تاریخ سند: 16 آذر 1346
اطلاعیه قسمت اطلاعات پلیس
متن سند:
شماره: 26556 /3
ساعت 1315 روز 15 /9 /46 سید عبدالرضا حجازی در مسجد ارک در حضور 2000 نفر منبر رفته ضمن وعظ اظهار داشت دستور آیتاله بروجردی را در دهات دور افتاده اجرا میکنند بدون اینکه مأموری بالای سر آنها باشد اجرای هر قانون باید مطابق خواست اجتماع باشد.
اگر ما هم مطابق آمریکا و انگلیس خون ملل ضعیف را خورده و هم [همه] چیز آنها را برده بودیم پیشرفت خوبی میکردیم.
حالیه آمریکا چهاراسبه به کشورهای ضعیف حمله میکند ولی در خود جامعه آمریکایی فجایعی میافتد که پلیس آمریکا با تمام قدرتش قادر به کشف و جلوگیری از وقوع آن نیست.
و اضافه نمود ما در کشوری زندگی میکنیم که قانونش با دین ما همآهنگ است و نمیتوان قانون این مملکت را با قانون یهود تطبیق کرد.
میگویند ما از حیوانات حمایت میکنیم.
به خدا دروغ میگویند.
زیرا در ویتنام و کنگو1 و الجزایر2 مردم بیپناه را گلوله باران میکند.
و سینه جوانان را میدرند این زنان و دختران ما که مینیژوپ میپوشند از اروپاییها تقلید میکنند.
زیرا اگر زنان اروپا چادر بپوشند زنان ما هم چادر میپوشند.
رئیس جمهوری آمریکا به طوریکه روزنامهها نوشته بودند در مرگ گربهاش چندین شبانه روز عزادار بوده و گریه کرده است ولی دل رئیس جمهور برای جوانان کشورهایی که زیر گلوله میمیرند نمیسوزد.
این هروئینیها که به درد بیدرمان گرفتار میشوند چارهای ندارند و نمیدانند به چه کسی بگویند.
چه زمامداری باید از این بدبختها جلوگیری کند.
علت اینکه جلوگیری نمیکند چیست.
مجلس ساعت 1415 خاتمه یافت.
گیرنده: تیمسار ریاست محترم اداره اطلاعات شهربانی کل کشور.
توضیحات سند:
1ـ جمهوری دموکراتیک کنگو کشوری است در غرب آفریقا.
پایتخت آن کینشازا است.
جمهوری دموکراتیک کنگو یا زئیر سابق با وسعتی معادل 2،344،858 کیلومتر مربع در زمره بزرگترین کشورهای جهان قرار دارد.
جمعیت این کشور 62،000،000 نفر میباشد جمعیت کینشازا (پایتخت) حدود 7 میلیون نفر است.
این کشور توسط یک بلژیکی کشف شد که تا سال 1960 تحت استعمار بلژیک بود.
این کشور از معادن غنی سنگها و فلزات کمیاب از جمله الماس، طلا، کلتان، کبالت، جیوه، اورانیوم، مس و ...
برخوردار است.
در سال 1960 مردم کنگو توانستند استقلال کنگو را به دولت بلژیک تحمیل کنند.
در همان هفته اول استقلال کنگو، دولت بلژیک به نام حمایت از جان بلژیکیهای مقیم کنگو اما در حقیقت برای دخالت در امور این کشور، نیرویی به کنگو اعزام کرد.
دولت بلژیک با همکاری آمریکا، دولت جدائی طلب کاتانگا را تحت سرپرستی موسی چومبه تقویت کردند تا جبههای علیه پاتریس لومومبا بسازند.
سرانجام نخستین دولت مستقل کنگو که هنوز ده هفته از عمر آن نمیگذشت، سقوط کرد.
در این شرایط مبارزانی چون پاتریس لومومبا به مبارزه ادامه دادند تا اینکه او و یارانش را دستگیر کردند و به زندان بردند.
سپس آنها را از بازداشتگاه هاردی به کاتانگا بردند و در آنجا توسط موسی چومبه در هفدهم ژانویه 1961 کشته شدند.
گرچه موفق شدند لومومبا را از بین ببرند، اما راه لومومبا ادامه پیدا کرد و طرفداران او توانستند بر قسمتی از سرزمین خود حاکمیت دموکراتیک مردم کنگو را برقرار سازند.
لومومبا در اردوگاه هاردی طی آخرین نامهای که خطاب به همسرش مینویسد چنین مینگارد:
«این نامه را مینویسم ولی نمیدانم به دست تو خواهد رسید و یا هنگامی که آن را میخوانی من هنوز زنده باشم.
در همه تلاشها و کشمکشهایی که برای استقلال میهنمان میکنم، حتی یک لحظه در پیروزی نهایی این امر مقدس که من و همکارانم زندگانی را وقف آن کردهایم، دچار تردید نشدهام.
ولی آن چه را که ما برای میهنمان آرزو میکردیم هیچگاه مورد پسند بلژیکیهای استعمار طلب و دوستان آنان نبود.
اینان باعث شدند تا حقیقت پنهان بماند و در نتیجه استقلال ما را ننگین سازند.
همسر عزیزم، برای من گریه نکن.
یقین دارم که کشور من که اینقدر در رنج است، راه دفاع از آزادی و استقلالش را فراخواهد گرفت.
زندهباد کنگو، زندهباد آفریقا، پاتریس.
»
2ـ الجزایر کشوری است در شمال آفریقا که از سوی شرق به تونس و لیبی و از سوی غرب به مراکش و موریتانیا، و از طرف شمال به مدیترانه و از طرف جنوب به صحرای کبیر آفریقا و سودان و فرانسه محدود است.
از نظر وسعت و پهناوری نسبت به چند کشوری که در شمال آفریقا واقع شدهاند، دومین کشور بزرگ آفریقا پس از کشور سودان است.
انقلاب الجزایر، یک تلاش مردمی برای آزادی و رهایی بود.
انقلابی که به اهداف اعلام شده خود رسید، اما پس از رهایی از چنگ استعمار، تجربه تلخ کشمکشهای درونی و تصفیههای سیاسی را از سر گذراند.
در سوم ژوئیه 1962 (12 تیر 1341) انقلاب الجزایر به پیروزی رسید و کشور الجزایر بعد از 132 سال که تحت سلطه فرانسه بود، به استقلال دست یافت.
در هشت اکتبر همان سال کشور الجزایر با حکومت جمهوری دموکراتیک مردمی، به عضویت سازمان ملل متحد درآمد.
از 1954 تا روز استقلال، یعنی مدت هشت سال «جبهه آزادیبخش ملی» مبارزه مسلحانه خود را علیه اشغالگران فرانسوی به شدت ادامه داد.
ملت الجزایر یک میلیون قربانی داد و در تاریخ کشورهای عرب و شمال آفریقا، الجزایر به عنوان « ارض میلیون شهید» (سرزمین یک میلیون شهید) معروف شد.
این تعداد شهدای الجزایر، غیر از شهدایی است که الجزایریها به رهبری امیر عبدالقادر در جنگ با ارتش فرانسه در آخر قرن نوزدهم، در راه آزادی میهن خویش فدا ساختند.
امیر عبدالقادر فرزند محیالدین برای جهاد علیه فرانسویان، قبایل الجزایری را متحد ساخت و شکست سختی به فرانسویان در 1837 وارد آورد، به طوری که طی 28 می 1837 دولت فرانسه مجبور شد که به جز بخش ساحلی، بقیه الجزایر را به امیر عبدالقادر بسپارد، اما امیر عبدالقادر بعد از این قرار داد، اعلام کرد که قوای فرانسه باید ساحل الجزایر را نیز ترک کند، لذا دولت فرانسه با سپاهی به فرماندهی ژنرال بوژو، با 115 هزار نیرو از طریق بندر طنجه در مراکش، قوای عبدالقادر را به محاصره درآورده و باعث شکست وی در 1845 شد.
دولت فرانسه اکثر کشورهای شمالی آفریقا به ویژه الجزایر را مستعمره خویش کرد.
پس از او فرمت عباس تحصیلکرده فرانسه و عضو حزب اتحاد مردم الجزایر که توانسته بود در 1962 به عضویت مجلس مؤسسان فرانسه پذیرفته شود، وارد صحنه شد.
وی جنبش دانشجویان مسلمان را در پاریس تشکیل داده بود و با یک گروه از جمله احمدبن بلا توانستند جبهه آزادیبخش ملی را در 1954 تشکیل دهند.
درون این جبهه سیاسی، یک جبهه نظامی به نام ارتش آزادیبخش الجزایر به وجود آوردند.
آنها پایگاههایی در مراکش،تونس و الجزایر داشتند و زمانی که جمال عبدالناصر به ریاست جمهوری مصر رسید، قاهره تبدیل به پایتخت حکومت موقت الجزایر، به ریاست فرمت عباس شد.
طی مجاهدتهای این گروه، طی یک رفراندوم در اول ژوئیه 1962، 90 درصد از مردم الجزایر خواهان جدایی از فرانسه و استقلال کشور خویش شدند و بالاخره نهضت مردمی الجزایر، در سوم ژوئیه 1962 به استقلال رسید.
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد ارک تهران به روایت اسناد ساواک صفحه 185