تاریخ سند: 16 تیر 1348
موضوع : آیت الله مرعشی نجفی
متن سند:
از : 21
به : 316 شماره : 1839 /21
ساعت 18 روز 14 /4 /48 چند تن از فضلا حوزه
قم در منزل آقای نجفی حضور داشتند یکی از
حاضرین راجع به قاضی طباطبایی (تبعیدی
به بافت کرمان) از آقای نجفی سوال نمود وی
پاسخ داد 4 روز قبل آقای قاضی طباطبایی به
اتفاق فرزند و راننده خود صبح زود به منزل من
وارد شد و به اتفاق نماز صبح خواندیم وی
بلافاصله از طریق ساوه به شهرستان تبریز
عزیمت نمود.
سپس درباره اوضاع عراق بحث
به میان آمد.
آقای نجفی اظهار داشت فعلاً
آرامش نسبی در کار است لکن این آرامش مثل
آرامش قبل از طوفان دریا می باشد آقای نجفی سپس درباره افراد حزب بعث عراق و مرام
کمونیستی صحبت کرد و گفت مرام کمونیستی بر سه نوع است اول تقلیدی.
دوم مرامی و
بی دینی.
سوم کمونیزم نانی که از گرسنگی و فقر بوجود می آید در ایران همیشه مرام کمونیستی
از دو طریق تقلیدی و گرسنگی پدیدار می شد لکن در عراق چون سران حزب کمونیست از
خانواده های مرفه و علمی و روحانی هستند لذا همیشه مرامی و بی دینی بوده است بنابراین در
حال حاضر بزرگترین خطر برای عراق نداشتن یک حکومت ثابت و پایدار است کما این که سابقا
این همه آتش در عراق شعله ور نبود زیرا حکومت ثابت سلطنتی داشتند ولی در آینده دیگر
عراق آرامشی به خود نخواهد دید.
آقای نجفی در خاتمه افزود قطع روابط سیاسی ایران با
دولت لبنان صلاح نبود و به خاطر یک افسر و نظامی پناهنده نباید دولتی با دولت دیگر قطع
رابطه نماید.
زیرا این موضوع بختیار را بزرگ کرد و خوب بود مثل مصدق با او رفتار می کردند و از
طرفی اشتباه دیگر موضوع درج نامه بختیار مبنی بر توصیه زوار و ایرانیان مقیم عراق به
حسن البکر1 در جراید ایران بود چون این
موضوع موجب ایجاد محبت مردم نسبت به
بختیار می شود.
نظریه منبع ـ نظری ندارد.
نظریه رهبر عملیات ـ مفاد گزارش صحیح به
نظر می رسد ضمنا اطلاع دیگری درباره ورود
قاضی طباطبایی به قم و عزیمت وی به
تبریزی واصل نگردیده است مرشد
نظریه امنیت داخلی ـ مفاد گزارش صحیح
است و در مورد ورود قاضی طباطبایی به منزل
نجفی و پس از خواندن یک نماز و حرکت
بلافاصله نجفی اصراری به دروغ گفتن
نمی تواند داشته باشد صحت مسافرت قاضی
طباطبایی موکول به نظر ساواک و مراجع
انتظامی محل می باشد.
اظهارات اخیر نجفی
مندرجه در گزارش خبر قابل بررسی و تعمق است.
روحانی
رئیس ساواک نظری نیست
آقای اوانی.
آقای شکوری
1ـ در گزارش روزانه درج شود
2ـ بهره برداری شود 23 /4
در گزارش روزانه درج شد اوانی
توضیحات سند:
1ـ احمد حسن البکر در سال 1914 در تکریت تولد یافت.
در سال 1932 از دانشسرای عالی فارغ التحصیل
گردید و تا سال 1938 به شغل معلمی پرداخت.
سپس به دانشکده افسری در بغداد ملحق شد.
پس از کودتای
14 ژوئیه 1958 به عضویت شورای دادگاه نظامی درآمد.
در قیام 8 مارس 1958 متهم به شرکت در این قیام
گردید و به این علت با درجه سرهنگ دومی بازنشسته شد.
بعد از کودتای 8 فوریه 1963 به دریافت درجه
سرلشکری نایل آمد و به نخست وزیری برگزیده شد.
بعد از یازدهم نوامبر 1963 اختلاف و درگیری در کادر
حزب بعث عراق شعله ور گردید.
در این زمان البکر ریاست جناح مخالف علی صالح سعدی دبیر کل وقت حزب
را که در برابر میشل عفلق، دبیرکل [اصلی ]حزب ایستادگی می کرد عهده دار بود.
حسن البکر بعد از کودتای
«عبدالسلام عارف» در 18 نوامبر 1963 علیه شرکای بعثی خود، از سمت نخست وزیری برکنار و به عنوان
جانشین رئیس جمهور ـ که یک سمت تشریفاتی بود ـ برگزیده شد، ولی قبول نکرد.
وی مدتی در دوران
حکومت عبدالسلام عارف به همراه تعداد کثیری از بعثی ها به اتهام تلاش برای براندازی رژیم زندانی شد.
در
سال 1965 بعد از طرد علی صالح سعدی دبیر کل حزب از این تشکیلات، از سوی رهبر قومی به جای وی
منصوب گردید.
البکر پس از کشته شدن عبدالسلام عارف در یک سانحه هوایی، و روی کار
آمدن عبدالرحمن عارف ضعیف النفس و بی کفایت در آوریل 1966، فعالیت سیاسی خود را به منظور به دست
گرفتن قدرت گسترش داد.
تا اینکه پس از پیروزی دومین کودتای بعثی در 17 ژوئیه به ریاست جمهوری و
ریاست شورای رهبری انقلاب برگزیده و به دریافت درجه فیلد مارشالی نائل گردید.
سرانجام احمد حسن
البکر در سال 1982، در سن 68 سالگی به علت ابتلا به بیماری سرطان در بیمارستان درگذشت.
ـ نگاهی به
تاریخ سیاسی عراق، سرهنگ ع الجمیلی، ترجمه محمد حسین زوار کعبه، ص ص 112 و 113
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی سید شهابالدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 462