تاریخ سند: 18 دی 1342
پیرو شماره: 8501/1/10/1342
متن سند:
گیرنده: ریاست ساواک تهران تاریخ: 18 /10 /1342
شماره: 3243/ ل م
پیرو شماره: 8501 /1 /10 /1342
طبق گزارش مامورین طلاب مشروحه زیر که اکثراً افرادی مخالف دولت و افراطی میباشند قصد دارند جهت تبلیغ در ماه مبارک رمضان به پاکستان و کویت و سایر شیخ نشینهای خلیج فارس مسافرت نمایند چون اغلب آنها فاقد گذرنامه و پروانه عبوری مرزی میباشند امکان دارد از طرق غیرمجاز مسافرت نمایند مقرر فرمایند در مرز از عبور آنها جلوگیری و یا از دادن گذرنامه خودداری شود.
ضمناً تعدادی که فعلاً در محل هستند وسیله شهربانی به ساواک قم معرفی خواهند شد تا تعهد عدم خروج از کشور از آنها گرفته شود.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت قم. بدیعی
1ـ شیخ علی دوانی عازم کویت 2ـ سید جواد الیاسی عازم کویت 3ـ سید تقی محصل همدانی کویت 4ـ شیخ مرتضی ناطق از خراسان عازم قطر 5ـ شیخ نعمت الله ادیبی عازم دوبی 6ـ شیخ حسین تهرانی کویت 7ـ شیخ علیاکبر کافی خراسانی کویت 8ـ حاج سید محمد رضا سعیدی1 کویت 9ـ شیخ محمد منتظری یزدی کویت 10ـ شیخ ابوالقاسم خزعلی بروجردی 2 کویت 11ـ سید احمد امامی اصفهانی 3 قطر الدوحه 12ـ سید عبدالحسین مشکوه قطر 13ـ سید عباس معصومی قطر 14ـ حاج سید مصطفی علوی قطر 15ـ سید علی جان مدنی پاکستان
اصل در پرونده حوزه علمیه 209 م. و
از آقای منتظر در مورد اخذ تعهد عدم خروج از کشور سئوال شد اظهار داشته که چنین تعهدی به شهربانی نسپردم و [ناخوانا] داشتن
توضیحات سند:
1. شهید آیتالله سید محمدرضا سعیدى خراسانى در دوم اردیبهشت ماه 1308 ﻫ ش در منطقه «نوغان» مشهد دیده به جهان گشود. دروس ابتدایى را نزد پدرش سید احمد آموخت و در دوران نوجوانى به لباس روحانیت درآمد. او براى ادامه تحصیل به مشهد رفت و منطق و اصول را نزد عالمان برجستهاى چون: ادیب نیشابورى، شیخ هاشم قزوینى، شیخ کاظم دامغانى و شیخ مجتبى قزوینى فرا گرفت. پس از پایان دروس سطح به شهر قم هجرت کرد و از محضر آیات عظام بروجردى و میرزا هاشم آملى کسب فیض کرد. با راه یافتن به محضر درس حضرت امام خمینى(ره)، جزو نامدارترین شاگردان ایشان شد و با دریافت لبّ اسلام ناب محمّدى، تلاشهاى سیاسىاش آغاز گردید. اولین بار در آبادان به خاطر سخنرانى علیه حکومت دستگیر شد که با وساطت آیتاللهالعظمى سیدحسین بروجردى آزاد گردید. پس از آن به فرمان ایشان براى تبلیغ و تدریس به کویت رفت و چند سال در این کشور اقامت گزید. در حادثه 15 خرداد 1342که منجر به دستگیرى امام خمینى(ره) شد، در کویت رژیم شاه را به باد انتقاد گرفت و با ارسال نامه براى مراجع مقیم نجف، آنها را از خطرى که جان امام را در ایران تهدید مىکرد، مطلع نمود. پس از چند ماه به قصد زیارت حضرت امام با لباس مبدل وارد ایران شد و به دنبال تبعید ایشان از ترکیه به نجف، خود را به آنجا رسانید و براى بهتر شناساندن امام به علما و مدرسین حوزهی علمیه، تلاش فراوانى کرد. او در مسیر مبارزه علیه رژیم شاه بارها توسط ساواک تحت تعقیب قرار گرفت، دستگیر شد و ممنوعالمنبر گردید. وى در ماجراى کاپیتولاسیون، به شدّت علیه مستشاران آمریکایى به انتقاد پرداخت. پس از بازگشت به قم، به دعوت عدهاى از مؤمنین جنوب شرقى تهران، به مسجد موسىبنجعفر (علیهالسلام) آمد و ضمن اقامه نماز جماعت در آنجا، مسجد را به صورت پایگاهى قوى علیه رژیم شاه درآورد. در سال 1345به اتهام اقدام علیه امنیت کشور دستگیر و 66 روز بازداشت بود. سال بعد به طور مخفیانه به عراق رفت. در سال 1347 به فرمان امام مأمور جمعآورى کمک براى فلسطینیان شد. در اردیبهشت 1349 در اعتراض به مشارکت سرمایهداران آمریکایى در اقتصاد ایران سخنرانى کرد. او ورود سرمایهگذاران آمریکایى به ایران را خیانتى در راستای کاپیتولاسیون و قراردادى استعمارىتر از تنباکو مىدانست و با سخنان تند، نامهها و بیانیههاى افشاگرانه، رژیم شاه را سخت به وحشت مىانداخت. به همین دلیل در روز 11 خرداد 1349 مأموران با هجوم به منزل وى، او را دستگیر و به زندان قزلقلعه بردند. مدت 10 روز تحت شدیدترین شکنجهها قرار گرفت و استقامت کرد تا آنکه سرانجام مأموران ساواک با طرح مرموزى در روز 20 خرداد 1349 با قطع برق زندان و یورش به سلولش، با پیچیدن عمامه به دور گردنش، وى را به شهادت رساندند. در تاریخ 21 خرداد، جنازه شهید براى مراسم کفن و دفن به قم انتقال یافت. ساواک براى جلوگیرى از حرکت مردم، به طور مخفیانه جنازه را دفن کرد؛ در حالى که در مراسم دفن، به غیر از چند نفر ساواکى و شاهد محلى تنها سید محمد سعیدى، فرزند آن شهید حضور داشت. رئیس ساواک براى جلوگیرى از شرکت مردم و روحانیون در مراسم ترحیم شهید آیتالله سعیدى، دستور داد کسانى که در این زمینه تبلیغ یا فعالیت کنند به مدت سه سال تبعید شوند. در حالى که جو خفقان و وحشت در همه جا حاکم بود و ساواک از تشکیل مجالس ترحیم براى شهید ممانعت مىکرد، جمعى از مردم تهران، در حالى که روحانى مجاهد آیتالله سید محمود طالقانى و دکتر عباس شیبانى در جلو جمعیت در حرکت بودند، با بازگشایى مسجد موسىبن جعفر (علیهالسلام) که از تاریخ بازداشت شهید بسته بود، اولین مجلس ترحیم را براى او برگزار کردند. به همین علت در تاریخ 22 خرداد، آیتالله طالقانى و دکتر شیبانى بازداشت شدند و در قم، طلاب حوزه علمیه با انتشار اطلاعیهاى از کیفیت شهادت آیتالله سعیدى، از توطئهها و اقدامات اخیر رژیم پرده برداشتند.
یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیتالله سیدمحمدرضا سعیدى، تهران مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1376
2. آیتالله ابوالقاسم خزعلى، فرزند غلامرضا در سال 1304ﻫ ش در بروجرد متولد شد. تا ده سالگى در همان شهرستان به فراگیرى دروس پرداخت، سپس با خانواده راهى مشهد مقدس گردید و پس از طى دوره متوسطه، در سال 1321، در مدرسه نواب و مدرسه حاج حسن، ادبیات عرب و فقه را آموخت. سپس به قم مهاجرت کرد و مدت دوازده سال، محضر حضرت آیتاللّه بروجردى و دو سال محضر حضرت امام خمینی(ره) را درک کرد. آیتاللّه خزعلى در درس آیتاللّه محقق داماد تلمذ و از محضر مرحوم آیتاللّه علامه طباطبایى درک فیض کرد. ایشان در کنار تحصیل، به تدریس و تبلیغ مشغول گردید.
در خطابه و منبر، شهرت ویژهاى داشت و چون حافظ قرآن کریم و نهجالبلاغه امیرمؤمنان بود بر محتواى و غناى منبرشان افزوده مىشد. حضور در صحنه سیاسى، مبارزه با رژیم ستمشاهى، تحمل زندان و رنج تبعید، وی را بیش از پیش مشهور کرد. در سال 1349 به جرم امضاى اعلامیه تأیید مرجعیت آیتاللّه خمینى به سه سال تبعید محکوم شد که شش ماه آن را تحمل کرد. سال 52 به بندر گناوه تبعید شد که پس از شش ماه مجددا او را به دامغان تبعید مىکنند. در سال 1354 او را از مسجد الجواد تهران ربوده به زندان قزل قلعه منتقل کردند که 48 روز آن در انفرادى بود. در اردیبهشت سال 57 فرزندش حسین خزعلى در قم توسط نیروهاى گارد رژیم پهلوى به شهادت رسید. در دوران انقلاب اسلامى، بالاخص حضور در شوراى نگهبان، ایشان را به عنوان یکى از فقهاى والامقام معرفى و متمایز کرده است. آیتالله خزعلی در شهریور 1394 دار فانی را وداع گفت.
3. حجت الاسلام سید احمد امامى اصفهانی، در سال 1312 ﻫ ش در شهر اصفهان دیده به جهان گشود. در سن 12 سالگى وارد حوزه علمیه اصفهان شد و در محضر علماى بزرگى همچون مرحوم معلم حبیب آبادى، مرحوم آیتالله قودجانى، آیتالله فیاض و والد بزرگوار خویش مرحوم حاج آقا عطاءالله امامى به تحصیل علوم اسلامى پرداخت. آنگاه به قم عزیمت کرد و مدت 15 سال از محضر مراجع و علماى جلیلالقدرى نظیر آیات عظام حاج آقا سیدحسین طباطبایى بروجردى، مرحوم علامه سیدمحمدحسین طباطبایى، آیتالله سیدمحمد مجاهدى، آیتاللّه سیدمحمدباقر سلطانى و حضرت امام خمینى (ره) کسب فیض کرد. وى پس از مراجعت به اصفهان، ضمن تدریس در حوزه، به وعظ و خطابه پرداخت. از سال 1342 او همواره در سخنرانیهایش از نهضت حضرت امام (ره) حمایت و سعى وافر در افشاى ماهیت رژیم پهلوى مىکرد. به همین دلیل توسط ساواک بازداشت و مدتی زندانی شد. یکى از اقدامات فرهنگى پرارزش وى، تأسیس کتابخانه بزرگ «الزهراء» است. او جهت جمعآورى کتب مورد نیاز آن کتابخانه، به چند کشور اسلامى مسافرت کرده بود. سرانجام آیتالله سید احمد امامى در 4 آذرماه 1372 در محل کتابخانه «الزهراء» در سن 60 سالگى بر اثر سکته قلبى به دیار باقى شتافت. از ایشان افزون بر 100 جلد کتاب بر جاى مانده که از جمله آنها مىتوان «چرا جمهورى اسلامى؟» و «روش رهبران انقلابى ما» را نام برد.
ر.ک : اطلاعات، 14 دى 1372، ص 8
رسالت، 15 دى 1372، ص 4
منبع:
کتاب
حجتالاسلام و المسلمین علی دوانی به روایت اسناد ساواک صفحه 21