صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

درباره: فروش کبریت ملصق به عکس غلامرضا تختی

تاریخ سند: 10 مهر 1348


درباره: فروش کبریت ملصق به عکس غلامرضا تختی


متن سند:

از: ساواک استان دوم تاریخ:10 /7 /1348
به: مدیریت کل اداره سوم 312 شماره: 4587/ﻫ
درباره: فروش کبریت ملصق به عکس غلامرضا تختی
بازگشت به شماره 4079 /312-3 /7 /48

کیوسک مورد نظر متعلق به عباسعلی بابائی فرزند ابراهیم دارای شناسنامه شماره 73 صادره ساری متولد 1308 ساکن ساری خیابان فرهنگ کوچه بابائی پلاک 19 شغل فروش مطبوعات می‌باشد و با ملاحظه مغازه وی وجود کبریت ملصق به عکس غلامرضا تختی1 صحت داشت منتهی جنبه کلکسیون را داشته و تصاویر اشخاص و مناظر نیز بوده از جمله تمثال مبارک شاهنشاه آریامهر، والاحضرت ولایتعهد.2 کریم‌خان زند. تبریک عید. محمد زکریای رازی و غیره وجود داشته است.
تعداد 7 قوطی که مربوط به تختی بود جمع‌آوری و به ضمیمه 5 قوطی دیگر از سایر نمونه‌ها (جمعاً 12 قوطی کبریت) جهت استحضار و بررسی لازم به پیوست ایفاد می‌گردد. ضمناً متصدی کیوسک سابقاً کلکسیون تمبر می‌فروخته و در حدود دو سال قبل که در تهران بوده تعدادی از قوطی‌های پیوست در خیابان اسلامبول از مغازه‌ای که فروشنده کلکسیون تمبر است خریداری نموده که به فروش برساند و صرفاً هدفش جهت انتفاع بوده است.
شخص مورد نظر فاقد پیشینه مضره در این ساواک است و تاکنون عمل خلافی از وی مشاهده نشده و توجهی نیز به مسائل سیاسی ندارد %ن
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت استان مازندران. شاهین3 10 /7
قادری 10 /7 /48

توضیحات سند:

1. جهان پهلوان غلامرضا تختى، فرزند رجب در سال 1309 ﻫ ش در خانواده‌اى مذهبى در جنوب شهر تهران (محله خانی‌آباد) چشم به جهان گشود. پدر بزرگ او قلى نام داشت و شغل او بنکدارى بود. قلى در سفر مکه به دست راهزنان به قتل رسید، امّا پدر تختى معروف به ارباب رجب، داراى املاکی وسیع در تهران بود که در زمان رضاخان براى احداث راه آهن تصرف شد. غلامرضا هنگام تولد، دو خواهر و دو برادر به نام‌هاى خدیجه، نرگس، غلامعلى و محمّد مهدى داشت. او دوره ابتدایى را در مدرسه‌ی حکیم نظامى گذراند و از همان زمان، به ورزش باستانى تمایل نشان داد و به زورخانه‌ی گردان و سپس باشگاه پولاد رفت. تختی با شروع کشتى، درس را رها کرد و در شرکت نفت استخدام شد و به مسجد سلیمان رفت، ولى پس از مدت کوتاهى به تهران بازگشت و با جدیت به کشتى پرداخت و در سال 1329 اولین طعم پیروزى را در برابر على غفارى چشید.
غلامرضا در این ایام به خدمت سربازى رفت و این فرصت را یافت تا به تمرینات خود به طور منظم ادامه دهد و بدین سبب در دوران خدمت به مقام قهرمانى کشور رسید، سپس خود را براى مسابقات جهانى 1951 م. هلسینکى فنلاند آماده ساخت و در آنجا مدال نقره دریافت کرد. تختى تا مسابقات جهانى 1955 م. ورشو لهستان مدالى کسب نکرد و در این سال بود که بار دیگر، به نقره دست یافت، تا اینکه در سال 1956م. در المپیک ملبورن بالاخره مدال طلا را به چنگ آورد. وی در سال 1337 ش/ 1958م مدال طلاى بازی‌هاى آسیایى ژاپن را بر گردن آویخت، اما در مسابقات جهانى صوفیه همان سال به مدال نقره دست یافت. در سال 1338 ش مسابقات کشتى قهرمانى جهان در تهران برگزار شد و تختى بار دیگر مدال طلا را با اقتدار ربود. در سال 1338 /1960م در المپیک رم مدال نقره نصیب غلامرضا تختى شد و در سال 1961 /1340ش تیم ملى کشتى ایران براى شرکت در مسابقات جهانى، راهى ژاپن شد و تختى بار دیگر به طلا رسید. پس از این قهرمانى بود که فعالیت سیاسى خود را علنى کرد و در انتخابات کنگره‌ی جبهه‌ی ملى شرکت کرد و در کنگره‌ی این جبهه ـ که در دی‌ماه 1341 در تهران برگزار شد ـ به عنوان نماینده‌ی ورزشکاران، با یکصد رأى به عضویت شوراى مرکزى انتخاب شد. در این دوره ارتباط ایشان با آیت‌الله سیدمحمود طالقانی بسیار نزدیک بود و این امر، خشم دستگاه پهلوى را برانگیخت. تختى در مسابقات جهانى تولید و (آمریکا) 1341 ش با پیروزى بر رقبا در فینال با « مدوید» از شوروى روبرو شد و کشتى به تساوى انجامید، امّا تختى به لحاظ داشتن وزن اضافه مدال نقره را برگردن آویخت.
تختى در سال 42 فعالیت‌هاى سیاسى خود را افزایش داد و این امور از چشم ساواک پنهان نبود، به همین جهت او را احضار کردند، ولى او در ساواک حضور نمى‌یافت. بدین لحاظ، ساواک براى او مشکلاتى ایجاد کرد.
در المپیک 1345ش /1964م توکیو تختى ناکام ماند و همچنین در آخرین رقابت ورزشى خود در تولیدو آمریکا بار دیگر شکست را پذیرا شد و از این زمان، کشتى را براى همیشه رها کرد و کمى بعد در مورخه 18 /10 /46 جسد غلامرضا تختى در اتاق یک هتل، که به طرز مشکوکى درگذشته بود، پیدا شد. غلامرضا تختى، نماد یک پهلوان واقعى بود که در کشاکش مردم با حکومت جور، همواره جانب مردم را نگاه داشت. از مردم بود و با مردم زیست و مردم نیز او را مى‌ستودند و در سوگش سخت گریستند.
برگرفته از مقدمه‌ی کتاب جهان پهلوان تختى به روایت اسناد ساواک، سیّدعباس فاطمى، تهران، جهان کتاب، 1378
2. منظور رضا پهلوی پسر ارشد محمدرضا از همسرش فرح دیبا است.
3. سید امیر فرهنگ شاهین، فرزند مهدى در سال 1303 ﻫ ش در تهران متولد شد. پس از اخذ دیپلم، در مهرماه سال 1320 به ارتش وارد شد و در دوره تخصصى دانشکده افسرى، دوره عالى و دانشگاه جنگ را گذراند و چندین نشان نیز دریافت کرد. در سال 1336 مأمور خدمت در ساواک شد و تا قبل از سال 1342 در سمت معاونت ساواک اصفهان باقى ماند و سپس به اداره کل سوم منتقل گردید. وی همچنین داراى سمت‌هاى دیگرى از جمله عضویت دادگاه ادارى ساواک، معاونت اداره کل امنیت داخلى، ریاست ساواک مازندران و ریاست ساواک خوزستان بود. شاهین در سال 1356 براثر بیمارى درگذشت.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 01 صفحه 63

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.