تاریخ سند: 8 آبان 1350
موضوع : جلسه روضه خوانی متشکله در مسجد هدایت
متن سند:
رونوشت گزارش خبر شماره 13050 /20 ه 12 ـ منبع 1430
در جلسه مذکور سید محمود طالقانی از ساعت 1230 به طور ایستاده آغاز
سخن نمود و چنین اظهار داشت سالهای قبل در مورد نماز جمعه صحبت کردیم
بدین معنی که چرا این نماز فراموش شده و اگر هم خوانده می شود جنبه عمومی
ندارد و یا به طور نمایشی برگزار می شود و این روزها کارهای ما از کوچک و
بزرگ به صورت نمایش و تآتر درآمده است مثلاً سالهای قبل مردم در این مسجد
جمع می شدند حالا هم جمع
می شوند قیافه مردمی که
دیروز در اینجا بودند امروز
مشاهده نمی شود.
مردم
تحرک خود را از دست
داده اند و تعهد که لازمه دین
است در کسی نیست و
هیچ کس احساس مسئولیت
نمی کند و همین که از این
مسجد بیرون رفت و بعد از
روز عید فطر دین را
می بوسد و کنار می گذارد به
تجربه ثابت شده است
کسانی که بیشتر دم از ولایت
می زنند خود فاقد آن هستند
کیست که خصائص
جوانمردی و شجاعت علی را بشنود و ناخودآگاه به او محبت نورزد مسلما کسی
که فضایل علی را بشنود و به او ارادت پیدا نکند در ذاتش خلل وجود دارد ما
مسلمانان تمام موضوعات اعم از سینما.
تآتر.
حضرت عباس و قرآن را با هم
تطبیق نموده و بخورد یکدیگر داده ایم.
انسان متعهد گناه نمی کند چون گناه انسان
را از تکامل بازمی دارد ولی تعهد انسان را به کمال نزدیک می کند حال باید دید که
چرا وضع ما با وجود این ولایت و قوانین درست اسلام بدین گونه درآمده است
باید بگویم که ما ولایت طاغوت را قبول کرده ایم چون بعد از وفات پیغمبر
مردم دوباره شیطانها را زنده کردند و سیر ارتجاعی را پیمودند اگر پیغمبر رهبر
بود با مرگ او نباید اسلام فراموش بشود چون کسی که با مرگ رهبر و یا خطای
یک عالم، دین خود را از دست بدهد معلوم می شود این شخص از اول هم
مسلمان نبوده است.
باز هم باید عرض کنم مردم به طور عادت و نمایش همه
چیز و همه اصلاحات را از این هیکل و وجود من می خواهند اگر به آنها هر چه
گفته شود تأیید می کنند ولی از خودشان تحرکی نشان نمی دهند.
سخنرانی
طالقانی در ساعت 1300 به اتمام رسید.
سپس سیدحسین هاشمی خیاط چند
مسئله از روی
توضیح المسائل بیان داشت
و در ساعت 1400
عبدالمجید معادیخواه واعظ
بالای منبر رفت و درباره
داستان موسی و فرعون
سخنرانی نمود و گفت این
داستانها طوری است که هر
دو طرف قضیه را نشان
می دهد اصلاً اگر فرعون
نباشد باید با چه کسی
مبارزه کرد چون فرعون
مظهری از باطل بود و موسی
می خواست این باطل را
خنثی کند.
همیشه
حکومتهای باطل باعث
پیدایش و خلقت یک امت می شوند.
در زمان فرعون همیشه یک دسته به نام
روشنفکر موی دماغ فرعون بودند و دسته متظاهر هم در قوم بنی اسرائیل.
طرز
حکومت فراعنه طوری بود که بعضی مواقع روشنفکرها را می خواستند و به آنها
گوشزدهایی می کردند تا آنها مهره بی اثر باشند و در نتیجه پایه های حکومت
خویش را بر اختلاف این دو گروه قرار می دادند و در زمان فرعون نسبت به ضعفا
ظلم و بی دادگری می شد.
بعضی مواقع انسان در برابر ظلم با سکوت مبارزه
می کند.
سخنرانی معادیخواه در ساعت 1445 پایان یافت و مجلس ختم شد
تعداد شرکت کنندگان حدود 300 نفر و اشخاص شناخته شده عبارت بودند از
آقایان محمدعلی رجائی.
علوی.
محمدعلی قیومی هوشیار.
احمدعلی بابائی.
مهندس دبیر.
مهندس بازرگان.
علی دانش منفرد.
محمدجواد رجائیان.
صدراله
واثقی.
طهماسبی.
حاج موسی ابریشمچی.
حسین و ابوالحسن طالقانی فرزندان
سیدمحمود.
حاج عبداله خزائی.
حاج حسین صبحدل.
حاج حسین بنی.
محمدصادق اسلامی.
حسام الدین انتظاری.
رادنیا.
اسماعیل کریمخانی.
مصطفی
صادقی.
حاج احمد صادق.
محمدجواد اشکان نژاد.
علی اکبر پوراستاد.
سیدباقر
ابطحی.
محمد بهفروزی.
حکیمی.
جعفری.
محمد بسته نگار.
حاج جواد علی اله.
سیدابراهیم موسوی حسینی، علی، جهانگیر و حسین عدالت منش.
میرزائی.
وفائی.
حجت اندوهی.
سخا1 کارمند پست و تلگراف.
واحدی دانشجوی
دانشکده پلی تکنیک.
احمد فراهانی.
قیصری.
عبداله حسینی.
خلیل شالچی.
شیخ مصطفی رهنما.
دکتر جواد باهنر.
اسدی دبیر دبیرستان مروی.
حاج عیسی
موسوی و پسرانش به اسامی احمد، نقی و علی اکبر.
نظریه شنبه : شنبه نظری ندارد.
نظریه یکشنبه : سیدمحمود طالقانی ممنوع المنبر
است لیکن همه ساله در ایام ماه مبارک رمضان به طور ایستاده و یا نشسته
سخنرانی می کند در صورت لزوم مقرر فرمایند از طریق شهربانی کل کشور به
وی در این مورد تذکرات لازم داده شود.
نظریه سه شنبه : نظریه یکشنبه مورد
تأیید است.
نظریه چهارشنبه : نظریه سه شنبه مورد تأیید است.
رونوشت برابر اصل است اصل در شماره 123017 می باشد.
در پرونده 27781 بایگانی شود.
توضیحات سند:
1ـ ساواک در گزارشی به تاریخ
6 /8 /51 نامبرده را چنین
معرفی کرده است:
«سخا کارمند پست و تلگراف:
این شخص کاملاً شناخته شده
نیست لیکن قبلاً شاگرد مغازه
کفاشی داودیان واقع در لاله زار
مقابل پیراهن مترونو بالاتر از
سینما متروپل لاله زار بود.
او به
سیدمحمود طالقانی علاقه دارد
و در حق او دعا می کند و یک
بار می خواست از او برای
مهندس قاسم شکیب نیا معاون
وزارت پست و تلگراف برای
انجام کارش توصیه بگیرد ولی
از بعد تبعید شدن طالقانی بیشتر
از یکی دو بار در مسجد هدایت
دیده نشده است.
»
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد هدایت به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 294