تاریخ سند: 1 اسفند 1341
موضوع: جلسه منزل سیدضیاءالدین طباطبایی
متن سند:
شماره: اداره یکم عملیات- 4609/ بخش 312 تاریخ: 1 /12 /41
موضوع: جلسه منزل سیدضیاءالدین طباطبایی
ساعت ۵ بعد از ظهر روز دوشنبه ۱۵ نفر از جمله سرلشگر بازنشسته سیاسی افسر ارتش- رضوی از قضات بازنشسته- مهندس گرانپایه کارشناس وزارت دادگستری- صبوری عضو وزارت دارایی محمد نور عضو وزارت دارایی- آیتاله بیوک آقا زنجانی- غضنفری از تجار بازار تهران- محمدحسین معتمدی مدیر مجله سپاهان- دکتر باقر شریعت مدیر مجله اکونومیست- دکتر عدنان مزارعی داماد سیدالعراقین در منزل سید ضیاءالدین طباطبایی حضور داشتهاند و ضمن صحبت در خصوص محاکمه تیمسار آجودانی1 صحبت شد. طباطبایی گفت پیش پای شما کارشناسان خارجی برق سد کرج اینجا بودند و میگویند ما ۷۰ هزار کیلو وات برق اضافی داریم و حاضر شدیم آن را هر کیلوواتی ۱۷ شاهی به بنگاه برق بدهیم تا برق شهر و حومه تهران تأمین شود و هر کس تقاضای برق میکند به او برق داده شود ولی بنگاه برق به عذر اینکه ما باید بهای اقساطی کارخانه آلستوم را بدهیم از خرید آن خودداری مینماید و اضافه نمود با این وصف آیا نباید مسئولین آن روز و مسئولین امروز هر دو محاکمه و مجازات شوند و ما و مردم باید به جرم بهای پرداخت نشده کارخانه آلستوم و به جرم ندانم کاری آقایان برق اضافی را هدر بدهیم آخر این در کجای دنیا رسم و جایز است. در خصوص اوضاع عراق صحبت شد و طباطبایی گفت دیگر رحم و مروت و جوانمردی هم از میان مردم رخت بربسته و عبدالکریم قاسم عارف را رها کرد و گفت هر کاری دلت میخواهد بکن و از کشتن او صرف نظر کرد ولی او در ظرف پنج دقیقه قاسم را محاکمه و اعدام کرد این چه طرز زندگی است که ما شرقیها داریم و دنیای متمدن جز اینکه ما را وحشی بخواهد چاره ندارد و اگر روی ما قیم درست نکند چه کنند زیرا آنها هم میخواهند زنده و سربلند بمانند و برای حفظ حیات خود تلاش میکنند و این خود ملت است که نباید بگذارد هر ساعتی امنیت مملکتش دست خوش هرج و مرج شود و اگر باز با سرنیزه و مسلسل بخواهند حکومت کنند فردا مثلاً سوار نظام ارتش عراق قیام خواهد کرد و این درست نیست. در خصوص وضع ایران صحبت شد و طباطبایی اظهار داشت ما مردم بیعرضه یک قسمت از خاک خوب این دنیا را اشغال کردهایم و آن را عاطل و باطل گذاردهایم و چشم بخارج دوختهایم اما اگر با وضع فعلی که ما روزی به خارج گندم صادر میکردیم و امروز از آمریکا گندم میآوریم و ملت مصرف کننده شدهایم تا آخر قرن بیستم که تعداد جمعیت دنیا از سه میلیارد به دو برابر افزایش خواهد یافت آن وقت هر کس به اندازه خودش تولید نکند محکوم به مرگ است و دیگر ایران و ایرانی وجود نخواهد داشت و ما باید برای خود آب و نان تهیه کنیم و احتیاج به خارج نداشته باشیم.
توضیحات سند:
1- احمد آجودانی (تیمسار): در ۲۰ بهمن ماه ۱۲۸۴ شمسی متولد شد. پدر او میرزا ابراهیم خان آجودان باشی، سردار انتظام بود. احمد در مدارس ناصریه، ثروت، صمصامیه اراک و دارالفنون بین سالهای ۱۲۹۸ تا ۱۳۰۴ دوره ابتدایی و متوسطه را گذراند و آنگاه به دانشکده افسری رفت و پس از دو سال عازم اروپا شد و به مدت هفت سال به تحصیل پرداخت. پس از بازگشت به ایران با درجه ستوان دوم فنی به استخدام نیروی هوایی در آمد. وی مدتی ریاست رکن ۴ و رکن ۳ نیروی هوایی را به عهده داشت و مدتی نیز معاون اداره مخابرات ارتش بود. همچنین مدیریت کل بنگاه برق تهران ( آذرماه ۱۳۳۳ به مدت ۶ سال) را به عهده داشت. در سال ۱۳۴۰ گروه مهندسان مشاور تأسیس کرد که با جمعی مهندس مشاور آمریکایی و ژاپنی در امور برق خطوط فشار قوی فعالیت میکرد.
احمد آجودانی در سال ۱۳۷۵ در سن ۹۱ سالگی در آمریکا درگذشت.
منبع:
کتاب
سیدضیاءالدین طباطبایی صفحه 279