صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تلفنگرام

تاریخ سند: 1 شهریور 1357


تلفنگرام


متن سند:

شماره: 3999 /23 ﻫ تاریخ: 1 /6 /2537[] 0601
از: مدیریت کل اداره سوم 312
به: سازمان اطلاعات و امنیت یزد 26 ﻫ
تلفنگرام

شیخ محمد صدوقی در مورخه 30 /5 /37 اعلامیه تحریک‌آمیزی صادر که توزیع نموده و در آن حادثه سینما رکس آبادان را منتسب به دولت دانسته، با این عبارت اعلامیه خود را شروع نموده:
ملت مسلمان و شریف ایران! بار دیگر دست‌های جنایتکار و خون‌آلود رژیم که تا مرفق در خون بی‌گناهان اصفهان، تبریز، مشهد، رفسنجان و ... غوطه می‌خورد، از آستین مکر و خدعه شیطانی بیرون آمد و جنایتی بس هولناک که روح چنگیز از شنیدن آن به لرزه در می‌آید، در شهر آبادان بیافرید مگر چه کرد؟
377 نفر زن، بچه و مرد بی‌دفاع را در سالن دربسته سینما به زغال تبدیل کرد. او با این جنایت سهمگین که روی هیتلرها را سفید می‌کند غرض و هدف بزرگی دارد و به عبارت دیگر بنابر سنت همیشگی خویش، این دفعه رژیم می‌خواهد یک جنایت را موجه جنایات قبلی و بعدی خویش قرار دهد. به این معنی که او در برابر جنبش اصیل دینی و ملی مردم، کاملاً به زانو در آمده است و رسالت‌های راستین این نهضت که از خون ما، گوشت و پوست مردم مجاهد ایران آنچنان می‌جوشد، که جای هیچگونه بهانه قانونی و یا حتی شبهه قانونی به دست عمال سفاک آنها نداده است تا بی‌دغدغه‌خاطر خون بریزد و در برابر خبرگزاری‌های داخلی و خارجی و افکار عمومی دنیا، اعمال قرون وسطایی خود را توجیه کند. دقت در مصاحبه‌ها و اعلانات و اعلامیه‌های حکومت نظامی اصفهان ضعف منطق خودکامگی حکومت را تأیید می‌کند، اینک برای اینکه افکار و احساسات یک عده ساده‌لوح را علیه نهضت مقدس تحریک کند، دست به اقدام چنین فاجعه هولناک زده‌اند و به دنبال آن، در رسانه‌های گروهی و رادیو و تلویزیون با قیافه‌هایی که دروغ و نفاق از سراپای آنها می‌ریزد برای این جنایت اشک تمساح می‌ریزند. این عزا نبود. این چیزی مافوق عزا بود. این یک فاجعه بود غافل از اینکه دیگر این جنایت‌ها حتی در پیش ساده‌لوح‌ترین فرد ایرانی، رنگی ندارد. سازمان‌های خبری و خبرگزاری‌های خارجی به محض شنیدن این خبر با شعور ورزیده و دیپلماسی که دارند خیلی زود جانی واقعی و انگیزه جنایت را شناخته از یک‌سو به این سیاستمدار لبخند تمسخر زده و از سوی دیگر عظمت این جنایت کوره‌های آدم‌سوزی جنگ دوم را به یادشان می‌آورد. فقط می‌ماند این ملت ستمدیده که او هم خوشبختانه بیش از دیگران گرگ خود را می‌شناسد. ملت خوب می‌داند که رژیم با ایجاد این فاجعه می‌خواهد بهانه‌ای به دست آورد تا به ادامه یورش‌های وحشیانه خود علیه مردم مسلمان ایران و نهضت اصیل ملی و روحانی ایران را که حاضر نیست حتی یک درخت، یک گیاه، یک حیوان در مسیر آن دستخوش نابودی گردد ـ قلع و قمع کند ولی باید بداند که خیلی دیر شده است. اینجانب ضمن عرض تسلیت به تمام ملت مسلمان، خاصه برادران ما در شهر آبادان، خصوصاً بازماندگان این فاجعه هولناک، به استحضار همه طبقات ملت‌ و همچنین کلیه آژانس‌های خبری داخل و خارج می‌رساند که نهضت مقدس و انسان دوست ایران که به رهبری مرجع عالیقدر حضرت آیت‌الله العظمی خمینی دام ظله در جریان است، امثال این فجایع را محکوم کرده و حاضر نیست در رسالت حیاتبخش خود، به فرد و جامعه ایران هیچ ذی‌حیاتی ولو حیوان و گیاه تا چه رسد به انسان‌های مسلمان را از هستی ساقط کند یا مال مسلمانی به هدر برود. بنابراین بر ملت شریف ایران است که چهره مخفی شده جنایتکاران را از پس پرده‌های تبلیغاتی رادیو و تلویزیونی و روزنامه‌ای عقب زده و آنها را بیش از پیش به دنیا بشناساند، و با ادامه نهضت و محکم کردن صفوف خود علیه این دشمن‌های انسانیت، به آنها بفهماند که دیگر تشبث به این حیله‌های شیطانی، راه نجاتی برای ایشان نخواهد ساخت، بلکه با هر تلاش مذبوحانه‌ای این گره را که ملت به گردن رژیم افکنده است، کورتر و کورتر خواهد ساخت و به زودی به مرگ قطعی او منتهی خواهد گردید.
یزد. محمد صدوقی 16 رمضان 98 1
مراتب به استحضار معروض می‌گردد.

توضیحات سند:

1. مطابق است با 30 /5 /57 ضمناً چنانچه کلمات یا عباراتی از متن با آنچه در تصویر داخل کادر مغایرت داشت رفع کاستی‌هایی است که از طریق مراجعه به اصل اعلامیه صورت گرفته است.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 06 صفحه 121


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.