صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

عدالت و امنیت نخواهیم داشت(!)

تاریخ سند: 18 فروردین 1341


عدالت و امنیت نخواهیم داشت(!)


متن سند:

عدالت و امنیت نخواهیم داشت(!)
شماره : 106 /312 تاریخ : 18 /1 /1341
موضوع : جلسه منزل دکتر احمد متین دفترى

از ساعت 9 بامداد در روز جمعه 17 /1 /41 جلسه هفتگى دکتر احمد متین دفترى با شرکت عده‌اى قریب 25 نفر من‌جمله عبدالرحمن فرامرزى، مجتبى صفایى رئیس شعبه چهار جنایى، بشردوست دادیار دادسراى تهران، سعیدى فیروزآبادى مدیرکل وزارت دارایى، مافى عضو سابق فرهنگ، دکتر جزایرى رئیس حسابدارى وزارت راه، خلیلى عراقى معاون سابق حسابدارى وزارت فرهنگ، کاظم افجه‌اى رئیس سابق اداره ساختمان وزارت فرهنگ، عبادى عضو دادگسترى، پرویز وهمى رئیس اداره اموال دخانیات، زنجانى قاضى دادگسترى و چند تن از دانشجویان دانشکده حقوق تشکیل گردید. پس از مختصر صحبت‌هاى خصوصى پیرامون عید قربان، عبدالرحمن فرامرزى اظهار داشت : چند روز پیش آقاى دکتر امینى محبتى فرموده و به بنده تلفن نموده بودند و چون من نبودم براى جبران لطف ایشان به دیدارش رفتم. در این ملاقات صحبت از آزادى به میان آمد. عرض شد قوام‌السلطنه به نام آزادى آمد و مقدارى از آزادی‌های فردى و اجتماعى را از مردم گرفت و به دنبال آن مصدق هم دم از آزادى زد و ایشان هم مقدار دیگرى از آزادی‌های مردم را از بین برد و حالا شما آمده‌اید و به نام آزادى و آزادى‌خواهى بیش از آنها آزادى مردم را سلب نموده‌اید. آنها در ادارات، روزنامه‌ها مأمور سانسور نداشتند و شما مأمور سانسور هم گذاشته‌اید و حال ما را از کودتا و حکومت نظامى که امکان روى کار آمدن آن دارد مى‌ترسانید. مى‌خواهم بنویسم شما که به نام سوءاستفاده، آقاى سرلشکر ضرغام را توقیف کرده و حالا او را آزاد نموده‌اید، فردا که نخست‌وزیر شود شما را توقیف مى‌کند، اما مأمورین شما نمى‌گذارند. شما آن حرف‌هایى که در سابق مى‌زدید، وقتى که پشت میز ریاست نشستید، دیگر فراموش کردید. ناطق سپس در مورد رشوه‌خوارى مأمورین ژاندارمرى صحبت نمود و پس از وى دکتر متین دفترى اظهار عقیده نمود که تا وضع زندگى پلیس و ژاندارم تأمین نشود و تربیت اجتماعى نداشته باشند هیچ‌وقت عدالت و امنیت نخواهیم داشت.
پس از آن فرامرزى براى بار دوم شروع به صحبت نمود و پیرامون افزایش آب بهاء و عدم رضایت عمومى اظهاراتى نمود و دکتر متین دفترى هم گفتار وى را تأیید و جلسه مقارن ساعت 10 خاتمه یافت.

منبع:

کتاب بدون شرح به روایت اسناد ساواک - کتاب دوم صفحه 305

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.