تاریخ سند: 18 مرداد 1341
موضوع: تشکیل جلسه حزب خلق در منزل رشیدیان
متن سند:
شماره: 6814/س ت
در ساعت 1720 روز چهارشنبه 17 /5 /41 جلسه حزب خلق در منزل
آقای رشیدیان واقع در خیابان آناتول فرانس با حضور عده ای در حدود 500
نفر تشکیل گردید.
جلسه با شعار زنده باد ملت باشرف ایران که توسط هاشمی
نامی داده می شد شروع گردید.
ابتدا آقای لطفی نماینده کارگران سندیکای
بلورسازی مختصری صحبت نمود سپس آقای فدایی یکی دیگر از نمایندگان
کارگران بلورساز شروع به صحبت نموده ابتدا دو بیت شعر خواند که اسم آقای
رشیدیان نیز در آنجا گنجانیده شده بود سپس گفت من و رفقایم اکثرا از بچگی در
کارگاههای بلورسازی کار کرده ایم و مدت پنج سال است که افتخار آشنایی با
آقای رشیدیان و فرود نصیبمان شده است.
ما با کارفرماهای خود نیز اختلافی
نداریم تاکنون در ایران دیده نشده که کارگر با کارفرما یکی باشد همیشه کارگر و
کارفرما اختلاف داشته است که در نتیجه یا کارخانه ورشکست می شود و به کلی
از بین می رود یا موقتا تعطیل می شود ولی ما کارگرها هر وقت دیدیم کارفرما
اظهار نارضایتی می کند مثلاً جنس فروش نمی رود و یا پول ندارد مزد کارگران را
بدهد ملاحظه او را می کنیم و کارفرماهایمان هم فهمیده اند که ما منافع آنها را
می خواهیم.
نامبرده سپس به مقدار تنگ و لیوان و استکان بلوری که روی میز بود
اشاره کرده گفت اینها ساخت کارگران ایرانی است البته من سه تکه از
بلورهای ساخت خارج را نیز داخل آنها کرده ام که اگر آقایان می توانند جدا کنند
آقایان ساخت کارخانه های بلورسازی ایران را در بازار به نام جنس خارجی
می فروشند آن وقت با این بلورهای خوبی که ما تهیه می کنیم باز هم از خارج
بلور وارد می کنند و در نتیجه الان از 40 کارخانه بلورسازی بیست کارخانه
تعطیل است و فقط بیست کارخانه مشغول کار می باشد ما از وزیر کار آقای
خسروانی1 می خواهیم که نگذارند بلور خارجی وارد ایران شود الان من
سرکارگر هستم ولی من و رفیقم قرار گذاشتیم یک روز من کار کنم یک روز او که
هیچکدام بیکار نباشیم و کارخانه ها از عید تا حالا فقط 45 روز کار کرده حالا
آقای خسروشاهی لوله لامپا از خارج وارد کرده و می خواهد دانه ای /40 ریال
بفروشد در صورتی که ما در اینجا لوله لامپا می سازیم و دانه سی شاهی
می فروشیم.
ما از اولیای دولت می خواهیم که از صنایع داخلی حمایت کنند.
پس از صحبت های کارگر مزبور آقای سیف اله رشیدیان اظهار داشت که از آقای
وزیر مشاور وقت گرفته ایم که به اتفاق نماینده کارگران بلورسازی نزد ایشان
برویم تا به کار بلورسازی رسیدگی کنند.
سپس آقای اسداله رشیدیان پشت میکروفون قرار گرفته و در جواب دو کارگران
بلورسازی گفت البته آقایان باید اتحادشان را [با] کارفرما و همکارشان حفظ
کنند و من هم قول می دهم نگذاریم دیگر کسی کارخانه بلورسازی باز کند و یا از
خارج بلور وارد کند و با وجود اینکه من تا به حال برای این قبیل کارها به
وزارتخانه ای نرفتم ولی روز یکشنبه به اتفاق پنج نفر از نمایندگان کارگران
بلورساز به وزارت بازرگانی خواهم رفت تا در این مورد با وزیر بازرگانی
صحبت کنیم.
سپس آقای حسن زجاجی که صاحب یک کارخانه بلورسازی بود
بلند شده بعد از تشکر از آقای رشیدیان گفت ما چند نفر کارفرما هستیم که شش
هزار نفر کارگر داریم بایستی جنس ما در بازار بفروش برسد که ما بتوانیم
کارخانه را بگردانیم و کارگران بیکار نمانند.
جلسه در ساعت 1930 پایان یافت و جلسه بعد به روز چهارشنبه هفته آینده در
همین محل موکول گردید.
گیرندگان: اداره کل سوم
تعداد نسخه: 7
توضیحات سند:
1ـ عطاءاللّه خسروانی فرزند
محمدهاشم (شهاب) در سال
1298 ه ش به دنیا آمد پس از
اتمام تحصیلات و اخذ دیپلم
متوسطه از کالج البرز تهران در
رشته های زبان و حقوق در
دانشسرای عالی و دانشکده
حقوق به تحصیل پرداخت و
سپس برای ادامه تحصیلات
عازم فرانسه شد و در آنجا
موفق به اخذ دانشنامه در رشته
علوم اجتماعی گردید.
وی از
مهره های قدیمی وابسته به
بریتانیا و دربار بود که در سال
1322 به همراه برادرش (خسرو
خسروانی) نشریه افکار ایران
را منتشر می کرد.
خسروانی در
دولت منوچهر اقبال معاون وزیر
کار در امور پارلمانی شد و در
سال 1340 به همراه دوستان
قدیمی خود در دبیرستان
«ایرانشهر» (حسنعلی منصور،
جمشید آموزگار و...) در نقش
«نخبگان» آمریکایی ظاهر
گردید و در دولت های امینی و
علم و منصور وزارت کار را به
دست گرفت.
در پی ترور
منصور و همزمان با انتصاب امیر
عباس هویدا به صدارت، در
اسفند 1343 محمدرضا پهلوی،
خسروانی را به دبیر کلی «حزب
ایران نوین» گمارد و این امر، از
آغاز، نارضایی جواد منصور،
دکتر حسن زاهدی و دیگر
بنیانگذاران «کانون مترقی» را
برانگیخت.
خسروانی علاوه بر
دبیر کلی «حزب حاکم» در دولت
هویدا وزارت کار و سپس
وزارت کشور (1347) را به
عهده داشت.
خسروانی که طبق
ارزیابی ساواک، فردی
«عوامفریب و حرّاف» محسوب
می شد، تصور می کرد که به
سادگی خواهد توانست
رقیب بی صلاحیت خود را کنار
زند و به ریاست دولت برسد.
از
این رو وی در سال 1345 از
طریق برادرش خسرو خسروانی،
سفیر ایران در واشنگتن، به ایجاد
ارتباطاتی با برخی از مقامات
آمریکایی دست زد.
«تحقیقات
غیر محسوس» ...
تا سال 1348
ادامه یافت و شاه که اقدامات
جاه طلبانه خسروانی را خطرناک
تلقی می نمود، در این سال وی را
از وزارت و دبیرکلی حزب ایران
نوین کشور برکنار ساخت و
بدینسان یکی از فعال ترین
رقبای هویدا برای همیشه از
صحنه سیاست خارج شد.
با
تشکیل کنگره ای به نام کنگره
آزاد زنان و آزاد مردان که در
دوره ریاست علم فراهم گردید که
ظاهرا محصول انقلاب سفید
شاهانه و جمعی از نمایندگان
کارگران و کشاورزان و
روشنفکران (که بیشتر اعضای
کانون مترقی حسنعلی منصور
بودند) و زنان بود، کاندیدهای
نمایندگی مجلس شورای ملی و
سنا را تعیین نمود.
ولی در واقع
کنگره فقط نمایشی برای تأیید و
تصویب صورت کاندیداهایی
بود که از طرف یک گروه پنج
نفری مرکب از احمد نفیسی
(شهردار تهران و رئیس کنگره)
حسنعلی منصور (رئیس کانون
مترقی) عطاء خسروانی (وزیر
کار) حسن زاهدی (رئیس بانک
کشاورزی) و نصرت اللّه معینیان
(وزیر مشاور و سرپرست
تبلیغات) تعیین شده بودند.
در اوایل حکومت هویدا،
عطاءاللّه خسروانی وزیر کار که
به دبیر کلی حزب ایران نوین
انتخاب شده بود از هویدا تمکین
نمی کرد و هویدا نه فقط بر هیئت
دولت، بلکه به حزب اکثریت هم
تسلط نداشت.
هویدا سرانجام با
تمهید مقدماتی توانست موقعیت
خسروانی را در رهبری حزب
متزلزل کند و کاندیدای مورد نظر
خود دکتر منوچهر کلالی را به
مقام دبیرکلی حزب تعیین نماید.
(ر.ک : ظهور و سقوط سلطنت
پهلوی ج 2 ص : 378، 379 ؛
طلوعی، محمود، بازیگران عصر
پهلوی، ص 472 و 519 و 486؛
ج 2، ص 699 ؛ دلدم، اسکندر،
زندگی و خاطرات امیر عباس
هویدا، صص 107، 110، 203،
281).
منبع:
کتاب
رشیدیانها به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 339