تاریخ سند: 14 اسفند 1352
موضوع: افراد مذهبى
متن سند:
از: 16/ ﻫ 1 تاریخ: 14 /12 /1352
به: 312 شماره: 10761 /16/ ﻫ 1
موضوع: افراد مذهبى
افراد مذهبى این شهر تا آنجاییکه مورد شناسائى قرار گرفتهاند عبارتند از (1) مهندس معصومى که داراى تمایلات مذهبى افراطى است ولى مخالف تلفیق هرگونه اصول مارکسیستى بااسلام میباشد. چنانکه در مورد این مسائل با مجاهدین1 در زندان اختلاف داشت و معتقد به نوسازى اسلام براساس قرآن و سنت نظرى و علمى پیغمبر است.
(2) مهندس موسوى نیز مذهبى افراطى و زیرک و مرموز میباشد. (3) سمیرونى مذهبى تقریباً نیمه افراطى از نظر تئوریک میباشد ولى به علت داشتن زن و فرزند و علائق شغلى و مقامى از جهت عملى بنا به عقیده دوستان صمیمىاش چون موسوى و مظفرى محافظهکار و محتاط میباشد (4) فاتحى مذهبى معتدل و محافظهکار میباشد و بنا به عقیده مجاهدین در زندان به متدین ارتجاعى و قشرى لقب گرفته بود و چون مخارج پدر و مادرش را نیز باید تأمین نماید از این لحاظ از جهت عملى نیز سخت محافظهکار میباشد. (5) مظفرى به علت اینکه مخارج خانوادهاش را تأمین مینماید از جهت عملى محافظه کار و از جهت تئوریک مذهبى افراطى و متمایل به مجاهدین میباشد. (6) جمشیدى از جهت تئوریک و پراتیک مذهبى بسیار افراطى و آتشین مزاج میباشد و خیلى شدید متمایل به مجاهدین در زندان جلوه مینمود و روابطش با کمونیستها نیز بسیار حسنه بود (7) نبوى مذهبى بسیار افراطى استکه در واقع منشأ مذهبىهاى افراطى در بوشهر میباشد. چنان که معصومى. موسوى.فاتحى. مظفرى. جمشیدى و سمیرونى براساس گفتههاى خودشان تحت تأثیر افکار و عقاید اسلامى نبوى واقع شده بودند و در جلسات تفسیر او افکار مذهبى افراطى این نوع افراد شکل گرفته و تقویت شده است (8) مجدى دانشآموز کلاس پنجم ادبى دبیرستان داریوش کبیر میباشد که داراى افکار مذهبى نیمه افراطى بوده و در سال گذشته براساس گفتههاى خودش در جلسات تفسیر نبوى شرکت میکرده و روابطش با نبوى و مهندس معصومى بسیار صمیمانه میباشد (9) نصورى دبیر راهنمائى تحصیل داریوش کبیر بوده که داراى افکار مذهبى نیمه افراطى میباشد ولى به علت داشتن زن و فرزند از نظر عملى سخت محافظهکار و محتاط است.
نظریه شنبه ـ نظرى ندارد
نظریه یکشنبه (1) محمد حسین راستى معروف به جمشیدى فرزند على شغل خیاط ساکن کازرون مهندس سید مهدى موسوى فرزند سید محمد مسئول مولدهاى برق منطقه بوشهر. عبداله فاتحى فرزند على دانشآموز کلاس ششم ریاضى دبیرستان سعادت بوشهر. علیرضا مظفرى فرزند طهماسب کارمند اداره کشاورزى بوشهر. احمد معصومى فرزند محمد على جان تکنیسین اداره کل مخابرات بوشهر. عبدالنبى سمیرونى فرزند غلامعلى کارمند بانک ملى بندر ریگ از طرفداران خمینى در بوشهر بودهاند که به موقع به فعالیت آنها خاتمه داده شده و دستگیر گردیدهاند و هرکدام در 16/ هـ و 312 داراى سوابقى میباشند.
(2) منظور از نبوى محمد حسن نبوى فرزند محمد صادق میباشد که در یک سال اخیر فعالیت مشکوکى از وى دیده نشده است و نامبرده در 312 مسبوق به سابقه است.
3) مجدى دانشآموز کلاس پنجم ادبى دبیرستان داریوش کبیر و نصورى دبیر راهنمائى تحصیلى دبیرستان مزبور در 16/ ﻫ ـ فاقد سابقه میباشند و نسبت به شناسایى آنها اقدام گردید. سپاه
نظریه جمعه ـ اصلح است از اعمال و رفتار محمدحسین راستى معروف به جمشیدى در کازرون مراقبت مستمر به عمل آید. با آشنایى به روحیه این شخص دارم وضعیت وى به طور حتم مورد توجه عناصر فعال مقیم کازرون واقع و روابطى با آنان پیدا خواهد نمود. ضمناً مهندس مهدى موسوى در شرکت برق منطقهاى استان فارس مشغول خدمت میباشد. ضمن تأکید مراقبت نامبردگان به یکشنبه حتىالمقدور سعى خواهد شد از چگونگى روابط عناصر اشاره شده در بوشهر اخبار بیشتر و کاملترى کسب گردد. شاهین
نظریه 16/ هـ ـ نظر جمعه مورد تأئید است 18 /12 /52
آقاى باقرى بررسى و بهره بردارى شود به گزارش عملیاتى توجه شد 18 /4
توضیحات سند:
1. سازمان مجاهدین خلق ( منافقین ) یکی از گروههای چریکی و مسلحانه است که در دهه 1340 و 1350 به فعالیت پرداخت. محمد حنیف نژاد، سعید محسن و علی اصغر بدیع زادگان بنیانگذاران این گروه بودند که از دوران دانشجویی در فعالیت های نهضت آزادی شرکت داشتند. نامبردگان در سال 1344 ابتدا گروهی به نام جنبش رهایی بخش ایران براساس الگوی سازمان الفتح پیریزی کردند و در اواخر سال 1347 پس از سه سال کار در زمینه ساختار تشکیلاتی، مطالعه و بررسی انقلابها و شناخت نسبی از جامعه ایران و نیز تدوین برنامه های آموزشی برای ترویج عملیات مسلحانه، به تنظیم و تدوین استراتژی خود پرداخته و به سازمان مجاهدین خلق تغییر نام دادند. اعضای این سازمان در صدد بودند تا همزمان با برگزاری جشنهای دو هزاروپانصد ساله شاهنشاهی در سال 1350، عملیات مسلحانه گستردهای در سطح کشور صورت داده و برخی از مناطق و اماکن حساس را منفجر نمایند؛ لیکن به واسطه تهیه اسلحه، به نام شاه مراد دلفانی که از عناصر ساواک بود، در درون سازمان نفوذ کرد و اطلاعات قابل توجهی از سازمان و عناصر و برنامههای عملیات نظامی آنان را در اختیار ساواک گذاشت که منجر به دستگیری سران سازمان و اکثریت اعضای آن گردید. افراد باقیمانده سازمان موفق شدند با مخفی شدن در خانههای امن و مسلح شدن، شروع به تجدید سازمان و فعالیت نمایند و در سالهای 51 و 52 و 53 عملیات مسلحانه خود را تشدید کردند و در جریان این فعالیتها عدهای از آنها دستگیر و یا کشته شدند و در اوایل سال 1354 باقیمانده اعضای سازمان، اختلاف ایدئولوژیک پیدا کردند و ساواک نیز با استفاده از این فرصت برای ضربه زدن بیشتر به سازمان، بیانیه اعلام موضع ایدئولوژیک را در بیرون از سازمان انتشار داد و در این مرحله بخش قابل توجهی از نیروهای سازمان به مارکسیسم روی آوردند و فقط عده کمی از جناح مسلمان تغییر روش ندادند و به رغم فشارها و مشکلات فراوان با عناوین جدید همچون: گروه مهدیون در اصفهان، گروه شیعیان راستین در همدان و گروه فریادخلق خاموش در تبریز و... به فعالیت خود ادامه دادند. به هر حال دستگیر و کشته شدن عده ای از اعضای سازمان اجازه فعالیت بیشتر را از این سازمان گرفت و تنها با اوج گیری انقلاب در اواخر سال 1356 و 1357 توانستند به فعالیت مجدد رو بیاورند ولی در به حرکت در آوردن ملت مسلمان ایران و اجتماعات عظیم مردمی و اعتصاباتی که رژیم را از پای درآورد، نقش چشمگیری نداشتند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی با اتخاذ روشهای متضاد و حرکات منافقانه نهایتاً به رویارویی با انقلاب پرداختند و در سال 1360 دست به اقدامات مسلحانه زدند که با مقابله قهرمانانه نهادهای انقلابی و مردم نهایتاً به غرب پناهنده شده و بعدها ننگ همراهی و همدستی با صدام را گردن نهادند.
ر. ک: سازمان مجاهدین خلق ایران، پیدایی تا فرجام، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان بوشهر، کتاب 1 صفحه 193

