صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش خبر موضوع : جلسه هیئت اجرائیه حزب ایران

تاریخ سند: 8 دی 1357


گزارش خبر موضوع : جلسه هیئت اجرائیه حزب ایران


متن سند:

در ساعت 1600 مورخ 8 /10 /57 جلسه هیئت اجرائیه حزب ایران با شرکت دکتر شاپور بختیار، عبدالحسین ثنائی، ابوالفضل قاسمی، دکتر گلشنی در منزل دکتر بختیار تشکیل گردید دکتر بختیار گزارش ملاقات خود را با منصور در ساعت 900 مورخ 7 /10 /57 عنوان کرد و اضافه نمود که با توجه به شرایط زیر حاضر به پست نخست وزیری میباشد.
1ـ منصور برای مدتی بخارج مسافرت نمایند.
2ـ شورای سلطنت تشکیل گردد.
3ـ ساواک منحل شود.
4ـ ارتش در دست دولت قرار گیرد.
که موارد فوق مورد قبول منصور نیز قرار گرفته است.
جلسه مذکور در ساعت 1730 خاتمه یافت.
نظریه شنبه : قرار است مجددا در ساعت 1730 روز جاری جلسه شورای جبهه ملی در منزل دکتر شاپور بختیار تشکیل گردد.
ضمنا دکتر شاپور بختیار پس از ملاقات با منصور با دکتر کریم سنجابی نیز تماس گرفته و موضوع را با وی در میان گذاشته است.
1 نظریه یکشنبه : منبع مورد اعتماد است و بصحت گزارشات وی اطمینان حاصل است.
ضمنا شنبه توجیه گردید که در جلسه امروز جبهه ملی نیز شرکت و اخبار مکتسبه را بموقع گزارش نماید.
نظریه سه شنبه : نظریه یکشنبه مورد تائید است.
نظریه چهارشنبه : نظریه سه شنبه تائید میگردد.
ضمنا مراتب قبلاً تلنفگرامی باستحضار رسیده است.

توضیحات سند:

1ـ منبع ساواک که خود در این جلسات شرکت داشته از جزئیات امر خبر نمی دهد.
اما در برخی منابع مانند «پرسشهای بی پاسخ در سالهای استثنایی» مهندس احمد زیرک زاده می نویسد : «به او (بختیار) گفتم این عمل تو جبهه ملی را متلاشی می سازد.
موافقت خمینی را نمی توانی به دست آوری و در نتیجه دیگر نخست وزیر ملت نخواهی بود.
فقط نخست وزیر شاه و در ردیف سایر نخست وزیران گذشته خواهی بود.
تظاهرات ادامه خواهد داشت و تو مجبور خواهی شد به روی مردم تیراندازی کنی ؛ مردمی که مدت سی سال ادعای طرفداری آنها را داشته ای.
و اگر شاه از ایران خارج شود، اتکای تو فقط به ارتش است و تو از کجا می دانی ارتش در اختیار تو باقی خواهد ماند.
او برای همه اینها جواب داشت...
می گویند بعضی از رجال سیاسی با وجودی که تاریخ را خوب می دانند ولی در موقع عمل آن را فراموش می کنند...
استنباط من این است که دکتر بختیار یک مانور سیاسی کرده است.
او در حدود یک ماه با شاه و درباریان در مذاکره بود و به توافقی که بعدا اعلام خواهد کرد رسیده و نخست وزیرش محقق گشته است ولی برای اعلام آن می خواهد قبلاً موافقت جبهه ملی را کسب کند.
جبهه ملی در آن زمان تشکیلاتی نداشت و در حقیقت جبهه ملی همان تروکیا یعنی دکتر سنجابی، دکتر بختیار و داریوش فروهر بود...
.
» (ص 229 تا 231) جان.
دی استمپل در کتاب «درون انقلاب ایران» در این مورد می نویسد که بختیار «با همکاران خود ملاقات کرد تا آنها را برای همگامی با خود متقاعد کند.
باقی مانده رهبری جبهه ملی با جدایی آشکار بختیار تکان خورد.
سنجابی حسادت می ورزید ؛ فروهر نگران افتادن شکاف بین مخالفین بود و از این می ترسید که ممکن است بختیار برا او پیشی گیرد.
پس از سه ساعت تلخی و تندی و حرفهای طعنه آمیز با یکدیگر، پیشنهاد بختیار را ردّ نمودند و روز بعد او را از جبهه ملی اخراج کردند.
» (ص 221)

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 22 صفحه 410


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.