افکار مردم ایران پس از برافتادن حکومت غیرقانونی اسدالله علم متوجه اصلاح خرابکاریهای چندساله اخیر مملکت گردیده است
متن سند:
بیانیه شماره 16 اپریل 64
از برادران مسلمان مقیم بریتانیای کبیر ـ لندن
برادران و خواهران ایرانی!
افکار مردم ایران پس از برافتادن حکومت غیرقانونی اسدالله علم متوجه اصلاح خرابکاریهای چندساله اخیر مملکت گردیده است و بر همگی مسلم گردید که زیان حکومت ظالمه علم در فساد جامعه آنقدر عمیق میباشد که جز یک انقلاب اساسی علاج دیگری وجود ندارد.
اینک ماه محرم فرارسیده و روح مظلومین و مقتولین پانزدهم خرداد با خاطره شهیدان کربلا مجدداً1 جلوه مینماید و شما را به جنبش مقدس برای تقویت اسلام دعوت میکند.
قیام مقدس مراجع تقلید ایران و عراق برعلیه حکومت دیکتاتوری در ایران، افکار عموم مردم مسلمان جهان را هدایت نمود و با قربانی چندصد نفر از طلاب علوم دینی که سربازان واقعی اسلام و میهن بوده و شهادت بیش از ده هزار نفر از جوانان غیور، بر قاطبه مردم واضح و هویدا گردید که ملت ایران از اعمال خلاف قانون و ضداسلام حکومت علم ناراضی و بیزار بوده تا جایی که جان شیرین خود را در مقابل مسلسلهای دشمنان فدا نمودند. مادر داغدیده و جوانمرده میهن در فاجعه 15 خرداد برای همیشه جامۀ عزا پوشیده و با هزاران مردم زندانی و محروم از آزادی یکصدا به شما خواننده غیور خطاب کرده و میگوید «این روا باشد که من در بند سخت / تو گهی بر شاخه گاهی بر درخت؟» برخیزید، شهامت پیشه خود قرار دهید، راضی نشوید که وزیر جنگ کشور اسلامی ایران (صنیعی2) بهایی و حامی اسرائیل، در کابینه دولت کنونی چهره ناپاک خود را نشان دهد و پس از به غارت بردن اموال ارتش (مانند سپهبد وثوق وزیر جنگ سابق، و ارتشبد هدایت رئیس ستاد) دزدیها و جاسوسیهای او آفتابی گردد.
آیا وجدان شما ملت نجیب ایران اجازه میدهد که حضرت آیتالله حاج سید محمود طالقانی یکی از رهبران اسلامی و امام مسجد خیابان اسلامبول و آقای مهندس بازرگان مرد دانشمند و مجاهد و استاد دانشگاه، هریک به نه سال زندان مجرد مانند جد بزرگوارشان حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام محکوم کردند؟
شما که پیرو حسین هستید کجا قبول دارید که دو وکیل نامسلمان در مجلس رخنه نماید؟ بانوان ایران هرگز زن بهایی را نماینده خود در مجلس نمیکنند بلکه همان اسدالله علم، تهیهکننده لیستهای دو مجلس منحله، سومین جنایت خود را وقیحانه بر مردم تحمیل نمود. مجید محسنی تئاترچی [و] حبیبی زورخانهچی تکیه بر کرسی مدرسها و مؤتمنالملکها بزنند؟ واقعاً سزاوار است این برگه را با اشک و خوندل بنویسیم!
اینک توجه شما را به تلگراف حضرت آیتاللهالعظمی آقای خویی که اخیراً به آقای منصور فرمودهاند جلب میکنیم:
«دولت سابق به یکرشته اعمال اقدام نمود که تاریخ و ملت مسلمان ایران نتایج تلخ آن را هرگز فراموش نخواهد نمود. اهانت به دین و مقدسات مذهب و علما و روحانیون و فشار بر ملت در رأس برنامه بود. تذکرات ما مؤثر نشد. نتایج آن که اهم آنها بدبینی و تنفر ملت از دولت بود، بر جنابعالی مخفی نیست. امیدوارم جنابعالی اشتباهات را تدارک و الغاء قوانین مخالف اسلام را در رأس برنامه خود قرار دهید و آزادی ملت و حضرت آیتالله خمینی و آیتالله قمی را پیشنهاد مینماییم. ابوالقاسم الموسوی الخوئی ـ نجف اشرف 23 شوال 1383 [17 /12 /1342]»
روح شهیدان 15 خرداد، شما را به قضاوت دعوت میکنند و از فرشته آزادی که در مقابل عمارت بیمارستان قرار دارد، میپرسد که آیا وکلای مجلس فعلی، نمایندگان حقیقی ملت ایران میباشند یا آنکه بهوسیله اسدالله علم لیست شده و بر مردم تحمیل گردیده است؟ چگونه میتوان باور کرد که علم در سراسر عمر و مخصوصاً در جریان انتخابات سابق مرد متقلب و ناپاک شناخته شده بود، انتخابات مجلس فعلی و رفراندوم را بهطور صحیح و مطابق میل مردم از صندوق در بیاورد؟ آیا اصلاحات و انقلاب سفیدی را که علم میگفت با انتشار هروئین میان نسل جوان و دختران معصوم مناسبت داشت، آیا نشان دادن فیلمهای تبلیغاتی اسرائیل در تلویزیون ثابت [پاسال]3 بهایی نشان اسلامیت دولت پوشالی او بود؟
و لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلا بِالله اَلعَلِیِّ العَظیمِ.
توضیحات سند:
1. در اصل: مجداد
2. اسدالله صنیعی فرزند آقاجان در سال 1283ش. در همدان متولد شد. در مهرماه 1305 وارد ارتش شد و در سال 1307 دانشکده افسری را به پایان رسانید. او به عنوان آجودان مخصوص ولیعهد در دوره رضاخان وارد دربار شد. نامبرده مشاغل و سمتهایی از جمله ریاست دایره شکایات دفتر نظامی شاه، ریاست بازرسی اداره نظام وظیفه، معاونت وزارت دفاع در دولت مصدق، مدیریت شرکت تعاونی مصرف ارتش، وزارت جنگ در دولت علم، وزارت تولیدات کشاورزی و... را عهدهدار بود. صنیعی زمانی که پست معاونت وزارت جنگ را برعهده داشت با همکاری حاج اخوان (پیمانکار برنج)، غلامرضا سمیعی (حقالعمل کار برنج) و اخوان اصغری به سوءاستفادههای مالی گستردهای دست زد و این امر موجبات اعتراضات و شکایات متعددی را از سوی همکاران تشکیلاتی او فراهم آورد. اداره کل نهم ساواک این شکایات را مورد بررسی قرار دارد، ولی این بررسی صریح نه تنها تزلزلی در وضع او به وجود نیاورد، بلکه دو ماه بعد در دولت علم به وزارت جنگ رسید. اسداله صنیعی از چهرههای طراز اول تشکیلات بهائیت بود که به همراه سپهبد عبدالکریم ایادی نقش مهمی در تحکیم مواضع این فرقه در نهادهای نظامی رژیم پهلوی داشت. در سال 1344 مرکز بهائیت ظاهراً خواستار کنارهگیری مشارالیه از وزارت جنگ شد و بهانه آن اصل عدم مداخله در امور سیاسی عنوان گردید، معهذا صنیعی با کمک ایادی، موافقت مرکز بهائیت با ادامه کار خود را جلب کرد.
او از سال 1331 تا 28 مرداد 1332 معاون مصدق در وزارت دفاع بود و در سال 1347 به همراه ایادی، پزشک مخصوص و بهائی شاه، سرباز وظیفه حیدر قرهقوزلو که گماشتۀ منزلش بود را به قتل رسانده و بدون اینکه پزشکی قانونی متوجه شود سرباز فوق را در حصارک کرج دفن کردند. اسدالله صنیعی به دفعات از طرف شاه نشانهای لیاقت 1، 2، 3 نشان افتخار 1 و 2 و 3 نشان خدمت درجه 1، نشان 28 مرداد و نشان همایون درجه 2 را دریافت کرد. او در سال 1377 درگذشت. (ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد دوم، صص 465 ـ 449 ـ اسناد ساواک، پرونده انفرادی)
برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به کتاب «بهائیت (پادجنبش تجدید حیات ملت ایران)»، نوشته میکائیل جواهری، نشر مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.
3. حبیبالله ثابت پاسال فرزند عبدالله در سال 1282ش. در تهران متولد شد. اجدادش همگی یهودی بودند و پدرش در اواسط عمر به تشکیلات بهائیت پیوست. حبیبالله دیپلم خود را از مدرسه سنلوئی گرفت و بعداً راننده کامیون شد و سرانجام گاراژی برای تعمیر اتومبیل تأسیس کرد. در مرحلۀ بعد کارخانۀ صنایع چوب، شرکت ثابت پاسال، شرکت زمزم و تولید پپسیکولا را به راه انداخت، سپس جذب بانکداری و عضو هیأت مدیرۀ بانک ایران و انگلیس، بانک ایران و خاورمیانه و نایب رئیس بانک ایران شد. او امتیازات واردات فولکس واگن و راهاندازی کارخانۀ لاستیکسازی جنرال تایر، تولید روغن موتور اِسو و شیشه مینا را به دست آورد و در عین حال که مدیرعامل کمپانی فیروز بود، «بیش از چهل شرکت دیگر داشت». او مؤسس روتاری کلاب از لژهای فراماسونری است و باتوجه به اینکه عضو فرقۀ بهائیت بود، با همکاری دربار، تلویزیون ایران را راهاندازی کرد. نقل است که او سوءاستفاده فراوانی از اعتبارات بانک در ایران کرده است. در کودتای 28 مرداد ثابت پاسال با صدور چک سفید در جهت حمایت از رژیم شاه به عرصه وارد شد و این چک، او را تبدیل به یکی از مهرههای پرقدرت دربار ایران کرد. با پیروزی انقلاب اسلامی او به خارج از کشور گریخت و در پاریس ساکن شد. ثابت پاسال در سال 1369 در امریکا درگذشت. (رجوع کنید به کتاب «حبیب ثابت پاسال به روایت اسناد ساواک»، انتشارات مرکز بررسی اسناد تاریخی)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 04 صفحه 139