صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

صفحه سه کیهان الی 16/10/48

تاریخ سند: 16 دی 1348


صفحه سه کیهان الی 16/10/48


متن سند:

خانم قریشی1 اظهار تأسف نمود ـ هگر گفت که نامه دارم دو سه روز است آمده نوشته اند که خوب شده است...
خانم من پس فردا به چکسلواکی می رود...
می خواهد برود مادرش را ببیند...
خانم قریشی خندید و گفت خانم خود را می فرستید چکسلواکی؟ در این موقع موضوع عوض شد و هگر پرسید راجع به اینها...
خانم کی می خواهد بیاید چکسلواکی؟ قریشی ـ من منتظر خبر شما هستم...
هگر ـ ایشان گفتند که منتظر هستند بدین جهت من تلگراف می فرستم که حاضر است و یک خبر از آقای هایل دارم و ایشان گفته که این را مستقیما آقای بوساک برای شما بفرستد...
و اگر شما خبری دریافت کردید بگویید من تلگراف کنم.
قریشی ـ من هیچ خبری نگرفته ام...
من منتظر بودم...
گفته بودم که شما یک بورس برایش درست می کنید می شود یا نه؟ (هگر ـ بله) من منتظر حرف شما بودم...
هگر ـ درست می شود.
قریشی ـ خوب حالا بیاید آنجا فرم پر بکند؟ هگر ـ نه.
من امروز یک تلگراف می فرستم.
چه موقعی می تواند بیاید؟ قریشی ـ هر موقع که بگوئید...
چون بوساک گفته بود اوایل ژانویه...
دیر نشده؟ هگر ـ نه.
من می خواهم.
چونکه آقای هایل می نویسد منتظر آقای شیروالود در چکسلواکی می باشد با شما صحبت کرده؟ قریشی ـ نه.
من صحبت نکرده ام.
بعد هگر گفت که از شهر پراگ یک بورس هم برای مؤسسه شما است برای کمپ جوانان است...
مدت شش ماه از اول ژانویه.
هگر گفت من در این باره در چکسلواکی صحبت نکرده ام...
رونوشتش را بفرستید بعد هگر گفت که من می توانم دو خبر را به شما نشان بدهم و قرار شد که تا یک ساعت هگر پیش خانم قریشی برود.
فارسی ـ هگر از اینجا به خانم ارجمند تلفن نموده پس از سلام علیک خانم ارجمند گفت من می خواستم تلفن کنم و از اینکه آن بسته را فرستاده اید تشکر کنم...
هگر ـ این در بغداد بوده...
خانمها که در وزارت فرهنگ و هنر پست را فرستاده اند عراق و ایران را اشتباه کرده اند...
بعد هگر گفت ما راجع به سالگرد شاهنشاهی ایران که صحبت کردیم...
آقای پرفسور فریچ می آید...
ارجمند ـ من اتفاقا آن هفته از حضور علیاحضرت پرسیدم که چه تصمیم گرفته است گفتند چون بودجه اش خیلی زیاد است ما هنوز تصمیم نگرفته ایم و شاید تا دو سه هفته بگیرم هگر ـ می دانم.
سکرتر آقای پروفسور پس فردا می آیند...
چون ایشان از اینجا به ژاپن می روند...
پروفسور فریچ دهم می آید و تا چهاردهم می ماند و چهاردهم به ژاپن می روند خانم پولاچکوا سکرتر1 ایشان روز هفتم می آید و چیزی را کار می کند چون من نامه ای گرفته ام که ایشان خبری دارد از اداره رئیس جمهور ما...
که خبر داده اند ایشان در توقف خانم رئیس جمهور ما با شهبانو صحبت کرده اند و سر راه ژاپن ایشان چهار روز می مانند ایشان می خواهد با کسی صحبت کند می دانید که من متون تکنیکی نمی فهمم...
و ما می خواهیم بدانیم در این باره با چه کسی صحبت کنیم ارجمند ـ آنها عقیده شان این است که با شرکت نفت صحبت کند.
هگر ـ من نمی دانم می تواند با شما صحبت کند.
قریشی ـ من که کاری نمی توانم بکنم.
.
و تا پنجشنبه ـ جمعه که به حضور علیاحضرت نخواهم رسید تا بپرسم...
به هر حال من می پرسم تا جواب قطعی بدهند.
قرار شد که خانم قریشی وقتی به حضور علیاحضرت شرف یاب شد به عرض برساند و به هگر جواب داد.
هگر گفت که یک نامه از آقای آلفونس دارم...
یک مجسمه سنگین و سنگی می ساخت که دست خود را زخم کرده.
.
یک ماه در بیمارستان بوده...

توضیحات سند:

1ـ در این سند ساواک اسم رمز «قریشی» را برای عملیات شنود نامبرده (لیلی امیرارجمند ) انتخاب کرده است.
1ـ Secretaryبه معنی منشی می باشد.

منبع:

کتاب زنان دربار به روایت اسناد ساواک - لیلی امیر ارجمند صفحه 52


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.