موضوع: اقدامات اخیر طلاب قم
متن سند:
از: 312
موضوع: اقدامات اخیر طلاب قم
محترماً به عرض میرساند
برابر اعلام تلفنی ابهری1 روز 2 /2 /1351 چند تن از طلاب افراطی مقیم قم به منازل آیاتالله شریعتمداری ـ گلپایگانی و نجفی مرعشی مراجعه و از آیات مذکور تقاضا مینمایند به عنوان اعتراض به احکام صادره اداره دادرسی در مورد معدومین و محکومین سازمان آزادیبخش ایران2 وابسته به جمعیت به اصطلاح نهضت آزادی3 از روز یکشنبه کلاسهای درس حوزه علمیه قم را تعطیل نمایند که آیتالله شریعتمداری با این امر مخالفت ولی آیتالله گلپایگانی در این زمینه پاسخ مساعدی به آنان داده است. مضافاً به اینکه همفکران طلاب مذکور به همین منظور در نظر دارند در تهران به آیتالله خوانساری4 نیز مراجعه نمایند. به ساواک قم اعلام گردید سریعاً محرکین امر شناسایی و دستگیر که برابر اعلام ساواک مذکور روز جاری چهار نفر از طلاب محرک به شرح زیر دستگیر میگردند:
1- مهدی ربانی املشی 5 2- شیخ محمدعلی گرامی 3- شیخ محمد یزدی 4- احمد جنتی لادانی
ضمناً در مورد شناسایی و دستگیری طلاب محرک در تهران نیز مراتب به ساواک تهران و کمیته مشترک ضد خرابکاری اعلام گردید. مراتب استحضاراً معروض میگردد.
توضیحات سند:
1. ابهری نام مستعار احمد عباسی داماد آیتالله شریعتمداری است.
2. منظور همان سازمان مجاهدین خلق (منافقین) است : یکی از گروههای چریکی و مسلحانه است کـه در دهه 1340 و 1350 به فـعالیت پرداخت. محمد حنیفنژاد، سعید محسن و علیاصغر بـدیعزادگان بنیانگذاران ایـن گـروه بودند که از دوران دانشجویی در فـعالیتهای نهضت آزادی شرکت داشـتند. نـامبردگان در سال 1344 ابتدا گروهی به نـام جنبش رهـاییبـخش ایـران بر اساس الگوی سـازمان الفـتح پیریزی کردند و در اواخر سال 1347 پس از سه سال کـار در زمینه ساختار تشکـیلاتی، مطالعه و بـررسی انـقلابها و شناخت نسبی از جامعه ایران و نیز تدوین برنامههای آموزشی برای ترویج عملیات مسلحانه به تنظیم و تدوین استراتژی خـود پرداخته و به سازمان مجاهدین خلق تغییر نام دادند. اعضای این سازمان در صدد بـودند تـا همزمان با برگزاری جشنهای دو هزار و پانصد سـاله شـاهنشاهی در سال 1350 عملیات مسلحانه گستردهای در سـطح کشور صورت داده و برخی از مناطق و اماکن حساس را منفجر نـمایند، لیکن واسطه تهیه اسلحه به نـام شاهمراد دلفانی که از عناصر ساواک بـود در درون سـازمان نفوذ کرد و اطلاعات قابل توجهی از سازمان و عناصر و برنامههای عملیات نظامی آنان را در اختیار ساواک گـذاشت کـه مـنجر بـه دستگیری سران سـازمان و اکثریت اعضای آن گردید. افراد باقیمانده سازمان موفق شدند با مخفی شدن در خانههای امن و مسلح شدن، شـروع بـه تـجدید سازمان و فـعالیت نـمایند و در سالهای 51 و 52 و 53 عملیات مسلحانه خود را تشدید کردند و در جریان این فعالیتها عدهای از آنها دستگیر و یا کشته شدند و در اوایل سـال 1354 بـاقیمانده اعضای سازمان اختلاف ایـدئولوژیک پیدا کـردند و ساواک نیز با استفاده از فـرصت برای ضربه زدن بیشتر به سازمان بیانیه اعلام موضع ایدئولوژیک را در بیرون از سـازمان انـتشار داد و در این مرحله بـخش قـابل توجهی از نیروهای سازمان بـه مارکسیسم روی آوردند و فـقط عده کمی از جناح مسلمان تـغییر روش ندادند و به رغم فشارها و مشکلات فراوان با عناوین جدید همچون گروه مهدیون در اصفهان، گروه شیعیان راستین در همدان، گروه فریاد خلق خاموش در تبریز و ... به فعالیت خود ادامه دادند. به هر حال دستگیری و کشته شـدن عدهای از اعضای سازمان اجازه فعالیت بیشتر را از این سـازمان گرفت و تنها با اوجگیری انقلاب در اواخـر سـال 1356 و 1357 توانستند بـه فـعالیت مـجدد رو بـیاورند ولی در بـه حـرکت درآوردن ملت مسـلمان ایـران و اجتماعات عظیم مـردمی و اعتصاباتی که رژیم را از پای درآورد نقش چشمگیری نداشتند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی با اتخاذ روشهای متضاد و حرکات منافقانه نهایتاً به رویـارویی بـا انقلاب پـرداخـتند. انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی، انفجار دفتر نخستوزیری و ترور بسیاری از شخصیتهای نظام اسلامی و افراد عادی از جمله جنایات منافقین است. در واقع رسماً در سـال 1360 دست بـه اقدامات مسلحانه زدنـد کـه بـا مقابله قـهرمانانه نـهادهای انـقلابی و مردم نهایتا به غرب پناهنده شده و بعدها ننگ همراهی و همدستی با صدام را گردن نهادند. (ر.ک: ساواک و نقش آن در تحولات داخلی رژیم شاه، تقی نجاریراد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ تروریسم ضدمردمی، دفتر سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)
3. نهضت آزادى ایران: جمعى از نیروهاى مذهبى جبهه ملى در اردیبهشت سال 1340فعالیت تشکّلى را رسما اعلام کردند و عنوان نهضت آزادى را بر آن نام نهادند. این تشکّل که با هماهنگى و اذن دکتر محمد مصدق شکل گرفت خود را وفادار به قانون اساسى مشروطیت و پیرو راه مصدق معرفى نمود. با اوجگیرى نهضت روحانیت به رهبرى حضرت امام خمینى، نهضت آزادى با حفظ مواضع خود به آن پیوست. در بازگشت تاریخى امام در بهمن 57 مهندس بازرگان از مؤسسین این نهضت بر اساس قولى که در فرانسه مبنى بر پذیرش اصول انقلاب داده بود به فرمان امام به نخست وزیرى دولت موقت منصوب شد. اما دولت موقت مهندس بازرگان به دلیل گرایشهاى سیاسىاش از اهداف رهبرى انقلاب به مرور فاصله گرفت و اختلاف مبانى فکرى خود را با اصول انقلاب آشکار ساخت و زمینه را براى بازگشت مجدد آمریکائیها مهیا مىکرد. بروز این گرایش منجر به اشغال لانه جاسوسى امریکا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام شد که دولت موقت را مجبور به استعفا کرد. از آن پس نهضت آزادى نیز به صف مخالفین انقلاب پیوست و به عنوان یک اهرم فشار علیه ایران در دوران هشت سال دفاع تبدیل شد.
4. آیتالله العظمی سیداحمد خوانسارى، فرزند حاج سید یوسف در 1 مهر 1270 ﻫ ش در شهر خوانسار متولد شد. مقدارى از ریاضیات و علوم مقدماتى و سطح را در زادگاهش فرا گرفت و سپس براى ادامه تحصیل به اصفهان رفت و در آن شهر خارج فقه و اصول را از محضر آیات عظام حاج میرمحمد صادق مدرس اصفهانى و آخوند ملاعبدالکریم گزى و میرزا محمدعلى تویسرکانى فراگرفت و بعد از طى مراحل، براى تکمیل معلومات خود به نجف عزیمت نمود و در آنجا دو سال در درس مرحوم آخوند خراسانى و چندین سال هم در درس مرحوم حاج سیدمحمدکاظم یزدى و آیتالله نائینى و استادان دیگر شرکت جست تا به مدارج عالیه رسید و در سال 1305 به ایران مراجعت کرد و با اقامت در اراک از محضر آیتالله عبدالکریم حائرى استفادههاى علمى فراوانى برد. بعد از انتقال حوزه علمیه از اراک به قم، ایشان نیز بعد از مدتى به قم آمد و نماز جماعت فیضیه به ایشان واگذار شد. در مدتى که در قم بود از مدرسین و فضلاى برتر حوزه علمیه به شمار مىرفت و در درس خارج فقه وى شاگردان مبرزى چون امام موسى صدر شرکت مىکردند. وى از مدرسین فلسفه و ریاضیات نیز شمرده مىشد. در سال 1329 به درخواست مردم تهران و امر آیتالله العظمی بروجردى در تهران ساکن شد و بیش از سه دهه یکى از مراجع متنفذ تهران و منشأ خدمات مؤثرى گردید. در ابتداى نهضت مردم ایران در جریان انجمنهاى ایالتى و ولایتى حضور یافت ولى به تدریج از عرصه سیاسى کناره گرفت. هر چند که مستقیم و غیرمستقیم در جهت حمایت از مبارزان تلاش مىنمود. آیتالله سید احمد خوانسارى در سال 1362 دارفانى را وداع گفت و با تشییع جنازهاى با شکوه در تهران و قم در مسجد بالا سر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد. امام خمینى در ارتحال ایشان پیام تسلیتى ارسال کردند و طى آن از خدمات او به اسلام تجلیل نمودند. آثار علمى ایشان: شرح مختصر المنافع در چند جلد، حاشیه بر عروهالوثقى، توضیح المسایل، مناسک حج.
5. آیتالله محمدمهدى ربانى املشى، فرزند ابوالمکارم در سال 1313 ﻫ ش در قم متولد شد. 5 ساله بود که پا به مکتب گذاشت و پس از دوسال به مدرسه ابتدایى رفت. پس از پایان تحصیلات ابتدایى، وارد حوزه علمیه شد و به مدت 25 سال از محضرآیات عظام بروجردى، منتظرى، محقق داماد، حائرى و امام خمینى(ره) بهره برد. وى فعالیتهاى سیاسى خود را در حوزه علمیه قم آغاز نمود و در جریان نهضت انقلابى امام خمینی (ره) در سال 42 به یارى ایشان پرداخت. به علت همین فعالیتهاى سیاسى چند بار راهى زندان و 2 بار به مدت 6 سال تبعید گشت تا اینکه در زمان اوجگیرى انقلاب، از تبعید و زندان آزاد شد. پس از پیروزى انقلاب اسلامى در سمتهایى همچون نمایندگى مجلس خبرگان قانون اساسى از استان گیلان، ریاست شعبه اول دادگاه عالى، عضویت در ستاد انقلاب فرهنگى، عضویت در شوراى عالى قضائى، دادستانى کل کشور، عضویت در شوراى نگهبان، عضویت در مجلس خبرگان رهبرى از استان خراسان و عضویت در هیأت رئیسه این مجلس، نایب رئیس مجلس شوراى اسلامى در دوره دوم، عضویت در شوراى داورى، شوراى مرکزى و شوراى فقهاى حزب جمهورى اسلامى فعالیت داشت. آیتالله محمدمهدى ربانى املشى در 17 تیرماه سال 1364 در سن 51 سالگى دارفانى را وداع گفت و در جوار حضرت فاطمه معصومه(س) آرمید. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب بیست و یکم، آیتالله محمد مهدی ربانی املشی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1380
منبع:
کتاب
آیتالله حاج شیخ محمد یزدی صفحه 164