موضوع: جلسه جمعیت مجاهدین و مدافعین قانون اساسی
تاریخ سند: 22 آذر 1340
موضوع: جلسه جمعیت مجاهدین و مدافعین قانون اساسی
متن سند:
شماره: 5435 ط س ت ساعت 1530 دوشنبه 20 /9 /40 جلسه جمعیت مجاهدین و مدافعین قانون اساسی در محل کرسی آزاد اطلاعات به منظور پاسخ به سخنان نخست وزیر تشکیل گردید.جمعیت در حدود 500 نفر بود و ابتدا آقای عباس مسعودی پشت میکروفون قرار گرفته اظهار داشت چون این کرسی آزاد به عموم ملت ایران تعلق دارد و دو هفته قبل جناب آقای نخست وزیر راجع به جمعیت مجاهدین و مدافعین قانون اساسی در اینجا صحبت نموده بودند بدین جهت آقای رشیدیان و سایر آقایان وابسته به جمعیت تقاضا داشتند که پاسخ آقای نخست وزیر را در این محل بدهند بدین جهت امروز را تعیین نمودیم که آزادانه سخنانشان را بفرمایند و در روزنامه نیز منعکس خواهد گردید.
سپس آقای رشیدیان پشت میکروفون رفته و سخنرانی مفصلی نموده و از نمایندگان افراد که به این محل آمده بودند تشکر نمود و گفت چون آقای نخست وزیر فرموده اند یک اقلیت 50 نفری در صورتی که این عده حاضر فقط نمایندگان مختلف افراد تهران هستند روزی خود آقای دکتر امینی به این مجلس ها می آمد و از آزادی سخن می گفت چطور شد حالا خفقان بوجود آورده و رقبای سیاسی خود را به زندان می اندازد و پرونده سازی می کند.
برای آقای فرود یک میلیون و ششصد هزار تومان کفالت خواستند ولی آقای فرود خودداری کردند و گفتند به علت اینکه موضوع سیاسی در کار بوده که مرا زندانی کردند من کفالت نمی دهم همین جا خوب است.
رشیدیان سپس افزود که برای ما فرق نمی کند هرکس بیاید اینجا صحبت کند به طوری که جمعیت ما پیش برود ما پشتیبان او خواهیم بود چه کارگر چه غیر کارگر (در این موقع افراد تظاهرات کرده به سلامتی آقای فرود صلوات فرستادند).
سپس آقای رشیدیان اظهار داشت که اعلیحضرت همایونی پشتیبان قانون است (جمعیت کف زده و هورا کشیدند) ضمنا آقای رشیدیان نامه تیمسار مبصر1 را نیز خواند.
در این موقع گویا آقای کامران می خواستند صحبت کند و یا اعلامیه جمعیت را قرائت نماید که یک نفر از خارج وارد سالن شده و به آقای رشیدیان اعتراض کرد و بالاخره آقای مسعودی اظهار داشت که وقت جمعیت تمام شده است و در ساعت 1730 جلسه جمعیت مجاهدین و مدافعین قانون اساسی پایان یافت.
در این موقع عده ای که گویا افراد انجمن های محلی بودند بدون داشتن کارت وارد سالن فوق العاده شلوغ شده و نزدیک بود نزاعی به وقوع پیوندد.
پس از این جلسه عده ای از جمعیت مجاهدین و مدافعین قانون اساسی به منزل آقای بهبهانی رفتند.
در منزل آقای بهبهانی در حدود 240 نفر جمع بودند.
در این جلسه آقای عقیلی کارمند راه آهن.
آقای علی آذری و دانشجو قزلباش راجع به آزادی و نفت صحبت نمودند و جلسه در ساعت 1940 پایان یافت.
گیرندگان: 1ـ اداره کل سوم 2ـ بخش 2 جهت اطلاع.
تعداد نسخه: 6
توضیحات سند:
1ـ سپهبد محسن مبصر فرزند عبدالعلی، در سال 1296 شمسی در تبریز به دنیا آمد.در سال 1315 دبیرستان نظام را در تبریز به پایان رسانیده و پس از طی دانشکده افسری در سال 1317 با درجه ستوان دومی رسته توپخانه وارد ارتش شد.
او فعالیت اطلاعاتی خود را به عنوان افسر رکن 2 ستاد لشکر 2 آغاز کرد و سپس افسر دایره تجسس ستاد ارتش شد.
مبصر به عنوان یک افسر فعال اطلاعاتی در همین سالها مورد توجه سرویس جاسوسی انگلستان و عوامل آن در ارتش قرار گرفت و راه تصدی مشاغل حساس به رویش گشوده شد.
ابتدا رئیس رکن 3 ستاد لشکر 19 (اهواز) و سپس رئیس بازرسی صنایع نظامی شد و پس از آن در پست حساس ریاست تجسس و اطلاعات رکن 2 ستاد ارتش قرار گرفت.
او در توطئه کودتای 25ـ28 مرداد 1332 از مهره های مؤثر بود و طبق گزارش ساواک، از طریق شعبه تجسس رکن دوم ارتش به دستگیری و شکنجه مبارزان می پرداخت و دستورات را مستقیما از مستشاران آمریکایی دریافت می نمود.
او در چند نقطه تهران، چندین مرکز شکنجه مخفی ایجاد نموده و جهت گرفتن اعتراف از زندانیان و ترفیع درجه و انعام، از هیچ گونه شکنجه ای مضایقه نمی کرد.
در سال 1347 بنا به دعوت محرمانه پلیس رژیم صهیونیستی از آن کشور بازدید و در زمان تصدی ریاست شهربانی، به ساخت زندان قزل حصار اقدام کرد.
پس از کودتا به ریاست ستاد فرمانداری نظامی تهران و راه آهن رسید و در کنار تیمور بختیار در سرکوب نیروهای ضد رژیم نقش فعال داشت.
در تاریخ 8 /7 /1335 به ساواک مأمور شد و ریاست حفاظت ساواک را به عهده دار گردید.
مبصر سپس به عنوان رئیس هیأت وابستگی های نظامی ایران در کشورهای عربی به بغداد رفت و تا بهمن 1337 در این پست بود.
در بازگشت به تهران پس از مدتی رئیس پلیس تهران و سپس معاون شهربانی کل کشور شد وی بعد از مدت کوتاهی، پس از نصیری به ریاست شهربانی کل کشور رسید.
مبصر حدود شش سال (1343 لغایت 1349) در این سمت بود.
در پی بروز اختلاف بین او و نصیری و درخواست اشرف پهلوی، مبصر از شهربانی کنار گذاشته شد.
پس از برکناری، در خرداد 1351 به معاونت نخست وزیر و سرپرستی سازمان دفاع غیر نظامی منصوب و سرانجام در 29 /6 /1352 بازنشسته گردید.
مبصر به اخاذی، سوءاستفاده های مالی، قاچاق مواد مخدر و فساد اشتهار داشت.
وی در جریان انقلاب اسلامی، به طور قاچاق به ترکیه رفت و از آنجا راهی انگلیس شد.
ر.ک: ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج2