تاریخ سند: 10 آبان 1348
درباره : اظهارات آیت اله گلپایگانی
متن سند:
از : 316
محترما معروض می دارد.
برابر اعلام ساواک قم
روز 1 /8 /48 مجدالدین مصباحی (از
روحانیون افراطی شیراز و اخیرا از وی رفع
ممنوعیت از منبر شده) با آیت اله گلپایگانی و
فرزندش سیدمهدی ملاقات نموده و قبل از
انجام ملاقات، سیدمهدی، آیت اله گلپایگانی را
تحریک نموده موقعی که مصباحی1 نزد آنها
آمد به طور مظلومانه بگوید از اینکه در نظر
دارند سینما را در قم افتتاح کنند ناراحت است
و چنانچه این تصمیم عملی شود زندگی کردن
برای آنان در قم مشکل است و از مصباحی
بخواهد که در این زمینه با آیت اله
شریعتمداری مذاکره کند تا او نیز اقدامی به عمل آورد.
پس از ورود مصباحی به منزل آنان گلپایگانی از ممنوع المنبر شدن مصباحی اظهار ناراحتی
کرده است.
مصباحی گفت در تهران با فلسفی واعظ تماس گرفتم.
عقیده فلسفی بر آن بود که با
تیمسار مقدم ملاقات کند و به همین جهت مشارالیه (مصباحی) با تیمسار ملاقات و مدت دو
ساعت مذاکره کرده است.
نامبرده افزود تیمسار مقدم از آیت اله گلپایگانی و فرزندش
سیدمهدی گله می کرد و موقعی که ایشان اظهار گله می کرد نامبرده (مصباحی) خوشحال شده
زیرا وی (گلپایگانی) تا حدی تودهنی به دستگاه زده و همین مقدار هم خوبست و اضافه کرد
تیمسار مقدم اظهار داشت.
شاه سخنرانی گلپایگانی را گوش داده و خیلی ناراحت شده است (در
این موقع گلپایگانی خوشحال شده و خندیده است).
تیمسار مقدم از او (مصباحی) خواسته
است به گلپایگانی بگوید سینمای قم در شرف اتمام است و اگر سخنرانی نکرده بود بهتر بود.
مجدالدین مصباحی ضمن تأیید اقدامات گلپایگانی از اینکه نامبرده سکوت خود را شکسته و از
افتتاح سینما جلوگیری می کند ابراز خرسندی
نموده است.
سیدمهدی گلپایگانی اظهار داشت سینما به
حسب ظاهری به نام بشارتی است ولی هفت
میلیون ریال پول به او داده اند و برای خود
دولت است و افزوده ما حاضریم سینما را
بخریم.
مصباحی در پاسخ او گفت تیمسار
مقدم می گوید تأسیس سینما مهم نیست و این
جبر زمان است.
آیت اله گلپایگانی از مصباحی پرسید به عقیده
او چه کاری باید بکند زیرا این کار از تبعید
خمینی بدتر است چون تبعید خمینی برای
دین افتخار بود و افزود اگر از طرف دولت
سختگیری هم بشود باید اقدامی بکند.
مجدالدین مصباحی گلپایگانی را تشویق به
انجام اقداماتی در این مورد نموده است سپس آیت اله گلپایگانی از مصباحی نحوه مذاکره
تیمسار مقدم را سئوال کرد وی جواب داد تیمسار قدری تند و مقداری هم با ملایمت صحبت
کرد ضمنا اظهار داشت شاه به این خوبی که طرفدار دین است چرا موقعی که به شیراز آمد به
استقبال او نرفتید مصباحی به تیمسار گفته است مگر کسی که به استقبال شاه نرفت جزو
مخالفین است؟ گلپایگانی گفت با این وضع معلوم می شود نوار سخنرانی او را نزد شاه برده اند
ولی او (گلپایگانی) در این سخنرانی به شاه توهین نکرده بلکه به سازمان امنیت و دولت اهانت
نموده و در پاسخ سیدمهدی که اظهار داشت بالاخره شما به شاه توهین کردید گفت منظورش
شاه نبوده فقط گفته است مأمورین جریانات را به عرض شاه نمی رسانند تا دستور جلوگیری
بدهد.
آیت اله گلپایگانی در خاتمه ضمن انتقاداتی از اقدامات مأمورین.
از مصباحی خواسته است با
فلسفی واعظ مذاکره کند تا با شاه و دستگاه تماس بگیرد و مطالب را بگوید.
سیدمهدی گفت
دستگاه یا امام جمعه تهران را جهت مذاکره به
قم اعزام دارد یا تیمسار یزدان پناه را.
گلپایگانی اظهار داشت غالبا این واسطه ها آدم
خوبی نیستند و حرفهای ما را به شاه
نمی رسانند.
متعاقب این جریانات مجدالدین مصباحی با
محمدتقی فلسفی در تهران ملاقات و مطالب
را به اطلاع وی رسانیده و به همین جهت
فلسفی واعظ روز 6 /8 /48 ضمن مذاکره
خصوصی با گلپایگانی اظهار داشت مصباحی
در تهران با وی ملاقات و در مورد
سوءتفاهماتی که در امور داخلی قم شده
صحبت و مصباحی از فلسفی خواسته است
ترتیبی بدهد تیمسار مقدم به قم برود تا
گلپایگانی با ایشان مذاکره کند.
گلپایگانی گفت جریان به این نحو نبوده بلکه موقعی که مصباحی ناراحتی او (گلپایگانی) را
مشاهده کرد نظر وی را در مورد ملاقات با فلسفی استعلام نموده تا شاید مشارالیه اقدامی بکند
لیکن نامبرده اظهار داشته بعید به نظر می رسد دستگاه به حرف فلسفی ترتیب اثر بدهد ولی به
هر حال چنانچه اقدامی به عمل آید که رفع سوءتفاهم بشود مانعی ندارد ولی نه به آن معنی که
هر چه دستگاه بگوید گلپایگانی اقدام کند.
فلسفی اظهار داشت هم اکنون تیمسار مقدم در مسافرت هستند ضمنا سرکار سرهنگ نشاط2
که سرپرست کتابخانه اوقاف در قم است و قبلاً کارمند سازمان امنیت بوده و کارهای روحانیون
تهران به عهده او واگذار شده بود بعضا به مقالات او (فلسفی) می رود و مدتی پیش که با او تماس
گرفته از وی درخواست نموده چنانچه شخص مورد اعتمادی را نزد آیت اله گلپایگانی بفرستند،
ممکن است برخی از مسائل حل شود و سرهنگ نشاط امروز (6 /8 /48) ضمن تماس تلفنی
اظهار داشت پیام را به عرض تیمسار ریاست ساواک رسانده تیمسار فرموده اند آقای علی صافی
(پیشکار گلپایگانی) که مورد اعتماد آیت اله
است به تهران بیاید تا با وی مذاکره شود.
فلسفی به گلپایگانی پیشنهاد می کند بهتر
است یکی از این دو کار انجام شود.
اول اینکه با
سرکار سرهنگ نشاط در قم تماس گرفته و
مطالب گفته شود تا مشارالیه به عرض مقامات
برساند.
دوم اینکه صافی به تهران بیاید تا وی
(فلسفی) موجبات ملاقات او را با مسئولین امر
فراهم نماید.
گلپایگانی اظهار می دارد ساعت
0830 روز 7 /8 /48 ـ مجددا در این زمینه
تماس خواهد گرفت.
نظریه :
محرک اصلی آیت اله گلپایگانی در امر مخالفت
با اقدامات دولت فرزند وی سیدمهدی
گلپایگانی است و این شخص با مهارت خاصی
پدرش را در کلیه امور راهنمائی و تحریک می کند و می توان گفت در صورتی که سیدمهدی در
دستگاه گلپایگانی وجود نداشت اقدامات مضره پدرش به حداقل ممکن می رسید و شاید اصولاً
با توجه به ضعف اراده گلپایگانی فعالیتی از وی مشهود نمی شد و آیت اله گلپایگانی شخصا
کوشش می کند از هر فرصتی به نفع خود بهره برداری نماید از جمله سخنرانی اخیر وی در مورد
سینما بوده که ضمن آن انتقاداتی از مسئولین امر نموده و قبلاً در یکی از مذاکرات خصوصی
خود اظهار داشته بود منظور او حمله به شاه بوده و هم اکنون که ظاهرا مطمئن شده سخنرانی او
را به شرف عرض همایونی رسانده اند ضمن ابراز خرسندی از این موضوع به منظور تبرئه خود
اظهار داشته مقصودش اهانت به مقام شامخ سلطنت نبوده است.
ضمنا با توجه به اینکه از طرف ساواک نسبت به مجدالدین مصباحی فوق العاده ارفاق شده و
علیرغم فعالیتهای ضدمیهنی وی با منبر رفتنش موافقت گردیده معهذا همچنان به رویه
ناصواب خود ادامه داده و طبق سیرت باطنی خود که همواره برخلاف اقدامات اساسی و
مترقیانه دولت است گام بر می دارد و نمونه آن
اظهارات مشارالیه در مشهد و تحریک
گلپایگانی به جلوگیری از گشایش سینما در قم
می باشد.
مراتب استحضارا معروض گردید.
رئیس بخش 316 ـ ازغندی
رئیس اداره یکم عملیات و بررسی ـ ثابتی
به فرموده آقای فلسفی که در این مورد تلفنی با اینجانب تماس گرفته
بود صحبت و به او گفته شد که آمدن صافی به تهران مانعی ندارد و قرار
شد که پس از آمدن صافی به منزل فلسفی شخص اخیر مراتب را به
اینجانب اطلاع دهد تا وقت ملاقات تعیین شود.
طباطبائی 11 /5
پی نوشت مدیریت کل : به عرض رسید مقرر فرمودند با صافی
ملاقات شود.
13 /8
یک در پرونده افراد مندرج در گزارش ضمیمه شد در پرونده شیخ
علی صافی بایگانی شود
ضمنا اصل در گزارش های خبر در پرونده محمدرضا گلپایگانی
است ـ اوانی 13 /8
توضیحات سند:
1ـ آقای سیدمجدالدین مصباحی شیرازی از خطبا نامی شیراز در سال 1308 شمسی در شیراز متولد دوره ادبیات را در
زادگاه خود گذرانده سپس در درس های فقه و اصول مرحوم آیت الله آقای حاج سید نورالدین (نایب الامام) و مرحوم آیت الله
حاج شیخ بهاءالدین محلاتی شرکت کرده آنگاه با مسافرت به اصفهان از محضر علمای برجسته اصفهان بهره مند گردیده،
پس از مدتی به شیراز مراجعت و با اشتغال به تبلیغ و سخنرانی در منبر به خدمات خود به مردم مسلمان آن دیار پرداخت.
ر.ک: گنجینه دانشمندان، شریف رازی، جلد 5، صفحه 461 با تلخیص.
2ـ سرهنگ نشاط فرزند حسن در سال 1283 در اصفهان به دنیا آمد.
وی دوره دبستان را در اصفهان گذرانید و سپس وارد
دبیرستان شبانه روزی آمریکایی در تهران شد و تا کلاس دهم در آن کالج درس خواند.
در سال 1300 کارمند دژبانی ستاد
ارتش بود و پس از مدتی به ژاندارمری منتقل شد.
وی در اواخر مهرماه 1304 جذب آموزشگاه ستوانی ارتش گردید.
نشاط
در 12 آذرماه 1335 بازنشسته شد و از دهم بهمن ماه 37 دوره آموزشی ورود به ساواک را طی کرد و وارد ساواک شد.
ضامن و رابط وی برای ورود به ساواک، پاکروان بود که در آن هنگام معاونت رئیس ساواک را بر عهده داشت.
در سال 1340
به دفتر روابط عمومی راه یافت و پس از انتقال به ساواک تهران در 27 /11 /42 و سپری کردن بخشی از دوران خدمت، به
سال 1344 به ریاست دفتر روابط عمومی منصوب شد و در پی برکناری بختیار، در همان سال از عضویت در ساواک استعفا
کرد.
او جهت درمان بیماری سفرهایی به اسرائیل داشته است.
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی حاج سید محمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 585