تاریخ سند: 27 خرداد 1343
برای روشن شدن ابهامها
متن سند:
برای روشن شدن ابهامها
به مناسبت دعوتی که از دانشگاه هاروارد (آمریکا - بُستُن) ازین بنده شده است تا در یک سمینار بینالمللی از نویسندگان شرکت کنم مدت این سمینار از سوم تیر تا اواسط شهریور است (با رعایت فرصت برای رفت و برگشت) فقیر در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۴۳ به وسیله وزارت فرهنگ تقاضای تذکره سرویس کردهام اما هنوز ازین تذکره خبری نیست. تا اکنون که بلیط رفت و برگشت را نیز دانشگاه نامبرده فرستاده است - برای بنده کشف شده که تأخیر صدور تذکره به علت وجود سه ابهام در شخص بنده بوده است برای مقامات امنیتی کشور - یکی قصد سفر که ذکرش گذشت - دوم از ایادی کسی بودن یا نبودن - سوم قصد اقامت در فرنگ داشتن و اکنون در جواب دو ابهام اخیر: حضرت محمد درخشش۱ که وزیر اسبق این مملکت بوده است و قابل تحمل برای مقامات انتظامی و امنیتی - از دوستان بنده است و فقیر اگر به این دوستی افتخار نکند از آن شرمنده هم نیست. اما بایست اعلام کنم که از ایادی حضرت ایشان بودن از شخص بنده بعید است. ناچار حق نان و نمک را با همراهی در هر نوع روش سیاسی مخلوط کردن یا یکی دانستن موجب این ابهام شده است و اصولاً خاطر آقایان مستحضر هست که فقیر از سال ۱۳۳۱ به بعد که سیاست را بوسید دیگر در هیچ حزب و باشگاه و جمعیتی عضویت و همکاری و همراهی نداشته و تمام وقت آزاد خود را صرف قلمزدن انفرادی کرده است. به هر صورت ما بیست سال است قلم میزنیم و دفترها درست کردهایم که مراجعه به هر کدامش نشان دهنده این حقیقت بدیهی و اولیه است که فقیر از ایادی هیچکس نیست و خودش برای خودش حرف پرتی دارد و اما درباره اقامت در فرنگ - یعنی اروپا - بلیط رفت و برگشت فقیر که رسیده حکایت کننده ازین است که باید در تاریخ ۲۴ ژوئن (۴ تیر ۱۳۴۳) در لندن باشم و در ۲۵ ژوئن (۵ تیر ۱۳۴۳) از ساتمپتون - بندر جنوبی انگلیس - با کشتی «کوئین الیزابت» بهقصد نیویورک حرکت کنم. ملاحظه میفرمایید که دیگر فرصتی برای اقامت در اروپا نیست. گذشته ازینکه فقیر معاش واسعی ندارد که به میل دل به هر جا برود. درین دعوت نیز مهمان است و اختیار مهمان دست میزبان و اما در برگشتن نیز اگر همین راه عیناً تکرار نشود فقیر ترجیح میدهد که از راه شرق دور (ژاپن - هند) به ایران برگردد. چون اروپا را دیده است و دیده که چنگی به دل نمیزند ولی شرق دور را ندیده و درین آرزو بسر میبرد که گذری نیز به آن ولایات کرده باشد. به هر صورت ازین بابت نیز خاطر آقایان آسوده باشد که نه فقیر قصد اقامت در اروپا را دارد و نه در آنجا مرده شوری مرده است تا احتیاجی به من باشد.
جلال آلاحمد عصر سه شنبه ۲۶/ خرداد /۱۳۴۳
بخش فرهنگ این نامه هیچگونه اعتبار قانونی ندارد نظر ریاست ساواک این بوده که از آقای آلاحمد تعهد عدم همکاری با باشگاه مهرگان و درخشش گرفته شود.
27 /3 /43 با عرض احترام
توضیحات سند:
________
۱- درخشش، محمد: محمد درخشش در سال ۱۲۹۴ در تهران متولد شده، وی که دارای لیسانس تاریخ و جغرافی بوده در سال ۱۳۱۹ در وزارت آموزش و پرورش استخدام شده و بعد سمت وی در وزارت مذکور بازرس عالی وزارتی بوده است. درخشش از سال ۱۳۲۳ با حزب توده همکاری داشته ولی در سال ۱۳۲۸ بر اثر اختلافی که بین او و تودهایها پیدا شد، از همکاری با حزب مزبور خودداری و از آن سال با تشکیلات حزب نیروی سوم به رهبری خلیل ملکی همکاری کرده است. درخشش از دوستان نزدیک علی امینی و سید جعفر بهبهانی بود و با به راه انداختن اعتصاب گسترده معلمان کرمانشاه، زمینه ساز سقوط دولت جعفر شریف امامی و روی کار آمدن دکتر امینی شد و به پاس نقشهای پشت پردهاش در سال ۱۳۴۰ بهعنوان وزیر آموزش و پرورش در کابینه دولت دکتر امینی منصوب شد. وی همچنین نماینده مجلس شورای ملی (دوره هجدهم) و از جمله افرادی بود که ارتباط مستحکمی با دستگاه سیاست خارجی آمریکا داشته و بهصورت مشاور و عامل سیاستهای آمریکا در ایران عمل نموده است.
منبع:
کتاب
جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک صفحه 45