تاریخ سند: 23 آبان 1350
موضوع : شیخ غلامحسین جعفری
متن سند:
به: 312 شماره: 13502 /20ه12
از: 20ه 12
نامبرده بالا در ساعت 1230 روز 19 /8 /50 پس از ادای نماز ظهر در مسجد جامع بازار تهران پیرامون دینداری و رعایت اصول اخلاقی آغاز سخن نمود و گفت من با سیاست کاری ندارم، گرچه یکی از مأمورین به نام بهرامی به من نصیحت کرده است که در سخنرانی خود ملاحظه بکنم اما هرکس وظیفهای دارد یکی باید بگوید و یکی هم که میترسد نباید بگوید.
مملکت ما دموکراسی است، خودشان میگویند، بگویید و انتقاد کنید در مصاحبهای که با شاه به عمل آوردند یکی از خبرنگاران سئوال کرد برای جشن 2500 ساله 1 متجاوز از دویست میلیارد دلار خرج شده است شاه جوابی نداد حالا من کاری به این کارها ندارم میخواهم نگویم ولی نمیتوانم گر چه گفتار من اثری ندارد ولی میگویم که اتمام حجت کرده باشم.
مگر شاه قسم نخورده است که بر علیه اسلام کاری نکند؟ پس چرا جلوی این مینیژوپ پوشها را نمیگیرند مثال همان پهلوانی است که میخواست روی بازوی خود عکس شیر را خالکوبی بکند ولی چون دردش میگرفت به خالکوب میگفت دیگر یال و دم برایش نگذار خالکوب گفت ما شیر بی یال و دم ندیده بودیم.
اینها هم دینداری میخواهند و هم بی دینی اینطور که نمیشود.
من نه با آمریکا و نه با انگلیس و نه با سایر کشورها حتی با عربها خوب نیستم آنها مردمان پست و سنی هستند و آدم خوبی نیستند همچنین من نه مقام میخواهم و نه میخواهم وزیر و وکیل و مدیر کل بشوم و با هیچ حزب و دسته و مرامی هم به جز حزب خدا یعنی شیعه وابستگی ندارم و کسی هم نمیتواند برای ما تکلیف معین کند.
هرکس شیعه بود ما او را بالای سرمآنجا میدهیم و هر کس هم نبود کاری نداریم.
کسانی که گزارش میکنند درست گزارش کنند اول مرا نزد شاه ببرند تا صحبت کنم و اگر حرف درست نگفتم مرا بکشند نه این که هر طور خودشان خواستند گزارش بدهند اگر همین یک کار یعنی جلوی مینیژوپها را بگیریم ظرف یک هفته همه چادری خواهند شد.
این که میگویند این عمل انجام نمیشود قابل قبول نیست.
مردم و پدر و مادرها هم تکلیفی دارند همه کارها را که نباید به گردن علما بیاندازند باید خودشان هم کوشش کنند و جلوی آنها را بگیرند میگویند وظیفه شاه هم نیست جلوی اینها را بگیرد من میگویم چرا وظیفه شاه نیست؟ مگر شاه نمیگوید که من مسلمانم و قسم هم خورده است که برخلاف اسلام کاری نکند، همان طور که گفتم من کاری به سیاست و مخارج جشنها ندارم زیرا در این مملکت کسانی هستند که به اندازه مخارج جشنها در بانکهای خارج ذخیره دارند اما چون مملکت دموکراسی است و میگویند بگویید و انتقاد بکنید ما این حرفها را میزنیم و با خودمان درد دل میکنیم گرچه حرفهای ما اثر ندارد ولی باز هم میگوییم و اتمام حجت میکنیم.
باز تکرار میکنم که من به هیچ دسته و سیاستی بستگی ندارم من عالم هستم و تکلیف شرعی و دینی دارم و حقیقت را میگویم.
ناطق در پایان به دولت بعثی عراق که به مردم شیعه و ایرانیان مقیم عراق ظلم میکند2 و همچنین به افرادی که به اسلام و اسلامیان و قرآن خیانت میکنند نفرین کرد و به وعظ خود خاتمه داد.
توضیح شنبه ـ بعد از اتمام سخنرانی جعفری بین مردم شایع شد که او میخواهد برای شرکت در مجلس ختم خندقآبادی برود لذا مردم او را از مسجد تا خیابان سیروس بدرقه کردند و در آنجا سوار یک وانت قرمز رنگ شد و یک اتومبیل ژیان هم که چهار، پنج نفر در داخل آن نشسته بودند وانت را تعقیب میکرد و میگفتند احتمال دارد مأمورین سازمان امنیت جعفری را دستگیر بکنند.
نظریه یکشنبه : 1ـ شیخ غلامحسین جعفری به وسیله ساواک دستگیر نشده است.
2ـ باتوجه به سوابق واعظ موصوف گفتار مطالب مندرج در این گزارش از طرف وی بعید نمیباشد.
آمال
نظریه سهشنبه: اصلح است نامبرده احضار و تذکرات لازم در زمینه اظهاراتش به وی داده شود.
سپاهی
نظریه چهارشنبه ـ نظریه سهشنبه مورد تایید است.
پاد
به عرض برسد.
23 /8 /50
15723 ـ 20 /8 /50
توضیحات سند:
1.
جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی: رژیم شاه به تشویق روشنفکران دربار خود از سال 1337 در تدارک برگزاری جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی برآمد تا سرانجام در 20 مهرماه سال 1350 این جشنها در خرابههای پرسپولیس در حوالی تخت جمشید و بر سر قبر کورش با حضور نمایندگان 69 کشور شامل: بیست شاه و شیخ، پنج ملکه، بیست و یک شاهزاده، شانزده رئیس جمهور، سه نخستوزیر، چهار معاون رئیس جمهور و دو وزیر امورخارجه و پانصد میهمان داخلی و خارجی برپا گردید.
برای پذیرایی از میهمانان 62 چادر که سه تای آن به عنوان سالن پذیرایی و 59 چادر دیگر برای استفاده مدعوین خارجی به پا داشته شده بود، تدارک و سرو غذا به وسیله 159 سرآشپز، آشپز و گارسون که از رستوران «ماگزیم« پاریس به آن خرابه آورده شده بودند، انجام میگرفت.
هزار بطر شراب کمیاب سفارش داده شده بود.
روز اوّل تخم بلدرچین، خاویار، خوراک خرچنگ، بره سرخ شده با قارچ و طاووس سرخ شده با دل و جگر سرو شد.
توت فرنگی تازه هم از پاریس فرستاده شده بود.
انجیر براق و تمشک مخصوص هم برای تنظیم مزاج تعارف میشد.
روز دوّم مراسم با رژه ارتش که با لباسها و سلاحهای اعصار مختلف تاریخ آذین شده بودند، آغاز گردید و سرانجام پس از سه روز پذیرایی افسانهای در خرابههای پرسپولیس، ادامه برگزاری این جشن با شکوه! به تهران حواله شد و هرکدام از میهمانان را به کاخی و هتلی هدایت کردند تا به میل و اختیار خود بچرخند.
بگذریم که حدود شصت خبرنگار و عکاس و فیلمبردار از جشنها عکس و گزارش و فیلم تهیه میکردند و مراسم به طور مستقیم و از طریق ماهواره از بیست کانال تلویزیونی برای ده میلیون آمریکایی پخش میشد.
پهلویها با برگزاری این جشنها آخرین تیر ترکش خود را برای اسلامزدایی رها کردند.
2.
اخراج ایرانیان از عراق: در پی خودداری عراق از پیوستن به ایران و اغلب کشورهای عربی در منطقه که از سیاستهای امریکا پیروی میکردند، این کشور به سوی انزوای کامل سیاسی در جهان عرب کشیده شد و در تاریخ هفتم مرداد 1350 حملات رادیویی و مطبوعاتی خود به ایران را آغاز کرد.
در پانزدهم مهر ماه 1350، رژیم عراق دست به اخراج 250 تن از ایرانیان مقیم کشورش زد که این امر موجب تیرگی روابط دو کشور را فراهم آورد.
روند پرشتاب اخراج ایرانیان، اعتراض روحانیون سراسر ایران را برانگیخت و دولت ایران نسبت به این عمل غیرانسانی عراق به سازمان ملل شکایت کرد.
حضرت امام خمینی نیز در سخنرانی شدیداللحنی، این اقدام را محکوم نمود و ضمن اظهار همدردی با راندهشدگان، فرمود: «اگر دولت عراق دست از این کار برندارد، من از این جا به لبنان عزیمت خواهم کرد.
ایشان از ملت ایران خواست که از معاودین ایرانی که تمام سرمایه، کار و زندگی خود را از دست دادهاند، به گرمی استقبال کند.
»
(ر.ک: هفت هزار روز، غلامرضا کرباسچی، صفحه 475 ، 483 و 493)
* به: ریاست ساواک جنوب شرق ـ از: ساواک تهران ـ شماره: 10325/ ﻫ12ـ تاریخ: 9 /5 /50
درباره: غلامحسین جعفری همدانی فرزند محمدتقی
بازگشت به شماره 670 /20 و 6 /8 /48
نامبرده بالا از جمله افرادی است که احتمال دارد در خلال برگزاری جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی ایران اقدام به فعالیت مضره بنماید لذا دستور فرمایید مراقب اعمال و رفتار مشارالیه بوده و نتیجه را ضمن تعیین محل سکونت فعلی یادشده گزارش نمایند.
رئیس ساواک تهران.
نواب
از طرف 7 /5 /50
تهیهکننده: رضوی
رئیس دایره 2: میرمصداق
رئیس بخش 12: شهسواری
رئیس اداره یکم امنیت داخلی ـ فرنژاد
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 319