تاریخ سند: 19 شهریور 1347
موضوع : حزب مردم
متن سند:
شماره : 19414 /20 ه 4
از ساعت 1630 الی 1830 روز 18 /6 /47 جلسه ستاد انتخاباتی حزب
مردم با حضور اعضا ستاد انتخاباتی در محل حزب تشکیل گردید پس از تبادل
نظر و بررسی های لازم اشخاص مشروحه زیر انتخاب و قرار است صورت این
اشخاص جهت مطالعه آقای یحیی عدل ارسال سپس دستور درج اسامی آنان را
در جراید صادر نماید.
1ـ بانو زهرا اقبال
2ـ بانو قطبی اعتبار
3ـ مسعود اعتصام
4ـ دکتر لقمان امین کلیمی
5ـ سید محمد بنی احمد
6ـ دکتر نصرت اله بهتاش
7ـ جلیل اخوت
8ـ اسماعیل پوروالی1
9ـ مهردادور
10ـ سرلشکر محمود دولو
11ـ حاجی حسین رضاقلی
شهر ری
12ـ دکتر رضا رستگار
13ـ رحیم زهتاب فرد
14ـ سید محمود سجادی
15ـ حسین سپاه منصور
16ـ تیمسار قهارقلی شاهرخشاهی 17ـ سرهنگ علی اکبر طیفوری فرد 18ـ
سرهنگ محمد شایسته پور 19ـ فتح اله غفاری 20ـ خسرو فرهادپور 21ـ
عوض عوض پور 22ـ دکتر ظلی 23ـ یحیی فتحی 24ـ محمد کشاورزجو 25ـ
عزیزاله گلرخساری معروف به الهی 26ـ دکتر محمدباقر شریعت زاده 27ـ جعفر
منصوریان 28ـ لطف اله معامدی 29ـ محمود ملک نیا 30ـ حاجی اکبرپور کاظم
نظریه رهبر عملیات ـ منبع قابل اعتماد و مفاد گزارش خبر...
مورد تایید
می باشد.
استاد در پرونده حزب مردم بایگانی شود.
24 /6 /47
توضیحات سند:
1ـ اسماعیل پوروالی ایروانی
فرزند غلامحسین در سال
1304 در مشهد بدنیا آمد.
نامبرده در سن طفولیت بهمراه
خانواده اش به تهران آمد و پس
از سپری نمودن تحصیلات
مقدماتی بدانشگاه تهران راه
یافت.
مشارالیه در سال 1331 از
دانشکده ادبیات لیسانس تاریخ
و جغرافیا دریافت نمود و از
سال 1319 در زمینه روزنامه
نگاری با روزنامه ستاره
همکاری کرده و از سال 1322
با روزنامه بهار ارگان حزب
پیکار که بعدها به نبرد و ایران ما
تغییر نام یافت فعالیت و
همکاری کرد.
در اسناد ساواک
وی را از عناصر حزب توده
معرفی نموده که ضمن چاپ
مقالاتی برعلیه دستگاه سلطنت
در روزنامه ها، در غائله
پیشه وری در آذربایجان با فرقه
دموکرات همکاری داشت و از
سال 20 تا 27 چندین بار به
دلیل چاپ مقالات باصطلاح
مضره به فرمانداری نظامی
تهران احضار شد.
اسماعیل
پوروالی در حزب میهن پرستان
نیز عضویت داشت و در سال
1327 بعنوان معاون اداره
تبلیغات وزارت اطلاعات بکار
پرداخت و بعد از کودتای 28
مرداد 1332 به معاونت سیاسی
و سرپرست رادیو تهران انتخاب
شد و تا سال 1350 در این
سمت باقی بود.
نامبرده در سال 1335
درخواست انتشار روزنامه
بامشاد را نمود که با موافقت
مسوولین از سال 1336 با هدف
طرفداری از دولت و حزب
ملیون شروع به فعالیت نمود
ولی در همین سال بدلیل
چاپ عکسی از محمدرضا و
درج شعری نامناسب در حاشیه
آن دستگیر و بمدت یکماه در
بازداشت به سر برد که طی
مکاتبه ای به شاه با ابراز ندامت
درخواست عفو نمود که با قبول
توبه و ندامتش از زندان آزاد
شد.
مشارالیه در سال 37 در
محافل مختلف خود را مشاور
دکتر منوچهر اقبال نخست وزیر
معرفی می نمود که با دستور او
به مسوولیت امور تبلیغات و
انتشارات وزارت کار و
بیمه های اجتماعی با حقوق
ماهیانه 25 هزار ریال انتخاب
شد.
ساواک در سال 38 طی
یک ارزیابی اسماعیل پوروالی
را فردی طرفدار مقام شامخ
سلطنت و دولت فعلی و بدلیل
چاپ مقالاتی در روزنامه اش
برعلیه کمونیست، مخالف
شوروی و نویسنده با استعداد و
توانمند و در سیاست خارجی
میانه رو معرفی نموده است.
نامبرده در سال 39 جهت
مخالفت با دولت وقت و تلاش
برای نخست وزیری دکتر
منوچهر اقبال فعالیت و تبلیغ
داشت و در سال 39 بدعوت
سفارت کبری یوگسلاوی و با
موافقت ساواک جهت بازدید از
فدراسیون روزنامه نگاران به
آن کشور و در سال 44 بعنوان
نماینده دولت و مطبوعات ایران
به همراه تعدادی دیگر از
روزنامه نگاران بدعوت
اسرائیل به فلسطین اشغالی سفر
نمود.
اسماعیل پوروالی در سال 44
به مناسبت بیست و پنجمین سال
روزنامه نگاری خود جشنی برپا
نمود که نخست وزیر نیز در آن
شرکت داشت.
نامبرده در سال
45 در انجمن فرهنگی ایران
و آمریکا سخنرانی نمود و در
سال 47 خانه مطبوعات را
تأسیس و جهت هرگونه همکاری
با ساواک اعلام آمادگی کرد و
ساواک در سال 49 با استخدام
فرزندش بنام مهرزاد پوروالی
در مشاغل حساس شرکت نفت
موافقت نمود.
مشارالیه در سال
50 بعنوان مدیر مرکز رادیو و
تلویزیون ملی ایران در پاریس
به فرانسه رفت و در سال 52 با
تهیه جزوه ای درباره تحصیل
فرح در فرانسه و تقدیم آن به
نامبرده از طرف دفتر فرح از
پوروالی تشکر و قدردانی شد و
در سال 54 مبالغ قابل توجهی
از بودجه اختصاصی به مرکز
رادیو و تلویزیون ملی در
فرانسه را اختلاس کرد و بعلاوه
از کانالهای دیگری از مجله
وزارت آب و برق، وزارت
فرهنگ و هنر، شرکت ملی نفت،
کمک های متفرقه از بودجه
محرمانه نخست وزیری بعناوین
مختلف کمک دریافت می نمود و
در سال 53 نیز طی نامه ای به
دربار بدلیل خسارت از ناحیه
توقف انتشار مجله درخواست
کمک کرد که شاه دستور
مساعدت به وی را به دولت داد.
اسماعیل پوروالی دارای فساد
اخلاق بود و این مسئله در
پاریس بدلیل حضور همسرش
در سوئیس و زندگی مجردی
ابعاد وسیعتری یافت.
ساواک
مستمرا با حضور نامبرده در
مراسم تشریفات و در سال 57
در جشن های دو هزار پانصد
ساله موافقت نمود و هویدا نیز
از خدمات پوروالی به نظام
شاهنشاهی تقدیر کرد و از طرف
شاه نیز نشانه های همایون و تاج
را دریافت نمود.
منبع:
کتاب
حزب مردم به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 111