صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

روز 4/9/50 کنفرانسی درباره رقابت‎های استعماری وسیله دو نفر از دانشجویان سال چهارم تاریخ به نام ارجمند و نعیمی در سر کلاس دکتر ادریسیان داده شد

تاریخ سند: 11 آذر 1350


روز 4/9/50 کنفرانسی درباره رقابت‎های استعماری وسیله دو نفر از دانشجویان سال چهارم تاریخ به نام ارجمند و نعیمی در سر کلاس دکتر ادریسیان داده شد


متن سند:

از: 9/ﻫ تاریخ:11 /9 /1350
به: 353 شماره: 14366 /9 ﻫ
پیرو 14330/ﻫ3 ـ 4 /9 /50

روز 4 /9 /50 کنفرانسی درباره رقابت‎های استعماری وسیله دو نفر از دانشجویان سال چهارم تاریخ به نام ارجمند و نعیمی در سر کلاس دکتر ادریسیان داده شد که موارد کنفرانس عبارت بود از نژادپرستی و فرهنگ،1 فرانتس فانون ترجمه دکتر هزارخانی،2 انتقاد از نظریات دکتر علی شریعتی، غرب‌زدگی3 جلال آل‌احمد و مسائل کشورهای آسیایی و افریقایی دکتر مجید رهنما4 و گفتاری در باب استعمار5 دکتر مهدی بهار. دکتر ادریسیان استاد تاریخ اظهار می‎داشت این استعمار بود که راه‌آهن را در ایران به وجود آورد تا [در] جنگ جهانی از آن بهره‎برداری کند. دیگر اینکه دانشگاه‎های ما را ابزار دست استعمارگر و استعمار می‎دانست. کنفرانس ناتمام ماند و بقیه‎اش به جلسه آینده موکول شده.
توضیح چهارشنبه: دکتر ادریسیان اخیراً به مشهد آمده است. مشخصات کامل او تهیه و تقدیم می‎شود. اعمال و رفتار او تحت مراقبت است. مطالب فوق در زمینۀ مواد درسی است ولی حاشیه‌روی نامبرده قابل توجه می‎باشد. دادیار

توضیحات سند:

__
1. کتاب ن‍ژادپ‍رس‍ت‍ی‌ و ف‍ره‍ن‍گ مجموعه‌ای از سخنرانی‌های «علیون دیوپ»، «ژاکرا به مانانژارا»، «فرانتز فانون» و «امه سه زر» است که در «ن‍خ‍س‍ت‍ی‍ن‌ ک‍ن‍گ‍ره‌ ج‍ه‍ان‍ی‌ ادب‍ا، ن‍وی‍س‍ن‍دگ‍ان‌، ش‍ع‍را و م‍ردان‌ ف‍ره‍ن‍گ‍ی‌ س‍ی‍اه‍پ‍وس‍ت‌ در س‍ال‌ ۱۹۵۶م‌. در پ‍اری‍س» ایراد شد. چاپ دوم این کتاب را انتشارات زمان در سال ۱۳۴۸ش. با ترجمۀ منوچهر هزارخانی منتشر کرد. موضوع اصلی کتاب «استعمار فرهنگی» است و افراد بالا بیشتر توسط دکتر علی شریعتی به‌عنوان روشنفکرانی که مبارز، با غرب‌زدگی و بازگشت به اصالت خویش را سرلوحه کار خود قرار داده بودند، به جامعۀ ایران معرفی شدند.
2. دکتر منوچهر هزارخانی، فرزند یوسف در سال 1313ﻫ ش در خانوادهای نظامی به دنیا آمد. دوران ابتدایی را در دبستان نظام سپری کرد و در سال 1325 به دبیرستان فیروز بهرام رفت و در سال 1331 جهت ادامه تحصیل به فرانسه عزیمت کرد. وی مدت 8 سال در دانشکده پزشکی شهر مونپلیه به تحصیل پرداخت و در سال 1339 جهت طی دوره تخصصی آسیبشناسی به پاریس رفت و 27 مهرماه سال 1346 پس از اخذ مدرک دکترا به ایران بازگشت. ازدواج وی با شهر آشوب امیرشاهی در زمان اقامت در فرانسه، در سال 1341 ـ در هنگامی که شهر آشوب به همراه مادر و خواهرش در فرانسه ساکن بودند ـ صورت گرفت. این ازدواج که ثمرۀ آن دو فرزند پسر بود، در سال 1349 به متارکه انجامید. خصوصیات فردی هزارخانی در ارزیابی ساواک، شخصی آرام، با سواد، عمیق و وارد به امور اجتماعی، بسیار پخته و مطّلع، حراف و در نهایت شخصی زن‌باره و مریض جنسی عنوان شده است. منوچهر هزارخانی که با اخذ کمک هزینه تحصیلی در فرانسه امور خود را سپری میکرد، پس از بازگشت به ایران در دانشگاه تبریز مشغول به کار شد، ولی پس از مدتی به علت سوابق سیاسی در فرانسه و به بهانه انجام خدمت سربازی از کار برکنار شد. نامهنگاریهای پدرش به ساواک و تعهداتی که وی شخصاً به ساواک داد باعث موافقت ساواک با استخدام وی در وزارت بهداری گردید و منوچهر به عنوان پاتولوژیست بیمارستان بوعلی استخدام شد. هزارخانی در این زمان بعدازظهرها در مؤسسه تحقیقات اجتماعی به فعالیت ترجمه اشتغال داشت و مدتی نیز در سال 1355 به عنوان رئیس اداری دبیرخانه کمیسیون علمی یونسکو در ایران فعالیت کرد و در انتشارات رواق با اسلام کاظمیه نیز همکاری داشت. ارتباط وی با مرحوم جلال آل احمد به علت ارتباط سببی با شمس آلاحمد میباشد (هزارخانی باجناق شمس بوده است)، بر این اساس ترجمه مقالات امه سزر که از فرانسه برای جلال آلاحمد ارسال میشد توسط جلال در مجله جهان نو چاپ شد و سپس تحت عنوان «گفتاری در باب استعمار» توسط انتشارات نیل به چاپ رسید. از دیگر نمونههای ترجمه شده هزارخانی به کتابهای «درباره فلسطین و نمایشنامه فصلی از کنگو» میتوان اشاره کرد. زمزمههای تشکیل کانون نویسندگان، با حضور هزارخانی در ایران همزمان شد و به واسطه ارتباطاتی که هزارخانی با جلال آلاحمد داشت وی نیز به این جرگه پیوست. ارتباط هزارخانی با ابوالحسن بنیصدر در فرانسه شکل گرفت و وی به واسطه بنیصدر به گروه جبهه ملی خارج کشور پیوست. وی همچنین به دلیل ارتباطات قدیمی با خلیل ملکی که به دوران شرکت وی در میتینگهای جبهه ملی در زمان دبیرستان برمیگشت، با جامعه سوسیالیستهای ایران در اروپا نیز ارتباط داشت. گزارش‌های ساواک، هزارخانی را فرد مارکسیسم لنینیسم معرفی کرده است هرچند هزارخانی خود را فردی سوسیالیست مینامد که به برطرف کردن شکافهای طبقاتی میاندیشد. منوچهر هزارخانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فرانسه گریخت و به همراه بنیصدر و رجوی به شورای مقاومت ملی پیوست.
3. کتاب غرب‌زدگی از جملۀ آثار معروف جلال آل‌احمد است که در سال 1341 برای نخستین بار منتشر شد و پس از آن بارها تجدید چاپ شد. جلال در این کتاب ادعای ارائۀ پژوهشی علمی را ندارد و تنها به آثار و نشانه‌های ورود مدرنیته به ایران می‌پردازد. او در بخشی از این کتاب می‌گوید: «غرب‌زدگی آفتی است که از غرب می‌آید و ما کشورهای جهان سومی و از پیشرفت وامانده را مانند طاعون گرفتار و بیمار می‌کند. آدم غرب‌زده ریشه و بنیادی ندارد، نه شرقی مانده، نه غربی شده؛‌ هرهری مآب و چشم و گوش بسته از آداب و سنن و فرهنگ غرب تقلید می‌کند.» آل‌احمد در این کتاب می‌کوشد به علل عقب‌ماندگی ایرانیان و روآوردن آنها به غرب بپردازد. او عوامل مختلفی مانند شهرنشینی‌های نادرست، نامناسب بودن شرایط اقلیمی، اختلافات مذهبی و برداشت‌های مبتذل از مذهب و تاخت و تازهای هموارۀ خارجیان به ایران را برای پاسخ به این پرسش نام می‌برد و در سوی دیگر، به علل توسعه‌یافتگی غرب و احساس عقب‌ماندگی ایرانیان می‌پردازد. آل‌احمد غرب‌ستیز نیست بلکه با «غرب‌زدگی» می‌ستیزد. به نظر او غرب‌زدگی عارضه‌ای بیرونی است که در بستری بیمار رشد کرده و به هویت فرهنگی – تاریخی ایرانیان آسیب زده است.
4. دکتر مجید رهنما فرزند زین‌العابدین در سال 1303 ﻫ ش در تهران به دنیا آمد. از مدرسه فرانسوى حقوق در بیروت، گواهینامه گرفت و در دانشگاه امریکائى بیروت، دوره فلسفه و ریاضیات را سپرى کرد و از دانشگاه پاریس، دکتراى حقوق گرفت. رهنما از عناصر سیاسى و فرهنگى رژیم پهلوى به شمار مى‌آمد و با حمایت عناصر مؤثر و وابسته به رژیم مانند هویدا و خسروانى و عضویت در جمعیت فراماسونرى (لژ تهران) و وابستگى به غرب و پشتیبانى آنان به سرعت نردبان ترقى را طى کرد و تا وزارت علوم و ریاست و عضویت در هیئت امناى چندین دانشگاه کشور پیش رفت. مشارالیه به پاس وفادارى به رژیم پهلوى افتخار دریافت نشان درجه 2 همایونى را دریافت کرد. ساواک در گزارش بیوگرافى وى آورده است: «جوانى است عیاش، دورو، از نقطه نظر اخلاقى به فساد معروف است و در سیاست طرفدار غرب (انگلستان) مى‌باشد.» سوابق خدمتى وى به شرح زیر مى‌باشد:
«1321 وزارت دارائى ـ 1324 وابسته مطبوعاتى سفارت ایران در پاریس ـ 1327 وابسته مطبوعاتى سفارت ایران در بیروت ـ 1328 دبیر دوم اطلاعات و مطبوعات و دبیرخانه جمعیت طرفدار ملل متحد ـ 1329 دبیر سوم سفارت کبرى در مسکو ـ 1331 دبیر دوم سفارت کبرى در مسکو ـ 1332 با حفظ سمت قبل وابسته مطبوعاتى سفارت ـ 1333 کارمند اداره سازمان‌هاى بین‌المللى ـ 1334 معاون اداره سازمان‌هاى بین‌المللى و معاون اداره اطلاعات و مطبوعات ـ 1335 کارمند موقت اداره همکارى‌ها ـ 1336 دبیر اول نمایندگى سازمان ملل متحد ـ 1337 کفیل سرکنسولگرى ایران در سانفرانسیسکو ـ 1339 سرکنسول ایران در سانفرانسیسکو ـ 1341 سرپرست اداره سازمان‌هاى بین‌المللى ـ 1343 معاون در امور بین‌المللى و اقتصادى وزارت خارجه ـ 1344 معاون وزارت خارجه ـ 1345 سفیر ایران در فرانسه ـ 1347 سفیر ایران در سوئیس.»
سوابق مجید رهنما که در سال 1347 وزیر علوم و آموزش عالى بود از طرف وابسته امور امنیتى سفارت امریکا در ایران، استعلام گردید و مجید رهنما که نشان‌هاى متعددى از رژیم پهلوى دریافت کرده بود، مدتى نیز به عنوان مشاور مخصوص نخست‌وزیر و عضو هیئت امناى دانشگاه جندى شاپور(اهواز) به فعالیت مشغول بود. مجید رهنما در فروردین 1394 در لیون فرانسه درگذشت. (اسناد ساواک - پرونده انفرادى)
5. کتاب «گفتاری در باب استعمار» نوشتۀ امه سه‌زر و ترجمۀ منوچهر هزارخانی است که در سال 1345 انتشارات نیل آن را منتشر کرد. از «مهدی بهار» کتابی با نام «میراث‌خوار استعمار» در سال 1344 منتشر شد که گویا منبع این خبر، این دو کتاب یا نویسنده را با یکدیگر اشتباه گرفته است.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 07 صفحه 170

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.