تاریخ سند: 27 اردیبهشت 1348
دادستان محترم دیوان عالی کشور
متن سند:
تاریخ: 27 /2 /1348
دادستان محترم دیوان عالی کشور
محترماً با توجه به اینکه جامعه بهائیان در تهران و سایر شهرستانهای ایران دارای املاک و مستغلاتی بودهاند که به نام جناب شوقی ربانی1 به ثبت رسیده و شخص مزبور در کتاب قرن بدیع نوروز 101 قسمت چهارم صفحه 49 و احصائیه تطبیقی و سایر آثار و الواح خود که به منزله وصیت نامه است و دفاتر لجنه املاک ملی امری بهائیان ایران تصریح نموده است که املاک و اماکن و اراضی موجوده در اقلیم ایران و سایر نقاط جهان جزو موقوفات عامه و متعلق به عموم است و املاک و اراضی مزبور مفصل و در کلیه نقاط ایران و جهان موجود است که مستخرجه کتاب بدیع و سه فقره رونوشت گواهی مالیات بر ارث وزارت دارائی و عین جلد چهارم کتاب بدیع و احصائیه تطبیقی برای توضیح قسمتی از آن رقبات با فتوکپی مدارک و اسناد به ضمیمه پرونده 44 /1191 شعبه 3 بازپرسی دادسرای تهران که با صدور قرار بیاساسی به دادگاه 5 استان به کلاسه 1082 /5- 47 فرستاده شده، به عرض میرساند:
جناب شوقی ربانی در تاریخ 12 /8 /36 بدون اولاد و پدر و مادری که در قید حیات باشند، در لندن به شهادت میرسد و ذکرالله خادم نه2 و دکتر علی محمد ورقا و تیمسار بازنشسته شعاع الله علائی و علی اکبر فروتن و حبیباله ثابت و هادی رحمانی شیرازی و هیئت مدیره شرکت سهامی امناء و دکتر مهدوی3 سردفتر 25 تهران و ممیزین و کارمندان ثبت اسناد و املاک و دارائی که مشخصات آنان در پروندههای مربوطه مشخص و معین است، به شرکت و وکالت منوچهر قائممقامی وکیل دادگستری جهت حیف و میل نمودن ماترک متوفی به تنظیم صلحنامههای 47308 – 20 /10 /36 و 47434 – 16 /11 /36 و 47948 – 12 /3 /37 در دفترخانه 25 تهران پرداخته و قبل از انجام انحصار وراثت و تعیین وراث قانونی و همچنین تعیین سهمالارث هر یک از وراث و پرداخت مالیات بر ارث و مالیات بر صلح و تعیین پلاک و مشخصات مورد صلح، برخلاف موازین مواد 32 و 40 آئین دفاتر اسناد رسمی، مزورانه به دکتر علی محمد ورقا مصالحه مینمایند و دکتر علی محمد ورقا نیز بدون انجام حصر وراثت و پرداخت مالیات بر ارث و مالیات بر صلح وراث و تعیین پلاک و مشخصات مورد صلح و پرداخت مالیات بر درآمد صلح، به شرکت سهامی امناء که خودشان در تاریخ 1 /2 /37 تشکیل میدهند، تحت شماره 47948 – 12 /3 /37 دفترخانه 25 تهران مصالحه مینماید و شرکت سهامی امناء بدون ذکری از املاک و اراضی و اماکن در اساسنامه خود، سرمایه 287 میلیون دولار را طبق اساسنامه مربوطه به سه میلیون تومان نقدی معرفی میکند که ضمن اختفای نقل و انتقالات املاک و اراضی و اماکن از پرداخت مالیات بر ارث و مالیات بر دو صلح انجام یافته و مالیات بر درآمد و حق الثبت که بالغ بر یکصد میلیون تومان میشود، خودداری مینماید و بعد که مقامات اداری و قضائی مستحضر میشوند در تاریخ 26 /7 /37 به وکالت منوچهر قائممقامی که یکی از کلاهبرداران بوده است، با اخذ 1054 سهم از 15000 سهم اقدام به حصر وراثت مینمایند و شرکت سهامی امناء با اغفال کارکنان ثبت و تبانی با ممیزین و کارشناسان اداره دارائی و ثبت با فعل و انفعلاتی به دستیاری منوچهر قائممقامی بدون درج معاملات قطعی در اسناد مالکیت قبل و اعلام آن به اداره دارائی و اخذ مالیات بر ارث به موجب صلحنامههای تنظیمی اسناد مالکیت جدید به نام شرکت سهامی امناء مینمایند و شرکت سهامی امناء قبل از تعیین مالیات بر ارث و مالیات بر صلح و مالیات بر درآمد دولت، اراضی و املاک را به قطعات مختلف تقسیم و تفکیک مینمایند و به اشخاص انتقال میدهند؛ من جمله یکی از این رقبات پلاک 3742 بخش 3 تهران واقع در امیرآباد بالای جلالیه قبرستانی به نام گلستان جاوید بوده که طبق نامههای شماره 1178 /23 /4155- 19 /2 /42 و 1561 /23 – 15 /3 /40 شهرداری تهران مورد اعتراض شهرداری نیز واقع شده؛ معذالک با فعل و انفعالاتی سند مالکیت این رقبه را بدون رعایت قوانین و مقررات ثبتی و نظریه شورای عالی ثبت، به نام شرکت سهامی امناء تبدیل یافته و شرکت مزبور آن را به قطعات مختلف تفکیک نموده و به اشخاص انتقال داده است و با اینکه اداره ثبت و کارشناسان و مهندسین در موقع تقسیم و تفکیک پلاک 3741 بخش سه تهران را با وجود قبور، میدانستند گورستان عمومی است، نه باغ مشجر و میدانستند جنبه عمومی دارد، نه خصوصی و میدانستند وراث هنوز مالیات بر ارث و مالیات بر صلح انجام شده را پرداخت ننمودهاند و برابر رأی شورای عالی ثبت که طی شماره 5842/م – 23 /4 /42 ابلاغ گردیده توافق بین وراث نسبت به تقسیم ماترک حاصل نشده و مشخصات مورد صلح هر یک از وراث در صلحنامهها قید نشده، اقدام به صدور سند مالکیت به نام شرکت سهامی امناء مینمایند.
نکته جالبتر آنکه [برای اینکه] از پرداخت مالیات بر ارث و دو صلح و مالیات بر درآمد دولت و ادای حق الثبت شرکت که بالغ بر یکصد میلیون تومان میشود، نجات یابند، با دسیسه و تبانی نسبت به نقل و انتقالات املاک در محضر و اداره ثبت، مزورانه اقدام نموده و پلاکهای اصلی را قبل از انجام حصر وراثت و پرداخت مالیات بر ارث به قطعات مختلف تفکیکی تقسیم و ورقه مالکیت صادر نموده و برای انحراف مأمورین و کارشناسان مالیات بر ارث و مالیات بر درآمد، یک قطعه از سیصد قطعه را بدون اشاره به سوابق امر به نام پلاک اصلی سند صادر و دریافت مینمایند و موقع بازدید مأمورین و کارشناسان مالیات بر ارث آن پلاک مجزا شده را ارائه میدهند که علاوه بر تقلیل مالیات بر ارث و اضمحلال نمودن نقل و انتقالات قبلی، مبالغ هنگفتی از مالیات دولت را به نفع خود تصاحب نمودهاند و بازپرس محترم با علم به عملیات مزورانه کلاهبرداران و با عدم توجه به مواد 32 و 40 آئین نامه دفاتر اسناد رسمی و ماده 374 قانون امور حسبی و قسمت اخیر ماده 22 ثبت و نظریه شورای عالی ثبت، مراتب را بزه ندانسته، مبادرت به صدور قرار منع پیگرد کلاهبرداران و خیانتکاران میگردد؛ ضمن ابطال حق و حقوق اینجانبان مبلغ یکصد میلیون تومان درآمد دولت را مضمحل و اراضی و املاک و اماکن عمومی را به یک عده کلاهبردار و خیانتکار تسلیم میکند.
لذا مراتب را به استحضار آن دادستان معظم رسانیده که ضمن حفظ حق و حقوق اینجانبان و حقوق عمومی، نظریه عالی را نسبت به نوع بزه، امر به ابلاغ فرمایند که آیا میتوان با مدارک و دلایل و اسناد فوقالذکر، مواد قانون را نقض نمود و با جمله «به علت عدم وقوع بزه» کلاهبرداران را با چنین عملیات خائنانه از چنگال عدالت رهائی داد یا خیر؟
با تقدیم احترامات فائقه
سرهنگ بازنشسته یداله ثابت راسخ
ماده 32 . در کلیه اسناد و معاملات املاک باید شماره پلاک و حدود و فواصل ملک مورد معامله تصریحاً قید گردد.
ماده 40 . در مورد معاملات وراث متوفی نسبت به املاک مورد معامله را وقتی میتوان تنظیم و ثبت نمود که گواهینامه انحصار وراثت در دست داشته و بین آنها در سهمالارث توافق باشد.
ماده قسمت اخیر 22 ثبت . در مورد ارث هم ملک وقتی در دفتر املاک به اسم وراث ثبت میشود که وراث و انحصار آنها محرز و در سهمالارث بین آنها توافق بوده و یا در صورت اختلاف حکم نهائی در آن باب صادر شده باشد.
ماده 274 قانون امور حسبی . در صورتی که ورثه بخواهند ملک غیرمنقولی که به نام مورث ثبت شده است به نام آنها ثبت گردد، باید تصدیق انحصار وراثت یا رونوشت گواهی شده آن را که مشتمل بر تعیین سهام باشد، به اداره ثبت تسلیم نمایند.
رأی شورای عالی ثبت . «موضوع در جلسه مورخه 3 /4 /42 شورای عالی ثبت مطرح و به شرح ذیل رأی داده شد.»
«تطبیق سند حاکی از صلح بر پلاکهای معین بدون اینکه در صلحنامه ذکر پلاک و سایر مشخصات شده باشد، چون نظر قضائی است باید به حکم دادگاه باشد مگر اینکه طرفین به تنظیم سند دیگر ذکر پلاک و سایر مشخصات با رعایت مقررات توافق نمایند از نظر مالیات بر ارث اعم نسبت به آنچه که سند مالکیت صادر نشده ماده 13 قانون اصلاح قانون مالیات بر ارث و نقل و انتقالات بلاعوض نماید رعایت شود و آنچه سند مالکیت صادر شده اگر مالیات بر ارث تأدیه نشده، اداره دارائی میتواند بر طبق مقررات اقدام مقتضی به عمل آورد. رئیس اداره امور املاک ثبت کل
رونوشت به حضور تیمسار ریاست محترم سازمان امنیت و اطلاعات تقدیم میگردد.4
به بخش مربوطه ارسال شد
ث – الف – 630 ارائه شود. 2 /3 /48
توضیحات سند:
_
1. شوقی افندی فرزند دختری عباس افندی، موسوم به عبدالبهاء است که بنا بر وصیت وی، به جانشینی او منصوب شد. وی تحصیل کرده دانشگاه امریکائی بیروت و دانشگاه آکسفورد بود. جانشینی شوقی افندی نیز، مانند موارد قبل، سبب مشاجرات و انشعابات دیگری در میان بهائیان شد. در واقع، عبدالبهاء نسبت به آنچه پدرش تعیین کرده بود، تجدیدنظر کرد و برادرش، محمد علی افندی، را که باید بعد از او به رهبری بهائیان میرسید، کنار گذاشت و سلسله ولایت امرالله را تأسیس نمود، که نخستین آنها شوقی بود و پس از آن باید در نسل ذکور وی ادامه مییافت، که این روند بنا بر سیاستگذاری کسانی که این تشکیلات را به وجود آورده و به هدایت آن مشغول بودند، ادامه نیافت و در سال 1336ش که شوقی از دنیا رفت، رهبری تشکیلات از حالت فردی خارج و به مجموعهای به نام «بیت العدل» سپرده شد.
2. ذکرالله خادم نُه در سال 1328ش در تهران به دنیا آمد. پدرش که میرزا حسنعلی نوری او را نصرالله خطاب میکرد، لقب خادم را از الواح بهائی برای خود انتخاب کرد. ذکرالله خادم از تربیتشدگان و مربیان مدرسه تربیت و ترجمه اداره مالیه تهران بود. او به عنوان متصدی فرهنگی شرکت نفت در جنوب و منشی سفارت عراق از سال 1310 تا 1323ش اشتغال به کار داشت. وی در بسیاری از کنفرانسهای قارهای بهائیان در اروپا و امریکا و ... شرکت داشت و مسافرتهای تبلیغی برای تشکیلات بهائیت انجام میداد. ص 251
رک: واکاوی در لجنه، نقش بهائیان در پیدایش و استمرار رژیم پهلوی، مریم صادقی
3. احمد مهدوی دامغانی در سال 1306ش در مشهد به دنیا آمد. در دانشکده معقول و منقول و دانشگاه تهران تا دریافت دکترای زبان و ادبیات فارسی تحصیل کرد و در تهران اقامت گزید و به تدریس مشغول شد. وی مدت یک سال نیز از سال 1353 تا 1354ش، در دانشگاه مادرید به تدریس عرفان اسلامی پرداخت.
وی که در کار سردفتری نیز مشغول بود و ریاست دفتر اسناد رسمی 25 تهران را به عهده داشت ، از سال 1354ش، پس از بازگشت از اسپانیا، رئیس کانون سردفتران اسناد رسمی شد.
او پس از پیروزی انقلاب اسلامی به امریکا رفت و ضمن اقامت در آنجا، به تدریس در دانشگاه هاروارد و پنسیلوانیا مشغول گردید.
4. این نامه یکی از سلسله شکایات و دعاوی چندگانهای است که سرهنگ بازنشسته یدالله راسخ علیه «محفل ملی بهائیان» مطرح نمود ولی در همه موارد مدعیات او با اعمال نفوذ سران بهائیت رد گردید.
منبع:
کتاب
حبیب ثابت پاسال به روایت اسناد ساواک صفحه 263