تاریخ سند: 26 دی 1342
موضوع : حیدرى صائبى و
حزب ایران نوین
متن سند:
شماره : اداره دوم عملیات782 /322 تاریخ : 26 /10 /42
موضوع : حیدرى صائبى و
حزب ایران نوین
هفته گذشته حیدر صائبى نماینده مجلس شوراى ملى که به کارخانه سیمان رى جهت مذاکره با رئیس کارخانه در مورد اعزام کارگران به جلسه حزب ایران نوین و نیز تشکیل جلسه سندیکائى در خود کارخانه رفته بود در دفتر کارخانه با حضور عباس فروتن کارمند فنى ـ خسروى رئیس دفتر کارگزینى ـ محمد منفرد ـ افتخار نورى و هاشمى کارمند دفتر و کارگزینى کارخانه و 3 نفر دیگر ضمن صحبت درباره تشکیلات حزب ایران نوین اظهار داشته : پس از بازگشت اعلیحضرت همایونى از مسافرت اروپا آقاى علم نخستوزیر فعلى معزول و حسنعلى منصور به نخستوزیرى منصوب مىشود و چون سازمانهاى ادارى کشورى متناسب با تحولى که در کشور صورت گرفته نیست و چندین هزار کارمند زائد در وزارتخانهها هستند که باید از ادارات اخراج شوند اینگونه اصلاحات در حکومت آقاى منصور انجام خواهد گرفت و علت آن که حکومت حزبى در ایران برقرار و منصور قبل از نخستوزیرى خود اقدام به تشکیل حزب کرده این است که منصور در دوره نخست وزیرى خود چندین هزار کارمندان زائد ادارات را اخراج مىکند و اصلاحات دیگرى را انجام مىدهد و عناصر ناراضى چون دست به تظاهرات و دادن میتینگ مىزنند و با دستههاى
چند هزار نفرى در خیابانها شعار مىدهند و جلو مجلس شوراى ملى مىآیند لذا حزب به این جهت تشکیل شده که در موقع تظاهرات ناراضىها و کارمندان اخراجى دولت براى سرکوبى تظاهرکنندگان و ناراضىها به جاى استفاده از قواى انتظامى از کارگران عضو حزب ایران نوین استفاده کنیم و اعضاء حزب را جهت کتکزدن و متفرق کردن متظاهرین به جلو مجلس شوراى ملى اعزام داریم. صائبى اضافه مىنماید از این به بعد مصلحت در این دیده شده که در مواقع شورش و تظاهرات به جاى نیروهاى انتظامى کارگران و اعضاء در مقابل آنها ایستادگى کنند و زد و خورد نمایند و نیروى انتظامى پشت سرکارگران و اعضاء حزب قرار گیرند و خود من هم (صائبى) مسئول تشکیلات کارگرى و سندیکائى ایران هستم و مأموریت دارم که کارگران را با هم متشکل کنم و ائتلاف بین سندیکاها صورت گیرد تا در موقع لزوم به شرح بالا از وجود کارگران استفاده شود.
24 /10
28 /10
بخش 321 و 322
4 نسخه در بخش مجلس و بخش 321
در پرونده حزب ایران نوین بایگانى شود 30 /10 /42
منبع:
کتاب
حزب ایران نوین به روایت اسناد ساواک - جلد 1 صفحه 305