تاریخ سند: 20 بهمن 1356
موضوع : سیدرضا حسینی فرزند سید حسین معروف به منصور کوهی
متن سند:
به : 312
از : 2 ه 1 شماره : 3273 /2 ه 1
در مورخه 23 /10 /36 نامبرده فوق در نکاء ضمن یک صحبت خصوصی
عنوان می نماید در قم عده زیادی تظاهرات به راه انداخته اند که در اثر برخورد با
مأمورین در حدود 300 نفر کشته شده اند و علت این تظاهرات این بوده که در
روزنامه مطالب نادرستی علیه خمینی نوشته شده بود بدان جهت روحانیون و
علما انقلاب کرده اند و در این مورد سخنرانیها نموده اند که نوار خلخالی، ربانی،
حجازی، خمینی را در اختیار دارم و قرار می گذارد از این نوارها تکثیر نموده و
در اختیار اشخاص قرار بدهد لذا مورخه 30 /10 /36 چند حلقه نوار موصوف
را که قبلاً ضبط شده بود در اختیار قرار می دهد و در مقابل این سئوال که نوارها از
کجا به دستش می رسد اظهار می دارد دوستانی دارد که برایش می آورند متن
قسمتی از دو حلقه نوار مربوط به حجازی و خلخالی پیدا شده باین شرح
می باشد.
قسمتی از سخنرانی عبدالرضا حجازی در مسجد جامع تهران در
گیرودار مبارزاتی که در طول تاریخ صورت گرفته در صدر آنها انبیاء و اولیاء
بوده اند سپس در تشریح حق و باطل مطالبی بدین مضمون که حق چون باران
می باشد وقتی آب باران دره ها را پر کرد به صورت سیل جاری می شود و در
مسیر به سخره ها و سنگهای بزرگ برخورد می نماید که مانع حرکت سیل است
در صورتی که این مانع موقتی می باشد و سیل راه خود را ادامه خواهد داد پس
مانع چون باطل است و حق جو آب و سپس جوشیدن برنج در داخل آب را مثال
زده که چگونه زمانی دانه های برنج که حق هستند در زیر آب قرار گرفته و زمانی
به روی آب می آیند و اضافه می کند ما باید از این مثالها پند بگیریم و در قسمتی
دیگر می گوید آیت الله عظمی مرجع عالی قدر شیعیان آقای خمینی (صلوات)
بدون کمترین تبلیغات و بدون کوچکترین تظاهرات در دلها و قلبها جا دارد ما بعد
از زمان پیغمبر اکرم تاکنون کسی را تا این درجه اهل علم و فضل ندیده ایم که
مردم با شنیدن اسم او صلوات ختم نمایند جز آیت الله عظمی آقای خمینی این
مربوط به حالا نیست شما جوانان تازه دارید او را می شناسید ما نزدیک به ربع
قرن است که محبت او را در دل داریم و اضافه می کند بنده خوب به یاد دارم و
شاهد هم در این مجلس فراوان دارم وقتی روی منبر نشسته بودم 250 نفر
مسلسل بدست به سینه من و مردم نشانه رفته بودند ولی ما بی پروا اسم آقا را
می بردیم بدون کوچکترین ترس و واهمه من می خواهم تحریک کنم واقعا این
تحریک که می کنم قبل از همه باید دولت تکان بخورد و متوجه بشود اگر در مورد
روحانیت گناه کرده توبه کند و اگر تصمیم ندارد از روحانیت تجلیل کند بداند که
اشتباه می کند البته من برای تمام مراجع احترام می گذارم ولی چطور می شود که
یک مرجع در تمام دلها اینطور جا داشته باشد چون او ضد استعمار بود و ادامه
می دهد من تاکنون هیچ حرکتی و جنبشی را خالص ندیده ام جز حرکت حسین
ابن علی بعد از او تنها کسی که حرکت در راه حق خلوص نیت داشت و حتی با
آوردن اسم پسر او مردم
صلوات می فرستند سپس در مورد منتظری اظهار می دارد حضرت آیت الله آقای
منتظری که خداوند انشاءاللّه هر چه زودتر ایشان را نجات دهد (مردم دعا
می کنند) در مورد چاپ کتابی کمک زیادی به من کرده است.
2ـ قسمتی از سخنرانیهای خلخالی: امید است که شنوندگان سخن مرا در هر کجا
که هستند و پیرو راه مقدس زعیم عالی قدر جهان بشریت یعنی چشم راست امام
زمان مرجع عالی قدر و بیدار و روشن شیعه حضرت آیت الله العظمی خمینی
(صلوات) قرار بدهید اسلام برای هر مسلمان وظائفی تعیین کرده وظیفه فردی و
وظیفه عمومی و اجتماعی وظیفه فردی اسلام خیلی محدود است مانند روزه
گرفتن و نماز خواندن و اما وظیفه مهم اجتماعی می باشد وظیفه فردی شما این
است که مخالف ظالم باشید و اما در وظیفه اجتماعی شما باید تنفر از ظلم و ستم
را در توده ها ایجاد کنید یعنی دیگران سازی نمایند سپس در مورد امر به معروف
و نهی از منکر می گوید مردم را روشن کردن تحت تأثیر ریاست و پول قرار
نگرفتن معروف است کمک به ظالم و گرفتار کردن مردم، خوب نیندیشیدن و
ترسیدن با ظالم بودن تحت تأثیر این و آن قرار گرفتن قول لقبهای پوچ و سنگین
خورن اشغال پستی که برای آن صلاحیت نداشتن همه اینها منکر است و اضافه
می کند اگر شما بخواهید جوانان را از خوردن شراب منع کنید آیا می توانید چند
جوان را در این کار باز دارید این چنین مبارزات یک مبارزه معلول می باشد ما
باید به دنبال علت بگردیم بروید عامل فقر و بیچارگی این جامعه را پیدا کنید و
حلقوم او را بگیرید در زمان موسی عامل بیچارگی جامعه فرعون بود که موسی
در مقابل او قرار
می گیرد و مسیر زندگی موسی عوض می شود اضافه می کند این همه پیغمبران ما
در طول تاریخ زیر شکنجه بودند کتک خوردند، ضربه خوردند، سختی دیدند،
زیر فشار بودند همه اینها به خاطر وظیفه اجتماعی خود انجام می دادند چرا امام
چهارم ما در مملکت چهل سال ممنوع المنبر شد به خاطر انجام وظیفه اجتماعی
پس می بینیم قربانی وظیفه اجتماعی شده امام هشتم ما 14 سال در گوشه زندان
بسر برده مگر او دوست نداشت در کنار زن و بچه هایش باشد اما او می گفت
زندگی زن و فرزند یک طرف و وظیفه اجتماعی طرف دیگر باید به وظیفه
اجتماعی عمل کرد وقتی با او می گویند برای اینکه از زندان آزاد شوی برو بالای
منبر فقط یک کلمه تعریف ظالم بکن ولی او گوشه زندان را ترجیح می دهد و
می گوید این زنجیر و کنده و خاک زندان من برای زندانیان با هدف دنیا سرمشق
خواهد شد.
چرا امام صادق (ع) ما اینهمه تبعید کردند امام صادق (ع) سه مرتبه به
شهرهای مختلف تبعید گردید برای اینکه مأمون آن طوری می خواست.
روایت
است روزی مأمون امام را خواست و به او گفت: جعفرابن محمد بیا دعواهای
خودمان را کنار بگذاریم اول بین دین و سیاست جدائی بیاندازیم تو در مسجد
نماز بخوان درس تفسیر و فقه بده و مسئله بگو مردم را آدم کن اما مملکت،
ارتش، انتظامات، بودجه اربابی، بگیر و ببند و بکش اینها را به من واگذار.
روایت
است که رگهای گردن امام صادق (ع) باد کرد و امام فرمود بین دین و سیاست
جدائی نیست.
سپس روایتی نقل کرده و اضافه می کند، انسان در جامعه سه دسته
هستند دسته اول آنهائی که دارای هوش و استعداد فراوانی می باشد مانند شما
دانشجویان باید به خارج از کشور رفته و دین مبین اسلام را تبلیغ کنید و دسته دوم کسانی هستند که
استعداد سرشار دارند.
اینها باید در سطح مملکت بسیج شوند و از اخبار مملکت کاملاً مطلع باشند بیدار و
زنده و آگاه و هوشیار باشند اگر دیدند به قرآن شان به آزادی جامعه و حقیقت و شرافت جامعه می خواهند
ضربه ای وارد سازند مردانه قد علم کنند و دفاع نمایند.
دسته سوم آنهائی هستند که بیان و قلم ندارند آنها
باید در شهری که زندگی می کنند اطرافیانشان را آگاه و هوشیار سازند آقایان این مسئولیت سنگین بر
دوش همه ما است و لذا وقتی از امام صادق (ع) می پرسند آقا در زمان غیبت رهبر مردم چه کسی است امام
پاسخ می دهد رهبر شدن چهار شرط دارد هرکسی که این چهار شرط را دارا باشد او رهبر است و اضافه
می کند آقایان امروز با شرایط فعلی هر امام جماعتی که آگاه بود روشن بود فکر او و فکر آن مرجع بزرگ
بود پشت سر او نماز بخوانید هر واعظی که در این مسیر بود سازنده است بروید پای منبرش تشویقش کنید
از او حمایت نمایند.
امروز کتابی که تحرک ایجاد می کند و درد جامعه را بیان می نماید آن کتاب را روی
چشمانتان بگذارید سپس در مورد ابوذر غفاری مطالبی عنوان می گوید وقتی که معاویه خواست او را از
وطنش بیرون نماید ابوذر به معاویه گفت اینجا وطن من نیست اینجا جهنم است وطن من جائی است که
بتوانم حرفها را آزادانه بگویم در مورد حضرت زینب کبری می گوید او نوکر و کنیز داشت ثروت داشت اما
وقتی مسئله وظیفه پیش می آید همه را رها کرده شبها در خرابه می خوابد اما دست از هدف برنمی دارد از
اولیا رد می شویم می رسیم به علما شما در طول تاریخ نگاه کنید چقدر از علمای ما در گوشه زندان جان
دادند چقدر از علمای ما در تبعیدگاه ها جان دادند به خاطر اینکه امر به معروف و نهی از منکر واقعی
داشتند همین جوری پیش می آئیم می رسیم به زعیم عصرمان و مرجع عصرمان.
آقایان عزیز این مجلس با
شکوه است این مجلس از طرف کسبه با شرافت با وقار قم تشکیل شده است به خاطر تسلیت به مرجع
مسئول ما مرجع بیدار ما مرجع مجاهد ما امید ملت ایران و همه کشورهای اسلامی دنیا نجات بخش ملت
روشن کننده افکار ملت دوست ملت دلسوز ملت، یاور ملت، قربانی ملت یعنی آقا ما چشممان به راه است
ما همان مردم قم هستیم که خیابان تهران را برایت قالی فرش کردیم آقا ما منتظر تو هستیم تو جان ما
هستی اگر جان در کالبد نباشد کالبد بدرد نمی خورد تو قرآن ما امید جوانان ما هستی ما هنوز چشم به راه
هستیم چشمان ما به راه نجف است آقا چه روزی می شود که بگویند آقا دارد می آید که خاک پای تو را
توتیا چشم خود قرار بدهیم سپس تعریف زیادی از خمینی و فرزندش می نماید و اضافه می کند مردم دنیا و
ما چشممان بعد از آقا به دو نفر بود یکی که گرفتار و زندانی می باشد خداوند همه گرفتاران را نجات بدهد
(مردم آمین می گویند) دیگر فرزند والا مقام آقای سید مصطفی خمینی (صلوات خیلی بلند مردم) خلخالی
به اندازه 15 دقیقه از شجاعت، استقامت، فضل، علم و تقوای خمینی تعریف و توصیف بیش از اندازه
می نماید.
امروز یگانه دسته ای که سعادت و خیر شما مردم را می خواهند روحانیت راستین است
روحانیت با هدف و مسئول متعهد و حقیقی است شما مردم هم باید در مقابل آنها را پشتیبانی کنید سپس
مردم را تشویق در شرکت مجالس ختم مصطفی خمینی می کند می گوید از آقایان تقاضا می کنم که در این
مجلس شعار ندهند.
ای مرجع بزرگ آیت الله خمینی (صلوات) گلستانی اگرچه در نجف تبعید هستی یگانه مرجع تقلید هستی
ای خدا ایران ما چند میلیون جمعیت دارد صدی هشتاد نفرشان از روشنفکران همه مقلد دلسوز این مرجع
هستند ای خدا به همین زودی چشممان را به دیدار او روشن بفرما.
نظریه شنبه : به نظر می رسد نوارهای مضره وسیله اشخاص در اختیار وی قرار می گیرد چنانچه مشارالیه
چند مدتی تحت مراقبت قرار گیرد امکان شناسائی دوستان و همفکران وی مقدور خواهد شد.
نظریه یکشنبه : نظریه شنبه مورد تائید است و هرگونه اقدام مستقیم باعث لو رفتن شنبه خواهد شد به شنبه
توصیه گردید که ارتباط خود را با سیدرضا حسینی بیشتر نماید ضمنا چهار حلقه نوارهای مذکور موجود
می باشد که پس از پیاده کردن قسمتهائی از آنها متعاقبا تقدیم خواهد گردید.
هوشمند
نظریه چهار شنبه : در مورد حادثه اخیر قم عده ای از طلاب مخالف و متعصبین مذهبی معتقدند که تعداد
کشته شدگان بیش از آن عده بوده که در جراید درج و منتشر گردیده است و اغلب با عنوان این مطلب سعی
دارند که عقاید و افکار عمومی را نسبت به دستگاه بدبین و بدین طریق ایجاد نارضائی نمایند.
امنیت داخلی 27 /11
شعبه 1 : مطالعه و بررسی شود
29 /11
آقای تهرانی
29 /11 /36
منبع:
کتاب
نوزده دی به روایت اسناد ساواک صفحه 221