تاریخ سند: 15 خرداد 1342
متن سند:
تیمسار ریاست ساواک
با اقداماتیکه شب گذشته انجام گردیده است بیم آن میرود که روز جاری در
قم تظاهراتی بنفغ خمینی انجام گردد.
یک گروهان سرباز گارد که فعلاً در قم
هستند اجازه هیچگونه اقدامی را ندارند و استعداد شهربانی قم نیز برای
جلوگیری از حوادث بسیار کم است.
1
15 /3 /42199 بدیعی
0630 /15 /3مهری
توضیحات سند:
1 ـ خاطره حضرت آیت الله علی
مشکینی از وقایع 15 خرداد 42
س ـ زمینه های حرکت حوزه
علمیه قم در فروردین 42 که
مصادف با سالروز وفات امام
صادق بود و منجر به سرکوبی
شدید توسط عمال رژیم گشت
چه بود و خاطرات شما از این
فاجعه چیست؟
ج ـ از چند ماه قبل از فروردین
42 بدنبال تصویب لایحه
انجمنهای ایالتی و ولایتی و
حذف سوگند بکتاب (قرآن) از
آن و رفراندم قلابی شاه و مواد
استعماری شش گانه نطفه جنبش
و انقلاب اسلامی توسط مراجع
تقلید و روحانیت مبارز که در
راس آن امام خمینی قرار داشت
بسته شد و با صدور اعلامیه ها
از طرف مراجع و تلگرافات و
طومارهای فراوان به پشتیبانی
از خواست روحانیت از طرف
مردم و انعقاد مجامع وعظ و
سخنرانی و گاهی تظاهرات و یا
تعطیل بازار و نظایر آن موجی
تازه و حرکتی انقلابی در جامعه
مسلمان بوجود آمد و حوزه
علمیه قم در آن ایام شاهد
مراجعه مردم مسلمان ایران
بانواع گوناگون بمراجع تقلید بود
طلاب و محصلین و اساتید
حوزه نیز در روشنگری ملت با
صدور اعلامیه ها و ایراد
خطابه ها نقشی بزرگ داشتند.
تا
آنکه از طرف امام و بعضی
دیگر از مراجع عید نوروز
بعنوان عزای ملی اعلام گردید و
در سراسر ایران بساط شادی و
برگزاری مراسم عید برچیده شد
و مردم شهرستانها برای اعلام
همبستگی و تماس نزدیک با
مراجع در ایام عید رهسپار قم
گردیدند یک روز قبل از
تحویل سال امام خطابه ای
بسیار مهیج در مسجد اعظم
ایراد فرمودند و موجی از
احساسات و نفرت علیه حکومت
بوجود آوردند.
روز اول فروردین که مصادف با
سالروز شهادت امام صادق (ع)
بود در منزل مراجع مجلس
عزاداری برقرار بود و ایادی
محمدرضا برای بهم زدن مجلس
در منزل امام شروع باخلالگری
نمودند ولی با تهدید امام مواجه
شدند و لذا از انجام برنامه ای که
داشتند منصرف گردیدند.
عصر آنروز در مدرسه فیضیه
مجلس معظمی از طرف بعضی
از مراجع تقلید حضرت آیه اللّه
گلپایگانی منعقد شده بود و
عده ای از همان مأمورین با
لباس معمولی با فریاد جاویدشاه
در هنگام سخنرانی مجلس را
بهم زدند و بضرب و جرح طلاب
و محصلین و شکستن درب و
پنجره حجرات مدرسه مشغول
گردیدند و تاحدود یکساعت از
شب این وضع ادامه داشت و در
سراسر شهر محیطی پر از رعب
و وحشت پدید آوردند و در هر
کوی و برزن بفردی از
روحانیون که برخورد میکردند
از زدن و توهین فروگذار
نمی نمودند.
و حدود سه روز عصرها در
خیابانهای مرکزی شهر عده ای
چماق بدست از همان مأمورین
شعار و خطابه علیه روحانیت و
زدن و فحاشی می پرداختند.
و یأس و ناامیدی عده ای را
فراگرفته و میرفت تا سرکوبی
دولت نتیجه ای منفی در جنبش
پدید آورد ولی با خطابه ای که
امام روز دوم فروردین یعنی
روز دوم حادثه فیضیه و
اعلامیه ای آتشین تحت عنوان
شاه دوستی یعنی غارتگری،
شاه دوستی یعنی درهم کوبیدن
اسلام و حوزه های علمیه و شاه
دوستی یعنی...
روح تحرک و
شجاعت و امید را در همه مردم
دمید و تمام نقشه های حکومت
را نقش برآب ساخت و از حادثه
فیضیه موجی خروشان در تمام
ایران بوجود آورد و در فاصله
آن حادثه تا 15 خرداد با
اعلامیه ها و خطابه ها و
روشنگری که از طرف حوزه
علمیه و سایر قشرهای روشن
میشد مبارزه در سطحی وسیع
قرار گرفت و در محرم آنسال
دستجات عزاداری و مجالس
وعظ محور عزا و مصیبت را
فیضیه قرار دادند.
تا آنکه شاه مجبور شد دست
بیک عمل حاد بزند و در
دوازدهم محرم (15 خرداد) امام
وعده زیادی از روحانیون و
علماء را دستگیر و به دنبال این
دستگیری یک هیجان عمومی
در تهران و قم و کاشان و
بسیاری از شهرستانها پیدا شد و
برای سرکوبی ملت حدود 15
هزار نفر را برگبار گلوله بستند.
کیهان 29 شهریور 1358
صفحه6
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مدرسه فیضیه به روایت اسناد ساواک صفحه 68