تاریخ سند: 28 مرداد 1349
موضوع: اظهارات حسین تقیزاده سالاری درباره 28 امرداد
متن سند:
از: 9/ ﻫ تاریخ:28 /5 /1349
به: 322 شماره: 32214/ ﻫ
موضوع: اظهارات حسین تقیزاده سالاری درباره 28 امرداد
در ساعت 9 روز 28 /5 /49 حسین تقیزاده سالاری به روستاییانی که به مناسبت سالگرد قیام ملی 28 مرداد1 مشغول پایکوبی و اجرای رقص بودند اشاره نمود و اظهار داشت که چطور این ملت بیچاره و بدبخت را به چه وضعی میرقصانند. ارواح شکمشان قیام کردند. مسخره بازی است واقعاً.
نظریه یکشنبه: اعمال و رفتار حسین تقیزاده تا حدود امکانات تحت مراقبت قرار دارد.
توضیحات سند:
1. کودتای 28 مرداد: طرح انجام کودتا و دخالت نظامی در ایران از ابتدای روی کار آمدن دولت مصدق و نهضت ملی شدن نفت در نزد برخی از جناحهای حاکم بر انگلستان وجود داشت، اما انسجام نیروهای طرفدار ملی شدن نفت و مخالفتهای اولیه دولت آمریکا با اقدام نظامی موجب به تأخیر افتادن این امر شد. نیروهای انگلستان با فعال نمودن شبکههای جاسوسی خود و نفوذ در تشکیلات نیروهای ملی و مذهبی و ایجاد تفرقه بین آنها از یک سو و روی کار آمدن ژنرال آیزنهاور از حزب جمهوریخواه در آمریکا، که از افزایش قدرت حزب توده در ایران و گسترش نفوذ شوروی و انعقاد قرارداد بازرگانی با این کشور وحشت داشت از سوی دیگر، باعث شد که سازمان سیا برای اولین بار عملیات کودتای نظامی در یک کشور خارجی را تجربه نماید. طرح کودتا از سوی آمریکاییها عملیات «تی. پی. آژاکس» نام گرفت و کرمیت روزولت به منظور اجرای این امر به ایران آمد و انگلیسیها نیز کریستوفر وودهاس را مأمور این کار کردند و نام عملیات خود را «عملیات چکمه» گذاشتند. در داخل ایران نیز شبکه مخفی شاپور ریپورتر (فرزند اردشیر جی از حامیان اصلی رضاخان در کودتای سوم اسفند 1299) و اسدالله علم و برادران رشیدیان، تحت حمایت خانواده صهیونیستی لرد روچیلد انگلیسی به نام «عملیات بِدامَن» فعالیت میکردند. وظایف این گروه نفوذ در رهبری احزاب و سازمانهای سیاسی و مذهبی و ایجاد ناامنی و هرج و مرج در کشور و به آتش کشیدن و غارت اموال مردم بود. نمونه بارز این کار، تظاهرات متعدد حزب توده به بهانههای مختلف، وجود سرلشکر فضلالله زاهدی (عامل اصلی کودتا) در مصدر وزارت کشور، رخنه شکبرانگیز شمس قناتآبادی در بیت آیتالله کاشانی (با توجه به سوابق وی در بعد از کودتا) و قتل افشارطوس توسط باند دکتر مظفر بقایی و دهها عملیات دیگر، زمینهساز اهدافی بود که در نهایت محمدرضا پهلوی با حمایت دولتهای آمریکا و انگلیس، فرمان عزل محمد مصدق را صادر و در شب 25 مرداد سال 1332 به وسیله سرهنگ نعمتالله نصیری (فرمانده گارد جاویدان و رئیس بعدی ساواک) به وی ابلاغ نمود، ولی قبل از هر اقدام دیگری، نصیری توسط سرهنگ ممتاز (رئیس کلانتری یک) بازداشت و کودتا خنثی گردید. محمدرضا پهلوی پس از این واقعه به همراه ثریا اسفندیاری (همسر) و محمد خاتمی (خلبان) و ابوالفتح آتابای (آجودان) خود ابتدا به کلاردشت و رامسر و از آنجا به عراق و سپس، به ایتالیا گریخت. مجدداً در روز 28 مرداد سال 1332 کودتاچیان از سردرگمی، انفعال، بیبرنامگی دولت (علیرغم اطلاع قبلی از وقوع کودتا از جمله نامه مورخه 27 مرداد 1332 آیتالله کاشانی(ره) که با پاسخ سرد و منفی دکتر مصدق مواجه گردید)، استفاده کرده و نظامیان با کمک اراذل، اوباش، چاقوکشان و فواحش تهران به خیابانها ریختند و در عصر همان روز کار دولت مصدق را خاتمه دادند و نخستوزیر به همراه چند تن از وزرای کابینه، خود را تسلیم نمودند و سرلشکر فضلالله زاهدی با فرمان شاه که از قبل صادر شده بود، به نخستوزیری کودتا منصوب گردید و محمدرضا پهلوی نیز بعد از سه روز به ایران بازگشت و بر مصدر قدرت نشست.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 06 صفحه 375