تاریخ سند: 4 بهمن 1345
مذاکرات تیمسار سپهبد نصیری و آقای دوجیلی سفیر عراق
متن سند:
آقای دوجیلی ـ مقامات عراقی در مورد جعل اسکناس که دو سال پیش شما
زحمت کشیده و شبکه آن را پیدا کردید نگران هستند.
از آن زمان تابه حال ما سعی کرده ایم به مقامات ایرانی بگوئیم که اگر این عمل
خلاف ادامه یابد و از کار آنها جلوگیری نشود این افراد به اینکار تشویق
می شوند.
من با وزارت خارجه هم در
این مورد صحبت کرده ام و
آنها هم هرکار که توانسته اند
انجام داده اند ولی اقدامات
قانونی آن خیلی به کندی
پیش می رود.
این عمل غیرقانونی از طریق
زوار به عراق و عربستان
سعودی هم سرایت کرده و
اکنون در عراق هم سکه های
تقلبی ساخته اند.
ما سعی کردیم که رهبران این
باند را پیدا کنیم و متوجه
شده ایم که شبکه و بعضی از
رهبران آن در ایران هستند.
یکی از افرادی که مسئول این شبکه است شخصی بنام حاج حسین کاشف است
که در کویت بازداشت می باشد.
یک نفر دیگر که معاون اوست بنام حاج حسین
کاشی می باشد که او هم در بغداد تحت بازداشت است که ما پس از جستجو در
جیب های او وسایل جعل پول و مبلغ 60405 دینار عراقی بدست آورده ایم.
مقامات عراقی از من خواستند که در این مورد با مقامات عالیرتبه ایران صحبت
کنم و به این جهت من به وزارت خارجه رفته و اسامی و آدرس های آنها را دادم.
پریروز من آقای تیمور مدیر کل سیاسی وزارت خارجه را ملاقات کردم و نظر او
را خواستم که صحیح است که من با تیمسار نصیری در این مورد ملاقات کنم و او
گفت ترتیب ملاقات مرا با شما و رئیس بانک مرکزی و نخست وزیر خواهد داد.
یکی از این رهبران که در ایران است و وسایل جعل را برای دیگران تهیه می کند
مهدی شریف النسب است.
من یک گزارش خصوصی در این مورد تهیه کرده ام که
به وزارت خارجه هم داده ام و یک نسخه هم به جنابعالی تقدیم می کنم.
من می دانم که شما شخص بسیار جدی هستید و مطمئنم که هرکار بتوانید در این
مورد انجام خواهید داد.
من در ضمن از مدتها پیش می خواستم برای عرض
احترام خدمت جنابعالی
برسم .
تیمسار سپهبد نصیری ـ از
حسن نیت شما تشکر
می کنم.
همانطور که می دانید
این کار از وظایف شهربانی
است و خود من چهارسال
قبل یک دسته از این
جاعلین را چه خارجی و چه
داخلی پیدا کردم و آنها تحت
تعقیب قرار گرفتند.
حالا هم
شهربانی باید جدا این
موضوع را تعقیب کند.
چندی قبل هم سفیر کویت
در مورد کاشف با من
صحبت کرد و من اطلاعات
لازم را در اختیار شهربانی گذاشتم که آنها را تعقیب کنند.
آقای دجیلی ـ شما صحیح می فرمائید.
ولی تنها علتی که من به اینجا آمدم و
آقای تیمور هم به من توصیه کردند اینست که اگر بخواهیم فقط به اختیار پلیس
بگذاریم طول می کشد و در دادگاه هم مدتی می ماند.
مثلاً در مورد همان موضوع
جاعلین که تیمسار فرمودند ما هنوز نمی دانیم که به سر آنها چه آمد و با آنها چه
کردند.
تیمسار سپهبد نصیری ـ پرونده آنها کامل شد و به دادگستری فرستاده شد.
در
محکمه اول و دوم محکوم به جریمه شدند و بنا به شدت تقصیراتشان به سال
مختلفی زندانی شدند.
آقای دجیلی ـ من با آقای دکتر هدر هم صحبت کردم که در این مورد تسریع
شود.
تیمسار سپهبد نصیری ـ از دوست مشترک ما آقای پیراسته چه خبر دارید؟
آقای دجیلی ـ من او را دیروز ساعت 5 /7 در فرودگاه بدرقه کردم و سرش خیلی
شلوغ است و مشغول ترتیب مقدمات سفر پرزیدنت عارف به ایران است.
چند موضوع کوچک هم
هست که میل دارم با تیمسار
در مورد آن صحبت کنم.
تیمسار سپهبد نصیری ـ
بفرمائید.
آقای دجیلی ـ امروز نامه ای
از دوستم رسیده بود که در
آن نوشته شده بود آقای
آیت الله حکیم از بهبود روابط
بین ایران و عراق خیلی
خوشحالند و سؤال کرده
بودند که مقامات ایرانی چه
وقت اجازه می دهند که زوار
ایرانی به عراق بروند.
ما به افراد ایرانی و زوار
کمک می کنیم و حساب
مردم از دولت جداست.
مردم عراق میل دارند که زوار ایرانی برای زیارت بروند.
تیمسار سپهبد نصیری ـ اتفاقا من هم می خواستم در مورد همین موضوع اما از
نظر دیگری صحبت کنم.
در حال حاضر بیش از صد نفر ایرانی در زندان بصره
زندانی هستند و تعدادی هم در بغداد و رفتار خوبی هم با آنها نمی شود.
همین
موضوع موجب می شود که ما ناراحت باشیم.
آقای دجیلی ـ اولاً من هر کاری از دستم برآید در این مورد انجام خواهم داد.
ثانیا چرا اینها زندانی می شوند؟ این افراد به دو دسته تقسیم می شوند.
یک دسته
آنهایی که بطور غیرقانونی به بصره می آیند و به بیروت می روند که در این مورد
مانند قوانین کلیه کشورها اگر کسی بطور غیرقانونی وارد کشور ما شود دستگیر
شده و به دادگاه فرستاده می شود و حداکثر مدت یک ماه زندانی می شود.
در
مورد اینگونه افراد ما مسئول زندانی شدن آنها نیستیم چون هرکس بطور
غیرقانونی وارد کشور ما شود پلیس او را دستگیر می کند.
و در مورد آنهایی که
در بغداد زندانی هستند فکر می کنم غالب آنها از مرز خسروی و بطور غیرقانونی
وارد می شوند.
چون افرادی که می خواهند برای زیارت بروند بیشتر فقیر هستند
و برای گرفتن گذرنامه هم
باید 400 تومان برای
مالیات و مخارج دیگری
بپردازند که تقریبا 1000
تومان تمام می شود و 1000
تومان برای آنها گران است به
این جهت به مرز می روند و
در آنجا توسط افرادی که
وسیله اینکار را فراهم
می کنند از مرز عبور
می کنند.
موضوع اینجاست که خود
مقامات ایران این وضعیت را
ایجاد می کنند.
اگر ما اجازه
می دهیم که برای زیارت
بروند و برگردند این به نفع ما
نیست.
وقتی به آنها اجازه داده نمی شود چون میل دارند برای زیارت بروند بطور
غیرقانونی می روند.
من به مقامات عراق گفتم لزومی ندارد ما این افراد را
نگهداریم و این به نفع ما نیست چون ما یک ماه خرج خوراک آنها را در زندان
می پردازیم و بعد هم تحویل مقامات ایران می دهیم.
تیمسار سپهبد نصیری ـ همه افرادی که در زندان هستند بدون گذرنامه نیستند.
افراد با گذرنامه هم پیدا می شوند متأسفانه باندی از ایرانیان فراری در بصره
تشکیل شده که این افراد حتی گذرنامه عراقی هم دارند و علیه ایران فعالیت
می کنند.
اینها مجرمینی هستند که در ایران تحت تعقیب می باشند ولی فرار کرده و
به عراق آمده اند.
متأسفانه این افراد به عنوان مأمورین سازمان امنیت عراق هم
انتخاب شده اند.
این اشخاص بستگان و کسانی مخالف در ایران دارند و هر وقت
به بصره و بغداد می روند این مجرمین برای آنها ناراحتی ایجاد می کنند.
تصادفا
یکی از پرونده هائی را که دیده ام نگهداشتم با شما در مورد آن صحبت کنم.
که مردی محترم و متدین که مورد توجه اهالی محل است و هر سال برای زیارت
می رود امسال با وجودی که
گذرنامه به کسی داده نمی شد
چون مورد احترام بود به او
گذرنامه داده شد و به عراق
رفت.
در بصره دشمنان او که
همان جنایتکاران ایرانی در
بغداد هستند شاید گزارشات
خلافی داده اند که رکن 2
پادگان بصره او را بازداشت
کرده و در زندان او را
شکنجه داده اند.
پس از 10
روز او را تحویل سازمان
امنیت بصره داده اند که مدتی
هم در آنجا شکنجه دیده
بطوری که به حال اغماء
افتاده است و بعد هم او را
تحویل سازمان امنیت بغداد داده اند.
در بغداد هم با بیرحمی شکنجه شده، کلیه
اثاثیه از او گرفته شده و او را با دستبند تحویل داده اند.
این یک نمونه از رفتار با
کسی است که گذرنامه داشته است.
او در حال حاضر اختلال حواس پیدا کرده و
حال عادی ندارد.
نظیر این گزارشات زیاد بوده ولی ما چون نمی خواهیم عواملی باعث برودت
شود عکس العملی نشان نداده ایم.
چون می خواهیم این برودت التیام پیدا کند.
آقای دجیلی ـ از اطلاعاتی که به من دادید متشکرم.
ولی در جواب شما چند
کلمه عرض می کنم که اگر با بعضی از ایرانیان به این طریق رفتار شده دلیل این نیست که با همه اینطور رفتار
شود.
آیا مقصود تیمسار از مجرمین مجرمینی هستند که یک ماه پیش در خرمشهر و آبادان کار می کردند و به
بصره فرار کردند؟ این مجرمین در عراق نیستند و من بطور خصوصی اطلاع دارم که از عراق رفته اند.
تیمسار گفتند که این شخص همیشه برای زیارت می رفته ولی این اتفاق همیشه برای او نیفتاده.
این بار
بخاطر آنکه گزارش غیرواقعی در مورد او داده اند با او رفتار بدی شده است.
تیمسار سپهبد نصیری ـ این مجرمین افرادی هستند که در اینجا محکومیت دارند و برای آنکه زندانی
نشوند به عراق فرار می کنند.
آقای دجیلی ـ اگر این افراد مجرم هستند ما در نظر داریم قراردادی ببندیم که اینگونه مجرمین بین دو
کشور مبادله شوند.
در ضمن هر وقت روابط بین دو کشور طبیعی نباشد معمولاً مجرمین به کشور دیگر
فرار می کنند ولی حالا که روابط بهتر شده این جریانات خاتمه پیدا می کند.
تیمسار سپهبد نصیری ـ من آدمی نیستم که در مقابل این جریانات ساکت بنشینم.
اگر ساکت هستم به دلیل
دستور و سفارش مکرر اعلیحضرت است که می فرمایند خونسردی کنید و تحمل کنید شاید حسن روابط
ایجاد شود و این سردی و برودت خاتمه پیدا کند و الا من اخلاقا اینطور هستم که اگر عملی را در خاک
عراق با یک نفر ایرانی بکنند من با دو نفر عراقی در اینجا تلافی می کنم.
این موضوع که گفتم خیلی خصوصی و دوستانه بود.
آقای دجیلی ـ امیدوارم با صبوری تیمسار و نظر مساعد دولت ما بتوانیم به همه مشکلات فائق آئیم.
تیمسار سپهبد نصیری ـ یک چیز دیگر هم موجب شده که عراقیها زود حاضر به رفع برودت نشوند و آن
اینست که می دانند ما به اماکن متبرکه علاقمندیم و احترام می گذاریم.
به این دلیل فکر می کند ما بالاخره
کوتاه می آئیم ولی صبر و کوتاه آمدن ما هم برای مدت زمانی است.
منبع:
کتاب
روابط ایران و عراق به روایت اسناد ساواک صفحه 224