تاریخ سند: 6 اسفند 1329
وزارت جنگ
متن سند:
تاریخ: 6 /12 /1329
وزارت جنگ
اداره مرزبانی
1 . مهندس افخم حکیمی
2 . محمد عبدالله گرجی
3 . رادسرشت
4 . پدرام1
5 . غلامرضا یمین2
6 . اژدری
7 . مرتضی خجندپور3
8 . شهنائی
9 . صمصامی
10 . علامه وحیدی4
11 . وحید
12 . روستائیان
[ناخوانا] به اداره روستایی خیلی علاقه دارد و فعلاً مهندس اژدری را که هم در [ناخوانا] سابقه از [ناخوانا] عقب هستند رئیس است که جزایری آورده.
______________________
1. محمدحسن پدرام رازی فرزند محمدجواد در سال 1300ش در تهران به دنیا آمد. لیسانس تاریخ و جغرافیا گرفت و در آموزش و پرورش به تدریس مشغول شد. در خلاصه سوابق وی آمده است: « آموزگار دبستان و دبیرستانهای تهران . رئیس دفتر معاونت فنی آموزش و پرورش . رئیس ناحیههای 10 و 4 آموزش و پرورش تهران . معاون اداری استان تهران . معاون تعلیماتی اداره کل استان مرکز . 2 سال (تا سال 1348ش) رئیس فدراسیون دوچرخه سواری آموزشگاههای کشور . مدیرکل تربیت بدنی . مدیرکل امتحانات و با حفظ سمت سرپرست امور حفاظت ادارات و دفاتر مستقر در آن اداره کل.
پدرام که در ابتدا عضو حزب ملیون بود و سپس به حزب ایران نوین پیوسته بود، در سال 1352ش، یک دوره 30 ساعته آموزش حفاظتی را در ساواک گذراند و در سال 1356ش مشاور وزیر شد. اسناد ساواک . پرونده انفرادی
2. غلامرضا یمین، فرزند محمد در سال 1293 ش در تهران به دنیا آمد. از دانشسرایعالی در رشته علوم تربیتی و فلسفه لیسانس گرفت. وی دبیر دبیرستانهای تهران در سال 1320، مامور خرید تریاک در مشهد سال 1322، رئیس اداره بازرسی فنی اوراق سال 1328، بازرس وزارتی سال 1340، مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان غربی و استان مرکزی، معاون وزارت آموزش و پرورش سال 1349 که به علت بدنامی و سوءاستفادههای مالی در سال 1350 برکنار شد. مشاور وزیر در سال 1351، رایزن فرهنگی و سرپرست مدارس ایران در عراق سال 1353، عضو شورای آموزش و پرورش و جشنهای 2500 ساله آموزش و پرورش و از اعضای حزب مردم بود. وی به اخاذی، جعل و فروش دیپلم، ارتشا و اختلاس و بیعفتی معروفیت داشته است. اسناد ساواک . پرونده انفرادی
3. مرتضى خجندپور، در سال 1288 ش در تهران متولد شد. در سال 1311 وارد خدمت وزارت فرهنگ شد و سالهاى متمادى در دبیرستانها به تدریس پرداخت. وی به تدریج به معاونت ادارى، ریاست ادارى، دبیرکمیته پیکار با بیسوادى و بازرسى ریاست اداره فرهنگ حومه رسید و سپس ریاست بازرسى فرهنگ استان تهران را عهدهدار گشت.
روزنامه خدنگ، شماره 633 سال 1338.
4. محمدعلی علامه وحیدی، در سال 1278 ش در کرمانشاه به دنیا آمد. وی معروف به علامه وحیدی روحانینمایی بود که در جوانی جزو نزدیکان آیتالله شهرستانی به شمار میرفت، اما به علت خیانت و جعل نامهای در حمایت از شخص بزهکاری با مهر آیتالله شهرستانی، آیتالله شهرستانی وی را از خود راند و مهر خود را نیز شکست. از نکات جالب توجه زندگی وحیدی این است که سپهبد امیراحمدی (از نزدیکان رضا شاه) طی تلگرافی او را مجتهد قلمداد میکند و علامه وحیدی نیز از حرف او برای اجتهاد خود استفاده میکند و بر همین اساس نیز نیابت تولیت مدرسهی سپهسالار به وی سپرده میشود.
وی با کنار گذاشتن لباس روحانیت وارد مجلس شورای ملی شد و در دورهی بیستم مجلس به هنگام آغاز نطقش گفت: «به نام خدا و شاهنشاه»
او پس از اظهار این جمله که «شاه خدای روی زمین است»، مورد اعتراض سردار فاخر حکمت قرار گرفت. حکمت به وی گفت اینجا خانهی ملت است و کسی حق ندارد سخنان کفرآمیز به زبان آورد و او را وادار به ترک تریبون کرد.
شاه و دستگاه تبلیغاتی او از وحیدی به عنوان یک مجتهد و مرجع تقلید یاد میکردند. وحیدی برای نخستین بار از پشت تریبون مجلس به حضرت امام (ره) اهانت کرد. سخنانش به قدری توهینآمیز و بیشرمانه بود که ساواک آن را موجب گسترش اعتراضات مردم و روحانیت دانست. محمدعلی وحیدی در 22 فروردین 1358 اعدام شد.
منبع:
کتاب
سپهبد حاجعلی کیا و سازمان کوک - کتاب اول صفحه 38