدا راجع به مسافرت اخیر دکتر امینی به صفحات طالقان در معیت ابوالقاسم اسلام کاظمیه صحبت شد و دکتر امینی جریان مسافرت را شرح داد. سپس از موضوع کتاب مربوط به فراماسیونها که کتیرائی به رشته تحریر درآورده صحبت شد و دکتر امینی با نشان دادن یک نسخه از کتاب مزبور که اقبال کتابفروشی برای وی آورده بود. اضافه کرد این شخص (کتیرائی) افرادی مثل تقیزاده و اقوام خودم چون ظهیرالاسلام و فرخ و چند نفر دیگر را به لجن کشیده و بعضی از این افراد هم واقعاً برای چند روزی مقام و پول چه کارهایی که انجام ندادهاند؟ و حتی اعتراف خود تقیزاده بود که در مجلس در جواب اسکندر میرزا گفت ما در اصل کارهای نبودیم بلکه آلت فعلی بودیم و آن روز من هم نماینده مجلس بودم وقتی این اعترافات را از تقیزاده شنیدم ناراحت شدم زیرا این مطالب معنی نداشت. ولی از شماها چه پنهان مادرم همیشه میگفت و حتى وصیت کرد که ما به تقیزاده احترام بگذاریم.
۲- سپس در مورد احضار روح و تعبیر خواب بحث شد و در این مورد دکتر امینی گفت در زمان مظفرالدین شاه وقتی میرزا شهاب کرمانی وحاجی میان و چند نفر دیگر هم قسم در قزوین بودند و تعریف میکردند که حاجی شبی در خواب دیده بود که مظفرالدین شاه بالای گلدستهای ایستاده و میرزا شهاب کرمانی در زیر گلدسته آتش میفروزد و گلدسته با مظفرالدین شاه میسوزند و وقتی از خواب برمیخیزد برای یارانش این خواب را بدون ذکر اسم میرزا شهاب تعریف میکند و میرزا شهاب از وی سئوال میکند آیا آن شخصی که زیر گلدسته آتش افروخت من نبودم و ای کاش که من بودم و خلاصه پس از چندی آن واقعه رخ داد.
٣- دکتر امینی ضمن صحبتهایش اشارهای به تصمیم اخیر خانواده خود در مورد ازدواج دختر جواد مسعودی با حسین قوام پسر مرحوم قوامالسلطنه نمود و افزود که واسطه این معامله را هم من را قرار دادهاند.
۴- در این هنگام عدهای از حاضرین به خارج از منزل رفتند و دکتر امینی ضمن یک مذاکره خصوصی در مورد دکتر جهانشاه صالح گفت که مشارالیه آنقدر زرنگی به خرج داد و رؤسای دانشکدهها را از نظر مقام و انتخاب پائین آورد که در نتیجه خود را هم از آن مقامی که داشت دور کرد و یک روز کنفرانس دود و روزی دیگر ممنوع کردن کشت تریاک را عنوان نمود و امروز هم خودش باید فدا شود. م
این جلسه در ساعت ۱۲ خاتمه پذیرفت.
منبع:
کتاب
علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 592