تاریخ سند: 2 فروردین 1344
متن سند:
از : اصفهان
به : مرکز شماره : 761
آیت الله میلانی از مشهد تلگرافی به حاج شیخ حسین خادمی1 در اصفهان
تلگراف کرده است که امسال به واسطه نبودن خمینی در ایران عید نداریم
موضوع را به وعاظ بگوئید که روی منابر به اطلاع مردم برسانند خادمی صبح
روز 1 /1 /44 به عده ای از وعاظ این مطلب را بیان نموده و از آنها خواسته است
در موقع مقتضی روی منابر ادا نمایند.
صدقی
فوری ابلاغ و سئوال شود
1ـ یقین دارم چنین تلگرافی نشده باید عین تلگراف را به بینید و اگر صحت دارد رونوشت آن را از
تلگرافخانه بگیرید
2ـ آیا روی منابر کسی چنین مطلبی را گفته است یا خیر و اگر کسی اظهار کرده چه عملی کرده اید
3ـ در صورت جعلی بودن تلگراف فورا باید خادمی به عنوان نشر اکاذیب تحت تعقیب قرار گیرد.
بخش 321 روی ماده 1 امروز صبح تلگراف به مشهد و اصفهان صادر شد نسبت به ماده 2
از مشهد و اصفهان و نسبت به ماده 3 آن را به ساواک اصفهان ابلاغ و نتیجه را بخواهید 3 /1 /44
توضیحات سند:
1 ـ همانطور که در متن سند
ملاحظه می فرمایید، اقدام
آیت الله میلانی دایر بر ارسال
پیام برای اعاظم روحانیت در
شهرها و استانهای مختلف
ایران، به منظور تحقق بخشیدن
به نوعی مبارزه منفی علیه رژیم
پهلوی و تسرّی دادن آن به
اجتماع با استفاده از حساسترین
فرصت در ایام سال که مردم
ایران در هر کوی و برزن و
براساس رسم دیرینه در ایام
عید نوروز به دید و بازدید
یکدیگر می روند، به شدت
ساواک را سردرگم و آشفته
نموده بود.
به همین جهت رییس
ساواک دستور پیگیری و
مراقبتهای ویژه علیه آیت الله
میلانی در مشهد و آیت الله
خادمی در اصفهان را صادر
می نماید.
قابل ذکر است،
آیت اللهمیلانی این قبیل نامه ها و
پیامها را برای دور ماندن از
تجسّس و دسترسی ساواک به
وسیله پیک ویژه ارسال
می نموده اند، و گزارش ساواک
اصفهان به مرکز یا عنوان
«تلگراف» نتیجه مسموعات و
تجسسهای اجتماعی ساواک
اصفهان می باشد.
از این رو
ارزیابی های اولیه ساواک از
این موضوع در حد «حدس و
گمان» بوده است.
از آنجا که
آیت الله میلانی مشابه نامه
ارسالی به اصفهان به علمای
شهرستانهای دیگر نیز ارسال
نموده اند.
ساواک خرم آباد به نامه
آیت الله میلانی که برای آیت الله
حاج عیسی جزائری خرم آبادی
ارسال نموده اند دسترسی پیدا
می نماید، که این امر موجبات
ایجاد تضییقات و فشارهای
مضاعف ساواک علیه آیت الله
میلانی را فراهم می نماید.
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی سید محمدهادی میلانی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 295