تاریخ سند: 31 فروردین 1346
بازجویی از محمد یزدی واعظ، معروف به خیرخواه یزدی
متن سند:
تاریخ:31 /1 /1346
بازجویی از محمد یزدی واعظ، معروف به خیرخواه یزدی
س: خودتان را معرفی کنید.
ج: بنده محمد فرزند علی شهرت یزدی متولد 1310 متاهل دارای 5 فرزند ساکن قم با سواد مسلمان تبعه ایران میباشم.
س: متعهد میشوید که سوالاتی که از شما میشود حقیقت را بیان کنید؟
ج: بله متعهد میشوم که حقیقت را بگویم. محمد یزدی
س: شما چند روز است به بوشهر آمدید و برای چه منظوری اینجا آمدید؟
ج: بنده روز اول محرم برای منبر به این شهر آمدهام. محمد یزدی
س: سال قبل هم شما در ایام محرم در این شهرستان بودهاید؟
ج: خیر در چالوس بودهام. محمد یزدی
س :آیا شما تا به حال تحت تعقیب قرار گرفتهاید یا خیر؟
ج: البته چند بار مرا به سازمان امنیت قم، شهربانی چالوس، شهربانی کرمانشاه برده و سوالاتی هم از من نمودهاند. محمد یزدی
س: به چه علت شما را به شهربانی و سازمان امنیت بردند؟
ج: در چالوس به علت دعائی که به آقای خمینی کرده بودم نظیر اینجا مرا به شهربانی بردند. محمد یزدی
س: در شب 28 /1 /1346 در مسجد مرعشی پس از سخنرانی که در مورد مطبوعات، رادیو، مجلات و سینماها نموده بودید در خاتمه وعظ به سلامتی آقای خمینی دعا نموده و حاضرین نیز صلوات فرستادند در این باره چه میگویید؟
ج: بله انتقاداتی از بعضی مجلات نمودم و در خاتمه بیاناتم از همه علما به طور عموم و مخصوصاً برای سلامتی آقای خمینی دعا نمودم. محمد یزدی
س: با آنکه وسیله یکی از هم کسوتان خودتان قبلا تذکر داده شد که شبهای آینده دیگر از دعاگویی به آقای خمینی صرف نظر بنمایید زیرا ممکن است مقامات انتظامی مانع کار شما شوند چرا دوباره در شب 29 /1 /1346 در مسجد آقای عربزاد ه برای سلامتی خمینی دعا نمودهاید؟
ج: هیچ کس چنین تذکری به من نداد. محمد یزدی
س: مگر شما نمیدانستید که در حال حاضر دعا کردن برای آقای خمینی ایجاد اخلال در نظم و آرامش مملکت میکند؟
ج: به نظر من نه تنها اخلالی در نظم نمیشود بلکه آرامشی هم در دردهای مردم پدید می آید به خاطر آنکه انتظارات آنها با همین دعاها تامین میشود. محمد یزدی
س: مرجع تقلید شما چه کسی است؟
ج: در مسائلی که محتاج باشم به آقای خمینی مراجعه میکنم. محمد یزدی
س: شما در مسائلی که محتاج باشید به چه وسیله به آقای خمینی تماس حاصل مینمایید؟
ج: رساله عملیه1 و کتب استدلالیه ایشان. محمد یزدی
س :آیا شما به آقای خمینی مکاتبه هم دارید یا خیر؟
ج: خیر هیچ گونه مکاتبه ندارم. محمد یزدی
س: ممکن است جملاتی را که برای دعا جهت آقای خمینی ایراد مینمودید در اینجا هم تکرار نمایید؟
ج: من به طور کلی میگفتم علماء اعلام و پیشوای مسلمانان و مرجع تقلید آقای خمینی را موید و منصور بدار. محمد یزدی
س: در این چند شب ماه محرم شما چند منبر داشتهاید؟
ج: تقریباً 27 منبر رفتهام یعنی هر شب در سه محل. مسجد مرعشی، مسجد بهبهانی و مسجد همایون شهریها به منبر می رفتم. محمد یزدی
س: در تمام این منبرها در خاتمه بیانات خود به آقای خمینی دعا میکردید؟
ج: نخیر فقط در دو شب اخیر یکی در مسجد مرعشی و دیگری در مسجد بهبهانی دیگری هم در منزل آقای عربزاده دعا نمودم. محمد یزدی
س: آیا شما واقعاً به آقای خمینی معتقد هستید که یک نفر عالم روحانی است که برای سلامتیش دعا میکنید و یا آنکه مصلحت روزگار اقتضا میکند و بعضی از دوستان هم شما را ترغیب به این کار میکنند؟
ج: بنده به آقا معتقد هستم و حدود 10 سال پای درس ایشان بودهام. محمد یزدی
س: اگر شما آزاد شوید باز هم دست از رویه خود برنداشته و در منابر این کار را ادامه خواهید داد؟
ج: بر حسب وظیفه اخلاقی و دینی خودم چون نهی نشده مصلحت را هم در دعا کردن میبینم باز هم دعا میکنم. محمد یزدی
س: مطالب و جوابهای خودتان را بخوانید و امضا کنید.
ج: امضا میکنم. محمد یزدی
بازجو ـ سرهنگ حسن جهانبان 31 /1 /1346
رئیس ساواک اهواز
توضیحات سند:
1. رساله حضرت امام: در دوران ستمشاهى به دلیل فشار ساواک و حساسیت روى نام حضرت امام خمینى، ساواک از چاپ و توزیع رساله ایشان به شدت جلوگیرى به عمل مىآورد و نگهدارى آن را جرم محسوب مىکرد. یاران حضرت امام، رساله علمیه امام را با جلد رسالههاى دیگر مراجع جلد مىکردند و در اختیار مشتاقان قرار مىدادند. کتابهاى دیگر حضرت امام نیز با نام «موسوى» و «کاشفالغطاء» به چاپ مىرسید.
منبع:
کتاب
آیتالله حاج شیخ محمد یزدی صفحه 102