تاریخ سند: 26 دی 1356
محضر مبارک حضرات مراجع عالیقدر تشیع متعاله المسلمین ببرکات وجودهم از حوادث ناگوار اخیر قم1 که موجب تاثر عمیق قاطبه مسلمین گردیده
متن سند:
[تاریخ: 26 / 10 / 1356]
بسمه تعالی
محضر مبارک حضرات مراجع عالیقدر تشیع متعاله المسلمین ببرکات وجودهم از حوادث ناگوار اخیر قم1 که موجب تاثر عمیق قاطبه مسلمین گردیده شدیداً متأثر و متالم به این وسیله حوزه علمیه قزوین ضمن محکوم کردن این گونه اعمال وحشیانه و ضد انسانی و تقدیر از اقدام مراجع عظام و مدرسین کرام و محصلین حوزه علمیه قم ایدهمالله به تعطیل دروس و همدردی اهالی غیور قم با تعطیل عمومی و ابراز انزجار از مندرجات خلاف واقع1 روزنامهها تسلیت خود را به پیشگاه مقدس حضرت حجت بن الحسن2 ارواحنافداه مراجع عالیقدر شیعه و عموم مسلمین به خصوص خانوادههای داغدیده عرض نموده و از خداوند متعال پیروزی مسلمانان را خواستاریم و الی الله المشتکی
6 / صفرالخیر31۳۹۸
حسن الموسوی شالی. رحیم سامت. عباس الحسینی ابوترابی. الاحقر محمود شریعت مهدوی. الاحقر محمد مظفری. محمدحسن بروجردی. هادی باریکبین. سیدابوالفضل خضری. سیدجواد علوی. سیدجلیل زرآبادی. محمد حسین اویسی. نورالدین الحسینی اشکوری. محمدباقر قمشاهی. هادی سلیمانی. علی محمد سلیمانی. طهماسب میرزا حسینی. محمد حسینی. سیدصادق حسینی. ناصر عبداللهی. تاج الدین حسینی. سیداحمد میر فخاری. سیدعلی اصغر فحول. حقیر احمد کرمی. سیدحسین حسینی آیینی. محسن کرمی. سیدموسی ابراهیمی. موسی بهرامی. اسحاق ذوالقدری. سیدحسن موسوی. سیداحمد موسوی. الاحقر داوود کیانی. سیدنورالدین موسوی. محمد قزوینی. سیدمرتضی حسینی. محمدعلی اکرادی. غلامحسین آشوری. جلال هاشمی. غلامحسین صفیخانی. رضا نوروزی. احمد صفری
اصل در کلاسه 14 / 15 بایگانی است
توضیحات سند:
1. یکی از وقایع مهم قبل از پیروزی انقلاب اسلامی که از آن به عنوان جرقه انقلاب نیز یاد کرده اند، قیام 19 دی مردم قم بود. شهادت آیتالله حاج سیدمصطفی خمینی به وسیلۀ رژیم در اول آبان 1356. ش زمینه را برای فعالیت دوستداران امام در ایران فراهم کرد تا در قالب مراسم مذهبی علناً از ایشان سخن به میان آورند. از اینرو، آن چه رژیم شاه برای عدم تحقق آن تلاش خود را مصروف نموده بود، به دست خویش فراهم کرد. رژیم شاه به زعم خود برای مقابله با نفوذ معنوی امام تصمیم به تخریب چهرۀ ایشان گرفت و دستور تهیه مقالۀ موهن 17 دی روزنامۀ اطلاعات را داد. چاپ مقالۀ مذکور موجی از مخالفت را در سراسر کشور برانگیخت به نحوی که در شهر قم به یک قیام خیابانی منجر شد. اقدام رژیم برای سرکوبی آن، چهلمهای زیادی را در برداشت که زمینهساز تحولات نهضت امام خمینی گردید.
اهمیت این چهلمها عمدتاً در این بود که مبارزه با رژیم را که بعد از وقایع 15 خرداد 1342 به طور محسوسی زیرزمینی شده بود، علنی کرد و به مبارزات خیابانی کشاند از طرفی برگزاری چهلمها مبارزه را از چند شهر اصلی، به تمام کشور تعمیم داد. مقاله تحتعنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» با امضای نام مستعار احمد رشیدی مطلق تهیه میشود. وزیر اطلاعات و جهانگردی، آقای داریوش همایون مأموریت مییابد تا این مقاله را در یکی از روزنامههای کشور به چاپ برساند. پس از امتناع روزنامه کیهان از چاپ مقالۀ اهانتآمیز، روزنامه اطلاعات که به ساواک و دربار نزدیکتر بود، روز شنبه 17 دی 56 به چاپ آن اقدام میکند. در این مقاله، حرفهای توهینآمیز تکراری شاه که به دفعات علیه مخالفان، روحانیت و حضرت امام(ره) ایراد کرده بود، مجدداً تکرار میگردد. نویسندۀ مقاله ضمن همداستان کردن روحانیت با حزب توده به عنوان عوامل استعمار سرخ و سیاه، به شخص امام توهین میکند:
«این روزها به مناسبت ماه محرم و عاشورای حسینی بار دیگر اذهان متوجه استعمار سیاه و سرخ یا به تعبیر دیگری اتحاد استعمار کهن و نو شده است. استعمار، سرخ و سیاهش، کهن و نواش روح تجاوز و تسلط و چپاول دارد و با این که خصوصیت ذاتی آنها همانند است خیلی کم اتفاق افتاده است که این دو استعمار شناخته شده تاریخ با یکدیگر همکاری نمایند مگر در موارد خاص؛ که یکی از آنها همکاری نزدیک و صمیمانه و صادقانه هر دو استعمار در برابر انقلاب ایران به خصوص برنامه مترقی اصلاحات ارضی در ایران است. سرآغاز انقلاب شاه و ملت در ششم بهمن ماه 2520 شاهنشاهی، استعمار سرخ و سیاه ایران را که ظاهراً هرکدام در کشور ما برنامه و نقشه خاصی داشتند با یکدیگر متحد ساخت که مظهر این همکاری صمیمانه در بلوای روزهای پانزدهم و شانزدهم خرداد که به منظور متوقف ساختن و ناکام ماندن انقلاب درخشان شاه و ملت پیریزی شده بود. ابتدا کسانی که واقعه را مطالعه میکردند دچار یک سردرگمی عجیبی شده بودند؛ زیرا در یک جا ردپای استعمار سیاه و در جای دیگر اثر انگشت استعمار سرخ در این غائله به وضوح دیده میشد...»
غروب روز شنبه 17 دی ماه 56 نسخههای روزنامۀ اطلاعات در شهر قم توزیع شد. مطابق معمول و براساس سیاستهای رژیم، روزنامهها عناوین اصلی خود را به اقدامات خردمندانه! شاه اختصاص میدادند. اما طلاب هوشیار و آگاهی که مطالب روزنامهها را برای یافتن خبرهای تازهتر، تعقیب میکردند، در صفحۀ هفتم این روزنامه به مقالۀ جدیدی برخوردند: «ایران و استعمار سرخ و سیاه»! همه چیز از این جا آغاز شد. مقالهای که موجی از نفرت و انزجار را در میان روحانیان، طلاب، مردم و دانشآموزان برانگیخت و شهر قم را به فریاد و اعتراض فراخواند و نام و یاد امام را در اذهان زنده کرد. خبر اهانت به مرجع شیعیان و رهبر نهضت اسلامی ایران، دهان به دهان در میان طلاب و شهر مذهبی قم پخش گردید. مردم قم به دلیل شناخت و علاقه شدید به امام ، تحمل اهانت به مرجع و رهبر خود را از دست دادند و دل آنان مالامال از مظلومیت آن «عزیز سفرکرده» شد. شهر قم از لحظاتی که محتوای مقالۀ اهانتآمیز آشکار شد، حالت عادی خود را از دست داد. همه مترصد بودند تا انزجار خود را نسبت به اسائۀ ادب به ساحت مقدس مرجعیت بروز دهند. در حقیقت همه چیز برای ظهور یک قیام عمومی آماده شد. نه تنها درخواستهای امام برای بسیج مردم کفایت میکرد بلکه توهین به ساحت ایشان نیز مردم را بسیج میساخت. این بار رژیم با دستان خود و با سیاست غلط خود مردم را علیه خود بسیج کرد؛ یعنی عکس آن هدفی که در قالب مقاله جستجو میکردند. روشنبینی و فرصتشناسی اساتید، مدرسین و طلاب حوزه علمیه قم، بروز انزجار و اعتراض مردم را تمهید کرد. (جایگاه قیام 19 دی 1356 در انقلاب اسلامی، ابراهیم طالبی دارابی صفحه 5 و 72 تا 78، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، سال 1378 و حماسه 19 دی قم 1356، علی شیرخانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، سال 1377 و نوزده دی، مرکز بررسی اسناد تاریخی)
2. اصل: حسین.
3. برابر است با 26 دی 1356.
منبع:
کتاب
آیتالله سید حسن موسوی شالی به روایت اسناد ساواک صفحه 135
