تاریخ سند: 2 مهر 1356
موضوع: مسافرت والاحضرت حمیدرضا به گرگان و علیاصغر وطنی
متن سند:
از: گ 10 2ه3
به: 2ه3 341 شماره: 1441/گ10
1- والاحضرت شاهپور حمیدرضا بعدازظهر روز 29 /6 /36 به اتفاق علیاصغر وطنی وارد گرگان و در منزل پرویز محجوبی اقامت و بعدازظهر روز 1 /7 /36 گرگان را به سوی تهران ترک نمودند.
2- تیمسار سرلشگر مزین که از ورود والاحضرت به گرگان آگاهی حاصل نموده مراتب را تلفنی با جناب آقای معینیان رئیس دفتر مخصوص شاهنشاه آریامهر اطلاع داده است.
3- والاحضرت ضمن توقف در گرگان در مورد پرونده اتهامی علیاصغر وطنی درباره آتش زدن رنجرور یکی از اعضا انجمن شهرستان صبح روز 30 /6 /36 بازپرس مربوطه را به منزل محجوبی فراخوانده و چون توصیه انجام شده مؤثر واقع نشده تلفنی با جناب وزیر دادگستری هم مذاکره و درخواست سفارشی به دادگستری گرگان نمودهاند و توسط محجوبی که خود را رئیس دفتر والاحضرت معرفی مینمایند وطنی از اقوام والاحضرت معرفی میگردد.
4- علیاصغر وطنی که از اقدامات والاحضرت مأیوس شده چون آگاهی حاصل نموده که مأمورین درصدد دستگیری برآمدهاند مجدداً متواری میگردد.
توضیح علیاصغر وطنی دارای پروندههای متعددی به اتهام شرارت،قطع اشجار، تخریب و تصرف عدوانی در مراجع محل میباشد که تاکنون به سزای اعمال خود نرسیده و موضوع حائز اهمیت اینکه کلیه اعمال وحشیانه وطنی که موجبات اخلال در آرامش منطقه را فراهم نموده بر اثر حمایت مراجع انتظامی از چنین فردی قاچاقچی و شرور میباشد کما اینکه در جریان پرونده اخیر نیز استوار روشنروان به نفع وطنی شهادت کذب داده و سروان ابراهیمپور فرمانده گروهان ژاندارمری گرگان هم در موقع دستگیری وطنی چند ساعت قبل از اعزام مأمورین مراتب را تلفنی به اطلاع وطنی که در منزل محجوبی به سر میبرده رسانیده و موجبات متواری شدن او را فراهم نموده است که در این مورد فرمانده هنگ ژاندارمری گرگان در جریان قرار گرفته است ضمناً پس از متواری شدن وطنی یکی از فرزندان وی در مورد گرفتن مبلغ چهارصد هزار ریال وام از ستوان مصباح رئیس پاسگاه علیآباد با افسر مزبور مذاکره و این افسر آمادگی خود را برای دادن وام اعلام داشته است.
نظریه یکشنبه.
با توجه به اینکه از یک هفته قبل محجوبی عنوان کرده که میزبان والاحضرت میباشد لذا از این موضوع بهرهبرداری و سوءاستفاده لازم را نموده است.
نظریه گ10.
ضمن تأیید موارد مندرج در گزارش نظر عالی را به اظهار نظریات ذیل گزارشات خبر شماره 1398/گ10 - 16 /6 /36 و 1399/گ10 - 12 /6 /36 معطوف میدارد ضمناً به دنبال شکایاتی که از طریق حزب رستاخیز1 ملت ایران در گرگان و انجمن شهرستان گرگان به فرمانداری و دادگستری شده از طریق فرمانداری اقداماتی برای جمعآوری کلیه سوابق وی در جریان است تا وضع وی در کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی مطرح شود در صورتیکه نظریاتی وجود دارد انعکاس مراتب مورد نیاز است.
اصل در پرونده 5104 علیاصغر وطنی میباشد.
توضیحات سند:
1ـ حزب رستاخیز: شاه به اشاره دولت آمریکا از سال 1336 به تشکیل احزاب گوناگون دولتی امر کرده بود.
مانند «مردم»، «ملّیون»، «ایران نوین».
امّا در سال 1353 ه ش حزب «رستاخیز» را به عنوان تنها حزب قانونی کشور اعلام کرد و عضویت آن را اجباری ساخت و دستور داد کسانی که با آن مخالف هستند ایران را ترک کنند! این حزب بر 3 اصل استوار بود: وفاداری به قانون اساسی، وفاداری به نظام شاهنشاهی، و وفاداری به انقلاب شاه و ملت.
هویدا، نخستوزیر وقت، به دبیر کلی حزب رستاخیز انتخاب شد و «رستاخیز» کانونی گردید برای تجمع کسانی که به دنبال نفوذ و قدرت بودند.
امام به محض تأسیس حزب رستاخیز، آن را مخالف شرع شمرده فتوا به حرمت عضویت در آن دادند و به اجبار مردم را به عضویت در آن، نقض قانون اساسی دانستند.
در اولین سالگرد تشکیل حزب، رژیم، اعلام کرد که بیست و سه ملیون نفر عضو آن هستند! (جمعیت ایران در آن زمان 33 میلیون نفر بود) شاه هیچگاه اجازه نمیداد در حزب، اعضا پیرامون نفت، بررسی اصلاحی یا انتقادی انقلاب سفید، خرید اسلحه و تجهیزات و سیاست خارجی، جلسات و مذاکراتی داشته باشند.
شش ماه پس از تشکیل حزب مقامات آمریکا در ایران به واشنگتن گزارش کردند که این حزب عملاً نقشی در سیاست ایران ندارد.
هنگام انحلال این حزب حتی یک نفر هم مخالفت نشان نداد! ر.ک: کوثر، ج 1، ص 384، کوثر، ج 2، ص 101.
منبع:
کتاب
حمیدرضا پهلوی به روایت اسناد ساواک صفحه 292